ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کربلا منظومه ای بی انتها:3-حبیب ابن مظاهر
حبیب بن مظاهر
بی گمان در هر زمان وهرمکان
عشق ، نشناسد دل پیر و جوان
عشق در دل ها چو ظاهر می شود
دل « حبیب بن مظاهر» می شود
درگذار از روزها و روزگار
دیده او هفتاد پاییز و بهار
هست او از جمله اصحاب رسول
ازمحبان است و بی تاب رسول
درجمل ، صفین ، هم درنهروان
بوده همراه امیر مومنان
حامل علم علی مرتضاست
با« منایا و بلایا » آشناست
استوار و پرصلابت گام او
قلب دشمن در هراس از نام او
بس شجاع ومهربان ونیک خوست 
جایگاهی ویژه دارد نزد دوست
پیش بینی کرده مرگ خویش را 
با شهادت ،  در زمین کربلا
کوله بارش بسته در راه سفر  
تا گذارد پا به میدان خطر  
پیر اما ، در شجاعت بی نظیر
درمصاف دشمن حق ، شیرگیر
سر به فرمان « حسینش » داده است
درسپاه کربلا فرمانده است
با دلی از عشق جانان بی قرار
می گذارد پا به سمت کارزار
رزم او با شب پرستان دیدنی ست
عزم او در سمت میدان دیدنی ست
همچو کوهی سرفراز و سربلند
با نوایی گرم وگیرا و بلند
ایستاده تا رجز خوانی کند
ازنوایش دشت ، طوفانی کند
«من حبیب هستم ، حبیب مظهری
فارس هیجا و حربی تسعری»
لشکر دشمن  هیاهو می کند
سوی او از هر طرف رو می کند
وقت رزمی نابرابر می شود
سهم عاشق ، دادن سر می شود
درهجوم لشکر کفتارها
می زند بوسه « حبیبم » خاک را
رد صدها زخم بر روی تنش
می چکد خون از لب پیراهنش
می کند بر عهد و پیمانش وفا
با تنی زخمی ، سری از تن جدا
کن تماشا جلوه ی آن ماه را
می درخشد بر فراز نیزه ها
بر شهیدانی چنین والامقام
صد سلام  و صد سلام وصد سلام  
کلمات کلیدی این مطلب :  حبیب بن مظاهر-اصحاب-سپاه کربلا-پیر ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/30 در ساعت : 19:19:44   |  تعداد مشاهده این شعر :  1077


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

محمد شکری فرد
1391/8/30 در ساعت : 20:58:47
سلام آقای فرجی...شعر زیبایی خواندم.درود بر شما...جسارتا در صفحه ی شخصی خودتان تیک "این شعر در صفحه اول نمایش داده شود" را بزنید تا شعر در صفحه ی اصلی سایت به نمایش در بیاد.

زنده باشید.
---------------
باسلام واحترام .حتما سفارشتان راانجام خواهدداد.ممنون از لطف ویادآوریتان.موفق باشید
سید علی اصغر موسوی
1391/9/5 در ساعت : 2:26:10
عظم الله اجورنا و اجورکم!
-----------------
باسلام وادب واحترام وارادت .انشاءالله
بازدید امروز : 10,121 | بازدید دیروز : 32,276 | بازدید کل : 125,525,239
logo-samandehi