سلام بر جناب خوش عمل خود بهتر می دانید که کلمه ی شعر از شعور می آید. و بتا بر این آن چیزی که در ارزیابی شعر اولویت دارد شعور و مفهوم و معنا و معنویت و پیام جاری در آن است. در درجه ی بعد این به هنر شاعر بستگی دارد که این مفاهیم اصلی را به زبانی هر چه می تواند جذاب تر بیان کند. وقتی شما ترجمه های نثرگونه ی اشعار پر مفهوم شاعران غربی و یا اشعار سپید را مجاز به نمایش در این سایت فخیم، بیشتر به خاطر مفاهیم جذاب آنها، می دانید، چگونه چنین بر می آشوبید که جناب حیاتی نتوانسته اند قالب های کلاسیکی را به طور کامل رعایت کنند حتی اگر شعور جاری در تقریباً تمام اشعار دفترشان بسیار بالا باشد. اینگونه قالبی اندیشیدن در شأن بزرگی چون حضرت عالی نیست. یک همذات پنداری کوچک کافی بود قبل از آن که دکمه ی ارسال نقد را فشار بدهید به فکر تلطیف جمله پردازی خود برآیید. شما استاد این سایت هستید که کمک کنید که اشعار پر شعور و شور انسان های والایی چون جناب حیاتی از نظر قالبی و ظاهری نیز زیباتر شود نه این که آنها را دفع کنید و با این کار خدای ناکرده خوبی ها را از میان خود برانید. با سپاس
|
ممنونم جناب خوش عمل بزرگوار ، کاش خدا از دهنتون بشنوه و اخلاصی هم به ما بده انشالله ولی خدا شاهده بنده نمیخوام دعوا کنم و یا کل کل . . . آقا جون بقیه اشعار این دوستمونو نگاه کنید !!!!!! بابا فقط کنار هم چیده شده !!! حق بدید آخه ، بنده یه شعری رو فرستادم ، تو سمنان خودمون و جاهای دیگه با چند استاد مشورت کردم و در حد وسعم ویرایش کردم و اشکالاتشو گرفتم و فرستادم اینجا تا راهنمائی بگیرم و پخته تر بشه ، ولی این دوستمون کلا آرایه ها رو نمیدونه ، آخه نیست هیچ جای شعرش !!!! بببخشید بنده رو ولی بخدا درده برامون تو کشوری که بهترینهای ادب و زبان رو داریم ، کانون پرورشی فکری کودکان ، شاعر یازده ساله شعرش بهتر از این (...) نوشته هاست. چرا در مورد شعر دیگران کسی این حرفا رو نمیزنه ؟؟؟ نقد میکنن ولی نفی نمیکنن ... داداش خوبم شما به قول اساتید عزیزمون اشعارتون!! رو ببرید چند حا که انجمن های ادبی هست نشون بدید و نقد بگیرید و پخته ترش بکنید و بعد اینجا از نظرات بزرگواران هم استفاده بکنید خب این کارتونو توهین به علم شاعری این بزرگواران نمیدونید ، چیه پس ؟؟؟؟ ++++++ در آخر هم از شما عذر میخوام واز همه بزرگواران که منه حقیر این حرفا رو زدم و در جمع اساتید عزیزمون بی ادبی کردم.
|
سلام برهمه بزرگواران استاد عزیزم جناب خوش عمل و برادر گرامیم آقای کریمی و وحیده جان گلم در اینکه تایید شاعران باید با دقت بیشتری صورت بگیرد کاملا موافقم و ایضا اینکه این اشعار قافیه ندارند و بسیار دیده ام در انجمن ها و حتب اقوام کسانی را که حرفهای زیادی برای گفتن دارند و دغدغه سرودن و اینگونه خطاها را در شاعری دارند و گاهی خود بنده هم به لحاظ سن بالاتر آنها نتوانسته ام در جمع متذکر شوم و چه بسا ایشان هم گمان به درستی شعرشان برده اند و مسلما در فضای مجازی تعارفات کمتر است و نقدها بی پیرایه و پرده. بنده به وبلاگ مهندس حیاتی سر زدم و به نظرم ایشان در خارج از کشور ساکن هستند و شاید دسترسی به انجمن های ادبی ندارند به همین دلیل از جناب خصلتی تمنا دارم مقاله یا توضیحی در خصوص فرم کلی غزل و الزام وجود قافیه در آن و اینکه ردیف به تنهایی کافی نمی باشد ارائه بفرمایند تا ایشان اشعارخود را بر اساس الگوی صحیح اصلاح نمایند بنده هم به نوبه خود ایشان را به خوانش دفاتر شعر اساتیدی جون دکتر قزوه و استاد خوش عمل و نیز جوانتر ها دعوت می کنم و خواهسمندم در مورد زبان غزل امروز و فرم کلی اشعار و اوزان عروضی مطالعه نمایند. با احترام بخش نقد:با سلام بر سرکار خانم مستشار نظامی وبقیه عزیزان.من بر این شعری نقدی نوشته بودم که احتمالا در زمان ارسال گم شد و به مقصدش که بخش نقد باشد نرسید.البته خدا را شکر که نوشته ی خودم بود وگم شد چون اگر غیر این بود دوستان مدعی میشدند که من حذف کرده یا تایید نکرده ام..چشم دوباره مطلبی خواهم نوشت.
|
درود بر شما گرامی من سروده یا دلنوشته تان را خواندم اما سر در گم شدم چون هم دچار لغزش چند وزنی است هم اینکه قافیه ای ندیدم حتی نتوانستم ارتباط معنایی برقرار کنم دوست گرامی من خود شاگردم و در حال آموختن ادب پارسی اما شیوه ی درست سرودن را کمی میدانم حتی با بسیاری از اساتید مشورت مکنم تا اشکالاتم برطرف شود مطالعه و مشورت با عالم بر علم بزرگی است نه سرافکندگی برقرار باشید
|
سلام جناب حياتي عزيز
يادم در سالهاي دور مطلبي مي خواند در خصوص الهامات در حوزه شعر و به اين نقطه رسيدم كه حتي امام صادق ( اگر اشتاه نكنم ) گفته بودند شعر موهبتي است كه از سمت روح القدس مي آيد و اين نبايد سرسري گرفته شود
چند مرتبه براي شما ياد داشت گذاشتم و تاكيد كردم كه شما تامي توانيد كتابهاي شعر جديد را بخوانيد و سعي كنيد حذف كنيد و بعد تكرار و بعد نوشتن و پاره كردن. نوشتن و پاره كردن
شعر داراي ساختماني شكيل و مستحكم است كه به اجزاي متفاوتي تقسيم مي شود كه اين اجزا اين پيكره كل را مستحكم مي كنند. صور خيال . موسيقي. وزن - قافيه - رديف - ساختارعمودي و افقي - زبان - تصوير وووووووو
كه با يك نگاه اجمالي به كار شما ما مي بينم تقريبا در اين حوزه فقير است.
من نيز هنوز به مرتبه اي از شعر نرسيده ام. و هنوز تكاپو مي كنم ولي باور كنيد خيلي از وقتم را مي خوانم و بعد كه مي نويسم خيلي هايش را پاره مي كنم.
نقد زياد بخوانيد
اگر طالب غزل هستيد مي توانيد از حافظ شروع كنيد تا به معاصران برسيد و بعد....
خلاصه كنم چون وقت نيست
كارهاي شما با شعر يه خورده فاصله ي زيادي دارد
شرمنده ام استاد ارجمند كه كمي بي تعارف حرف زدم
مخلص شما
اصغري فرزقي -مشهد
|
آقاي خوش عمل مي دونم كه شعر بايد نقد بشه نه نقدهاي وارده به شعر. اما شيوه ي نقد كردن شما هم خيلي به فضاي سايت كه يك سايت ادبيه نمي خوره مي بخشيد كه اين رو ميگم. البته من هم قصد داشتم كه اين تذكر در مورد قافيه رو در بخش نقد بنويسم
|
سلام سبک جدید شعری است که شما مخترعش هستید ؟؟؟؟؟؟؟ کلی از اینا تو سرمه الان (؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟) اینم از عجایب سایتی هست که اساتید بزرگ شعر هم درش هستند و به قول خوش عمل بزرگوار ناظر بر اشعار !!!!(؟؟؟) درد دارم درد دارم دردها ... با که گویم از غم بی درد ها . . . . . . . . . هی هی هی . . . . . . . . . . . . . . . بخش نقد: دوست عزیزی که تازه به جمع شاعران این سایت پیوسته اید،جناب کریمی با این عجله کجا میروید در حیات خلوت مرتب گله از اینکه دفتر تان تایید نشده است ودر بخش نقد اینگونه. دوست من باور کنید اندکی صبر کنید عزیزانی که در بخش دفتر های شعر فعالیت میکنند دفترتان را مرور وتایید خواهند کرد اگر صلاح بدانند.صبر چیز خوبی است.اینکه تازه از راه رسیده اید و هنوز در هیجان عضو شدن در این سایت معظم به سر می برید قابل تقدیر است ولی اندکی هم حق بدهید که دوستان مسول غیر از تایید دفتار شعر حتما گرفتاری های دیگری نیز دارند.این ساید بیش از 1300 عضو دارد.اندکی تامل بفرمایید دوست من.خواستم در حیات خلوت بنویسم که اندکی صبر کنید ولی حیات خلوت با محدودیت فضا جای اینگونه جواب ها وتوصیه ها نیست.اشاءالله به زودی دفترتان تایید شود نکته دیگر در مورد نوشته ای که ذیل شعر این شاعر محترم نوشته اید؛سبک جدید شعری است که شما مخترعش هستید ؟؟؟؟؟؟؟ کلی از اینا تو سرمه الان (؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ دوست عزیز اگر نقدی یا توصیه ای برای بهتر شدن شعر دوستمان دارید بفرمایید این چه شیوه ی نقد کردن است.؟بی شک کار این شاعر اشکالاتی دارد ولی این شیوه اش نیست. چه چیزی "از عجایب سایتی است که شاعران واساتید بزرگی هم درش هستند"؟ کاش به جای عصبانی شدن راه کاری برای شعری بر آن تاخته اید ارائه کنید.این سایت علاوه بر اساتیدی که فرمودید پر است از شاعران نوپایی که شعر سپید یا سنتی می گویند ونیاز به راهنمایی دارند نه نیاز به حمله وتاخت و.تاز دوست من اندکی تلطیف بفرمایید
|
کربلائی ایمان کریمی-شاعر و مداح مخلص آل الله-بیراه نمی گویند.البته کلام جناب خصلتی هم حق است که باید از در ملاطفت وارد شد....واما اگرکسی که مدعی شاعری است حتی در میانسالی نداند قافیه چیست و وزن کدام است بیهوده خود را معطل کرده است.چنین کسی باید استعداد خود را در زمینه ای غیر از شعر بیازماید.چنین کس و کسانی را شاعر نامیدن و خطاب کردن ستم در حق شاعران واقعی و حقیقی و کل ادبیات فارسی است.به قول سعدی علیه الرحمه: بوریا باف اگر چه بافنده ست نبرندش به کارگاه حریر....
|
من بارها و بارها از سراینده ی این باصطلاح غزل چیزهایی خوانده ام که به همه چیز شباهت داشته الا شعر!مانده ام که تاییدکنندگان حساب کاربری افرادی چنین طبق کدام موازین و معاییر اجازه می دهند که این آقایان-و بعضا خانمها-در این سایت فاخر مجال جولان پیدا کنند!؟شما به این سروده نگاهی بیفکنید!عنصر اساسی ای به نام قافیه کجای این اثر قرار دارد؟«می کنیم» که ردیف است آنگاه حضرت سراینده کلمات:جادو-بازی-باور-تصور-گدایی-مهر-اطاعت و درمان را قافیه قرار داده است!!حال بگذریم از لغزشهای چندگانه در وزن که مزید بر علت شده است.جالب این است که ذیل آثاری چنین بارها دیده شده که شاعران خوب سایت امضای «خوشم آمد» گذاشته اند که همین کار اشتباه امر را بر اینان مشتبه می کند.خدا خودش به همه ی ما و بیشتر به شعر وادبیات معاصر ایران رحم کناد.آمین.
|
سلام
ببخشید جناب وثیق زاده بزرگوار...نمی دانم این دفاع شما بر چه اساسی ست؟ حق با آقای خوش عمل است.چرا از حقیقت فرار کنیم؟ و یا جرات گفتنش را نداشته باشیم؟ قرار نیست ما برای خوش آمد یکدیگر تعریف و تمجیدهای بی اساس سر دهیم.شعر از شعور می آید! بله!ولی یعنی چه قالبی اندیشیدن؟ اگر شاعری توانایی گفتن غزل ندارد و می تواند این شعور بالا را در شعر سپید به کار ببرد خوب چه بهتر! شعر سپید بگوید! اما نه اینکه شعری را در قالب غزل بنویسیم و این شعر حتی قافیه نداشته باشد! خب پس مسئولیت ما در برابر ادبیات و شعر کجا می رود؟ اگر از گذشته تا به حال همه اینگونه می اندیشیدند که الان واویلا بود! اگر اینچنین است پس همه شاعرند! جای انکار هم نیست!
|