ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



لالایی(محمد حسن حسین زاده)
 لالایی ازنوعی که کودکان کشورم افغانستان سی وچهار سال می شود با این گونه لالایی ها سر بر بالش می گذارند.
 
لالایی
 
بخواب قندُلک* نازموی خُرمایی
نترس جانم ازاین لشکر مقوایی
صدای سرخی آتش که آید ازپس کوه
ربوده خواب تورا؟ تف براین صف آرایی
بخواب شوخک قندم ،که می رود پس کوه
پدر شبیه عمویت شبانه ،تنهایی
چرا،جلای زمین وزمان!**نمی خوابی
دراضطراب کدامین غزال صحرایی
چقدرآهوی مستت خزیده در پستوی
تو نیز در غم دُردانه های فردایی؟
تونیز می شنوی اسب پای می کوبد
که ببر آمده ازبیشه های بالایی

بیا،ببند دوچشم مرا،پری چهره!
مرا ببر به تماشای شهر رﺆیایی
بده دوتار مرا تا بخوانمت جانم
به کوه های پر از دیو،جای لالایی
شنو حکایت کوه وکنار فردا را
که قصه است پلنگ وپریّ دریایی
کمر ببند،فراز و فرود هندوکش
تویی وماندن این سرزمین آبایی
کمر ببند که باید ، دوباره ،سر از نو
زتکه های تنت ملک را بیارایی
 
*قندُلک:به معنی «شیرین» و«بانمک» با زبان محلی درافغانستان می باشد.
**جلا:دور.«جلای وطن»،به «دورازوطن» گفته می شود وسراینده این معنی را در نظر دارد
کلمات کلیدی این مطلب :  لالایی ، کشورم ، افغانسان ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/26 در ساعت : 22:31:35   |  تعداد مشاهده این شعر :  1120


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

احمد فرجی
1391/7/27 در ساعت : 0:17:56
باسلام واحترام . بسیارزیبا بود ودلنشین . به قدری باصلابت واستوارکه خواب را ازهرچشمی می گیرد وشایسته تربود به جای عنوان لالایی عنوان دیگری برای آن انتخاب می کردید مثلا پیامی برای فرزندانم ویا .... به هرحال الحق والانصاف خواندنی بود .دست مریزاد وموفق باشید

یک نکته: این مصراع مشکل وزنی دارد:

تو نیز در غم دردانه فردایی ؟!
.............................................................................................
سلام استاد فرجی عزیز بسیار بسیار ممنون از حسن نظر شما درمورد عنوان شعر درست می فرمایید اما باور بفرمایید که سال های سال است که فرزندان ما با اینگونه لالایی ها سر بر بالش می گذارند درمورد این مصرع «های» از قلم افتاده بود ممنون از توجه شمااصلاح شد .زنده باشید
تو نیز در غم دردانه های فردایی ؟!
بازدید امروز : 36,156 | بازدید دیروز : 35,818 | بازدید کل : 124,587,460
logo-samandehi