ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پس از غدیر-بدون شرح



 

می خواهم از بلا بنویسم برایتان
از خوف ابتلا بنویسم برایتان
البته من طبیب دل و دیده نیستم
تا نسخه شفا بنویسم برایتان
اما برای آنکه بیاید بیادمان
باید گذشته را بنویسم برایتان
می خواهم از سکوت بگویم که بشنوید
از رنج مرتضی بنویسم برایتان
از عقده ی سقیفه و از غصه ی جمل
از عمق ماجرا بنویسم برایتان
از کوفه ی تذبذب و از شام اتحاد
با رنگ کربلا بنویسم برایتان
*****
می خواستم شروع کنم شرح زخم را
می خواستم رها بنویسم برایتان
اما دریغ و درد که جا و اجازه نیست
مشروح غصه را بنویسم برایتان
بگذار تا ادامه این رنجنامه را
در دفتری جدا بنویسم برایتان

.........................................
 
........................................
.......................................
.........................................
........................................
.......................................

بعد از ظهور حضرت گل اصل بغض را
بر بام شهر می روم و جار می زنم

22/5/1391-    21 رمضان

کلمات کلیدی این مطلب :  غدیر ، سقیفه ، جمل ، کربلا ، سکوت ، ظهور ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/22 در ساعت : 8:0:54   |  تعداد مشاهده این شعر :  1127


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/8/22 در ساعت : 9:8:21
خوشا آن روز بر بام شهر....
بسیار زیبا بود.
البته من طبیب دل و دیده نیستم
تا نسخه شفا بنویسم برایتان.
به یاد ماندنیست این بیت
پاینده باشید شاعر متعهد
شعر داغداری بود
-----
یادتان به نیکی ماندگار. ممنون از عنایت و التفات شما بانوی ژرف اندیش
علی‌رضا علی‌سلیمانی
1391/8/22 در ساعت : 10:30:33
سلام استاد

زيبا بود.

ممنون.

جسارتاً پيشنهادي داشتم.

اما دریغ و درد که جا و اجازه نیست ---> اما دريغ و درد! «توان» و اجازه نيست.
----
سلام جناب سلیمانی
ممنون از نظر خوب شما. چشم بهش فکر می کنم

علی میرزائی
1391/8/22 در ساعت : 11:59:59
سلام استاد نازنین
بسیار زیبا واستادانه نوشته اید بر ای مان
وبر دل نشست.
درود بر شما
زنده باشید
-----
سلام و درود خدای بزرگ بر جنابعالی
نظرات ارزشمند شما مایه دلگرمی حقیره
زنده باشید و سلامت
سحر دگلی (آریایی)
1391/8/22 در ساعت : 18:23:57
سلام و درودی بی پایان بزرگ جناب سیاهپوش ارجمند
درود که نابتان لرزاند جان دل را
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
----
سلام خواهر ارجمند
متشکرم از لطف شما. احساس شما هم از گزند هواجس زمان در امان
دکتر آرزو صفایی
1391/8/22 در ساعت : 10:41:43
سلام جناب سیاهپوش
بسیار عمیق سرودید با ابیاتی که هر کدام زنگ خاصی دارد و دلنشین است و به یاد ماندنی
دست مریزاد و همیشه نویسا بمانید
---
سلام بانوی بزرگوار
ممنون از عنایت و التفات همیشگی جنابعالی به دفتر این حقیر
اکبر نبوی
1391/8/23 در ساعت : 15:24:18
درود بر جناب سیاهپوش گرامی
از غزل پر شور و شعورتان لذت بردم.
سرافرازی تان افزون باد
----
درود بر جناب نبوی گرانقدر
سرافرازمان فرمودید
امام عصر نگهدار شما
محمد شکری فرد
1391/8/22 در ساعت : 22:31:49
سلام استاد سیاهپوش بزرگوارم...غزل زیبایتان را خواندم و اموختم...

به امید دیدار.
----
سلام جناب شکری فرد عزیز
مشتاق زیارت گل رویت
حمید خصلتی
1391/8/25 در ساعت : 10:31:48
سلام.سرورم عزیزم جناب سیاه پوش.چقدر زیبا بود وانتظار داشتم این نامه تان هنوز ادامه داشته باشد. اینقدر زیبا تا نقطه چین ادامه داده بودید که ما را برای ادامه یاین شعر زیبا منتظر میگذارید..کاش ادامه داشته باشد
----
سلام جناب خصلتی عزیز
ممنون از لطف بی نهایت شما بزرگوار. انتظار شما درسته خودم همین تصور را دارم امیدوارم حال خوبی پیدا کنم و بتونم این دردنامه را تکمیل کنم
ارادتمندیم و محتاج نقد و نظر عالمانه، شجاعانه و بی تعارف شما
فرزانه سعادتمند
1391/8/23 در ساعت : 21:33:9
سلام زیبا بود دست مریزاد
----
-سلام زنده باشی
سید اکبر سلیمانی
1391/8/26 در ساعت : 2:55:44
سلام استاد عزیز، خیلی زیبا بود. چند روزیه مسافرتم و کمتر دسترسی به اینترنت دارم.خوشحالم که بازهم از شعرای زیبای شما بهره مند شدم
-----------
سلام بر حسین و یارانش
سلام بر سید عزیز. در پناه امام عصر موفق باشی
من هم خیلی گرفتارم و دائم در سفر و حرکت. ببخشید خیلی نمیتونم ذیل اشعار زیبای شما توقف و اعلام نظر داشته باشم
مشتاق دیدار مجدد
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/8/22 در ساعت : 10:39:39
سلام
زبان شعر شما عجیب به گفتگو شبیه است . و در گذشته دغدغه ی اصلی من بود . و بسیار دوستش داشتم . امروز این توان از من گرفته شده است . دیگر نمی توانم این سلاست را در کارها داشته باشم و آثاری از این دست مورد غبطه ی بنده است .
غزلی داشتم با مطلع : باران گرفته است و هنوزم پناه نیست/هرچند بی پناهی مستان گناه نیست . بیت اخرش این بود : تا یادمان نرفته بگویم که پیش عشق / کوهی پر از بهانه به یک برگ کاه نیست . این بیت را خیلی دوست داشتم . متاسفانه فعلا فاصله ی زیادی از این نوع بیان گرفته ام
ممنون که وقتم را خوش کردید
----
سلام استاد گرانقدر
شما همیشه به حقیر لطف دارید. به نظر بنده جنابعالی زبان مخصوص به خودتان را دارید: بسیار محکم، منسجم و با دایره واژگانی وسیع.، البته گاه مغلق و پیچیده
این دو بیتی که فرمودید به نظرم خیلی زیبا در میاد. ساده، روان و دلنشین. البته درست می فرمایید با حال و هوای کنونی شما قدری متفاوته.
در مجموع تصورم اینه باید اجازه بدید احساستان مثل جویباری زلال راه خودش را پیدا بکند.
نکته آخر اینکه هر کسی به شدت متاثر از شرایط اجتماعی، شغلی و حوزه مطالعاتی اش می باشد. بنده به شدت غرق در مطالعات جامعه شناختی، فلسفی و سیاسی ام و با معضلات و مشکلات دردآور مردم روزانه دمخور و درگیر. همین رنگ و بوی شعر این حقیر را خاص و تا حدودی تلخ و گزنده ساخته است.
امام عصر نگهدار شما
وحیده افضلی
1391/8/22 در ساعت : 22:0:12
سلام استاد ارجمند

بر بام شهر می رویـــــــــــــــــم و جار می زنیــــــــــــــــــم!

حتی اگر لازم شد قبل از ظهور
----
سلام خواهر با غیرت و شجاع.
امیدواریم با عنایت حضرت حق و بیداری مسلمانان عالم این فرصت شیرین هر چه زودتر فراهم آید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1391/8/23 در ساعت : 20:25:59
سلام آقای سیاهپوش عزیز

غزلی بسیار زیبا وفاخر سرشارازشعوروشور سروده اید .استفاده کردم ولذت بردم

سربلندباشید ومأجور
----
سلام سید عزیز ممنون از لطف و مرحمت شما
خلیل ذکاوت
1391/8/25 در ساعت : 17:32:47
سلام

دست مریزاد

بهره بردم
----
سلام بر حسین و یارانش و بر شما جناب ذکاوت
بهره مند باشید از انوار محرم
حمیدرضا نوری
1391/8/23 در ساعت : 16:0:53
سلام علیکم
طیب الله
ممنون از لطفتان
----
سلام و رحمت خدا بر شما
مصطفی پورکریمی
1391/8/25 در ساعت : 14:9:46
سلام جناب استاد سیاهپوش عزیز
بسیار زیبا و دلنواز بود .......استادانه و هوشمندانه دست مریزاد.....
----
سلام جناب پور کریمی عزیز
خدای بزرگ نگهدار شما دعا کنید اهل صبر و بصیرت باشیم
بازدید امروز : 991 | بازدید دیروز : 11,527 | بازدید کل : 123,013,884
logo-samandehi