ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در پاسخ به فیلم موهن به ساحت جان عالم امکان حضرت محمد (ص)
 
اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار... می بندی دهانت را؟ *
نبندی می کشم بیرون ز حلقومت زبانت را
 
مسلمانم، نه از آن بی تفاوت ها، از آنهایی
که می دوزند لب بر لب دهان یاوه خوانت را
 
قِسِر در رفتنی در کار از چنگال شیران نیست
کجا در میبری سوراخ در سوراخ جانت را
 
به تیغت بر درم آن سان که درس عبرتی باشد
که در تاریخ بنویسند با خون داستانت را
 
خود بی ریشه ات سهل است، آن طوفات خشمم من
که خواهد داد بر باد فنا هم دودمانت را
 
به دست تیغ من مرگت رقم آن گونه خواهد خورد
که عزرائیل هم از تیغ من جوید نشانت را
 
اهانت کردنت بر جان عالم کم گناهی نیست
جهنم می کنم از آتش غیرت جهانت را
 
"ابوذر" استخوان گر بر سرت کوبید، حالا من
می آیم بشکنم مفصل به مفصل استخوانت را
 
چرا رنگت پریده بزدل ببر بیان دیده !؟
برای التماس آماده کن اشک روانت را
 


* مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِینَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْکُفَّارِ رُحَمَاء بَیْنَهُمْ... محمد (ص) رسول خداست و همرانش بر كافران بسيار قويدل و با يكديگر بسيار مشفق و مهربانند. (سوره فتح- آیه 29)

کلمات کلیدی این مطلب :  حضرت محمد (ص) ، فیلم موهن ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1391/8/14 در ساعت : 20:16:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  1272


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیده فاطمه صداقتی نیا
1391/8/14 در ساعت : 20:25:29
تا حالا اینقدر خشمگین ندیده بودمتون ...
وحیده افضلی
1391/8/15 در ساعت : 15:1:27
سلام بر جناب فردوسی

به قول جناب کریمی هر کسی سلیقه ای دارد. شعر شما زیباست. و اتفاقا زیبایی های خاصی هم دارد...کجا در میبری سوراخ در سوراخ جانت را...

خشونتی اگر در این شعر باشد (که آنقدرها هم نیست) از نوع همان خشم مقدس است که اصلا نیازی به بحث ندارد. در مورد ضعیف بودن شعر هم موافق نیستم. چون شعر شما شعر محکمی ست. و فکر کنم لازمه چند بار دوستان با دقت بخونند این شعر رو...می آیم بشکنم مفصل به مفصل استخوانت را....

به هر حال زیباست.فقط من دوست داشتم مصرع آخر زیباتر از این بود...این واژه ی اشک روان زیاد خوب جا نیفتاده...یعنی به اندازه ی قافیه های قبلی گیرایی نداره.......موفق باشید . حضرت خاتم شفیع شما باشد انشاالله
.................

سلام خانم افضلی

ممنون از نظرتون. راستش درباره بیت آخر خودم هم با شما موافقم. شاید در آینده تغییرش دادم
عباس خوش عمل کاشانی
1391/8/14 در ساعت : 22:5:38
درود.ضعیفترین-خشن ترین-پردست انداز ترین سروده ای است که از شما خوانده ام.به ضرس قاطع می گویم هیچوقت این سروده را در دفتر و کتاب شعرتان کار نخواهید کرد.کارهای در اوج و ممتازتان کجا و این کجا؟بیشتر از حیث ظاهر و لفظ عرض می کنم و نه معنا.البته از کسی مثل فردوسی چنین شعری بعیداست وگرنه هر روز چندین سروده از چندین شاعر در این سایت می آید که همین سروده ی شما تاج سر آنهاست.از صراحت لهجه ام نرنجید.بدرود.
ایمان کریمی
1391/8/16 در ساعت : 22:10:0
متاسفانه نقد سلیقه ای شعر علی الخصوص در شعر آئینی به شعر ضربه محکمی میزنه ، و بعدها میفهمیم که چه کردند این آقایونی که سلیقه ای شعر نقد کردن .
یک ماه پیش نشست ، هم اندیشی و نقد شعراهل بیت با حضور 50 شاعر در شهمیرزاد سمنان برگزار شدو جناب استاد اسفندقه و جواد زمانی و سید مهدی حسینی و دیگر دوستان هم حضور داشتند.
یک شعری برای امام هادی خونده شد که استاد اسفندقه چند ایراد جدی ازش گرفتند و دو بیتش رو فرمودن که باید حذف بشه از شعر چون برای مقام امام هادی ع زشته این ابیات ، ولی همون شعر در کنگره دهمین پیشوا جایزه گرفت .
این یعنی بعضی از دوستان دارن سلیقه ای عمل میکنن چه در داوری و چه در نقد و خیلی به فکر پیشرفت شعر نیستند . . .
کاش حداقل در شعر اهل بیت برای نقدمون کمی پیروی کنیم از آیات و روایات ، و فقط بعد زیبائی شناسی شعر رو در نظر نگیریم . . .
استاتید بنده رو عفو کنند . . . .
ایمان کریمی
1391/8/15 در ساعت : 0:17:25
سلام
هر کسی یک نظر و سلیقه ای داره ، نظر استاد بزرگوار جناب خوش عمل بسیار بسیار محترم ، ولی حقیر فکر میکنم برای اون کسانی که در مورد جان عالم حضرت ختمی مرتبت صلوات الله میان از بدترین و بی شرمانه ترین حالات بیانگری استفاده میکنند و نه تنها سیاه نمائی بلکه عناد میکنن ، این غزل براشون کمه در خشونت ، بابا قرآن در مورد کسانی که به پغمبر توهین میکنند ، بیرحمانه ترین تعبیرات رو داره ، یعنی اصلن جای رحم کردن نداره ، تازه این کاری که این نامردا کردند ،
به نظر حقیر خیلی خوب بود
صد البته مطلع خیلی خوبی داشت که خودش بهترین توجیح برا نقد خشن بودن شعر هست.
انشالله استاد جسارت و بی ادبی حقیر رو ببخشن به بزرگواریشون
التماس دعا جناب فردوسی . . .
یاعلی مدد
سحر دگلی (آریایی)
1391/8/14 در ساعت : 21:42:21
سلام و درود جناب فردوسی ارجمند
جهاد قلمتان قبول
درود و احسنت
زیبایی مقتدر
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
زهرا شعبانی
1391/8/15 در ساعت : 2:32:20
درود جناب فردوسی
واقعا نمی دونم چی بگم!
اگه اسمتون روی شعر نبود هرگز باور نمی کردم این شعر از علی فردوسی ست!
البته اینگونه خشم گرفتن بر دشمنان دین و پیامبر راستین اسلام حاکی از ایمان استوار و ضمیر پاک شماست و این قابل تحسینه...
در کل شکی نیست که دفتر شعر شما یکی از بهترین دفاتر شعر این سایته و من هیچگاه از ورود به این صفحه پشیمان
نخواهم شد
پایدار باشید
ساجده جبارپور
1391/8/14 در ساعت : 22:0:47
سلام
غزل خشمگنانه ای بود با این حال خوب بود
موفق باشید
علی فردوسی
1391/8/15 در ساعت : 11:44:47
با سلام

ابندا تشکر میکنم از همه دوستانی که شعرم را خواندند و نظر گذاشتند.

چند روز پیش در سومین دوره کنگره شعر مقاومت در کرمانشاه نشستی برگزار شد درباره ویژگی های شعر مقاومت. منتقدین دو دسته بودند: یک دسته آنهایی که می گفتند نباید در شعر مقاومت صراحت کلام داشت و در لفافه باید سخن راند و لطافت شعر را حفظ کرد؛ و اما دسته دوم کسانی بودند که صراحت را جایز می دانستند.

در این میان نظر من این است که درصد صراحت شعر بستگی به این دارد که روی سخنش با چه کسی است و در چه زمانی سروده می شود. اگرچه می دانم خیلی ها خواهند گفت که اینگونه شعر ها شعارند و محلی از اعراب ندارند ولی به نظر شخصی من در شعر مقاومت این صراحت ها نه تنها جایز، که در برخی موارد لازم است. من اسم اینگونه شعرها را می گذارم "رجز"، با همان کارکرد و ادبیات، و حقیقت این است که این زبان را در برخی موارد دوست دارم.
محمد شکری فرد
1391/8/22 در ساعت : 14:23:20
سلام آقای فردوسی...غزل های بهتری از شما خواندم...این غزل جای کار زیادی دارد.

لب به لب_سوراخ در سوراخ_مفصل به مفصل...تکرارشان به ذوق می زند.اگر یک بار از این ترکیب ها استفاده می شد از زیبایی کار نمی کاست.

زنده باشید.
سید اکبر سلیمانی
1391/8/22 در ساعت : 20:23:8
سلام دوست. زیبا بود مثل همیشه
عارفه دهقانی
1391/8/22 در ساعت : 21:2:41
آجرکم الله خیلی خوب بود
بازدید امروز : 40,059 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,204,370
logo-samandehi