ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مشك بردوش سوي علقمه رفت،تاكه شق القمرنشان بدهد!
                                               به: ماه بني هاشم
 
مشك بر دوش سوي علقمه رفت، تا كه شق‌القمر نشان بدهد
تا كه چشمش هزار معجزه را، بين خوف و خطر نشان بدهد
 
شيهه در شيهه اسب و گرد و سوار، آسمان مكث كرده تا چه كند؟
خيمه در خيمه گريه مي‌شنود، آب را شعله‌ور نشان بدهد؟!
 
مشك لب‌تشنه گرم زمزمه شد، گريه‌هاي رقيه در گوشش
تا كه يك دشت لاله‌عباسي، غرق خون جگر نشان بدهد
 
قبضة ذوالفقار در مشتش، خشم درياست در سر انگشتش
كربلا قلعه قلعه خيبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد
 
با خودش فكر مي‌كند كه فرات، عطش باغ را نمي‌فهمد
مي‌رود معني شكفتن را، فوق درك بشر نشان بدهد
 
همه ي خشم خونفشان علي، در صدايش وزيده، مي‌خواهد
خطبه ي  شقشيقه‌اي ديگر،‌ با رجز‌ها مگر نشان بدهد
 
ساعتي بعد آفتاب گرفت، لحظة بعثتي شگفت آمد
سوره‌اي قطعه قطعه در دستش، رفت شق‌القمر نشان بدهد
 
 
کلمات کلیدی این مطلب :  مشك ، بردوش ، سوي ، علقمه ، رفت،تاكه ، شق ، القمرنشان ، بدهد! ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/26 در ساعت : 11:43:41   |  تعداد مشاهده این شعر :  1160


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/8/26 در ساعت : 18:26:14
با خودش فكر مي‌كند كه فرات، عطش باغ را نمي‌فهمد
مي‌رود معني شكفتن را، فوق درك بشر نشان بدهد

شق القمر را زیبا توصیف کرده اید
یا قمربنی هاشم ادرکنی
سارا وفایی زاده
1391/8/27 در ساعت : 11:6:35
درود بر قلمتان.
محمد شکری فرد
1391/8/26 در ساعت : 17:47:54
سلام آقای انصاری نژاد...زیبا بود و دردناک...بیت "مشك لب‌ تشنه ..." را دوست داشتم.خیلی عالی کار شده بود.

زنده باشید.
عالیه مهرابی
1391/8/26 در ساعت : 16:27:51
سلام بسیار زیبا و خواندنی . فرا رسیدن محرم را به شما تسلیت می گویم
سید حسن رستگار
1391/8/27 در ساعت : 0:42:55
سلام استاد و عرض تسلیت

شاهکارتان قبول در گاه انشااله

بر قرار و بر مدار
یا علی
فرزانه سعادتمند
1391/8/26 در ساعت : 20:36:47
سلام ودرود فراوان بسیار زیبا بود
ممنون ومتشکریم
مجید مه آبادی
1391/8/26 در ساعت : 11:59:55
با خودش فكر مي‌كند كه فرات، عطش باغ را نمي‌فهمد
مي‌رود معني شكفتن را، فوق درك بشر نشان بدهد

درود به دوست عزیزم جناب انصاری نژاد
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/8/26 در ساعت : 18:30:42
سلام استاد
گاه چند بیت یک غزل خرمن صد ها منظومه و کتاب است . بنده از لکنت زبان خودم شرمنده می شوم وقتی آثاری از این دست را می خوانم
اجر شما با حق
حال که از لکنت زبان گفتم سری به مثنوی الکن بنده بزنید و مستفیضم کنید
مصطفی پورکریمی
1391/8/29 در ساعت : 22:6:12
سلام استاد جزاک الله بسیار زیبا بود دست مریزاد
سید اکبر سلیمانی
1391/8/29 در ساعت : 16:15:16
قبضة ذوالفقار در مشتش، خشم درياست در سر انگشتش
كربلا قلعه قلعه خيبر شد، رفت مثل پدر نشان بدهد
آفرین استاد خوشا بحالت به معنای واقعی کلمه بهتون حسودیم میشه
بازدید امروز : 10,842 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,969,442
logo-samandehi