ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



4. شب بلند ( نیمایی عاشورایی)

                     هوالمصوِّر                     

شب بلند
حکایت سفیر مظلوم تاریخ است
که هیچ کس را یارای تصور درد و اندوه دلش نیست؛


سلام الله العلی العظیم ...علیه
و لعن الله مَن بایَعَه و غَشَّه...


شب است امشب

و امشب شب‎تر از شب‎های پیشین است

 دروغین رنگ و پر‎نیرنگ و بی‎دین است

شبی آغشته با آرامشی مرموز

شبی که ناید او را روز. 

نباشد روشنی در کوچه‎های شهر

فقط گاهی شعاع روشنی باریک

   درون کوچه‎ای تاریک

        می‎رقصد

و پیدا می‎شود تک سایه‎ای در بین این روزن

    هراسان سایه‎ی یک زن

نگاهش منتظر در کوچه می‎گردد:

   " مبادا میوه‎ی عمرم

    اسیر و طعمه‎ی گرگ و شغال و دیو و دد گردد

    الهی زود برگردد."

 

شب است و آسمان لالائی‎اش محزون و گریان است

شبی هم‎بستر نامرد مردان است

و آبستن به فردایی گریزان است

تمام اخترانش در نقاب خواب بیدارند

  و از زیر نقاب بی‎فروغ خود

   نگاهی بر زمین دارند:

 تمام شهر زندان است

 کسی را جرأت جنبیدن و رفتن به بیرون نیست

 تو گویی این شب مرموز

 یکی از شب‎ترین شب‎های بی‎رحم زمستان است

 ولی از لابه‎لای زوزه‎ی گرگان

 صدایی پیش می‎آید:

  مداوم گام‎های خسته‎ی یک مرد

  نمی‎داند چه باید کرد

  به پشت سر نگاهی کرد و غمگین گفت:

    نیا نزدیک‎تر، برگرد.

 

مسافر بود و میآمد ز راهی دور

درون کوچه‎ها حیران و سرگردان

پناهی نیست بر این مرد

نمی‎داند کجا باید رود امشب

کدامین خانه را باید شود مهمان

نمی‎داند چه باید کرد

وجودش یک‎صدا فریاد سر می‎داد:

   نیا نزدیک‎تر، برگرد.

 

مسافر خسته شد، استاد

نشست و تکیه بر در داد

 و در وا شد

دوباره روزن رقصنده پیدا شد

و ناگه سایه‎ی لرزان از او پرسید:

 هلا ای مضطرب مرد پر از تردید

  چه میخواهی در این شب عنبرین سرد

    بترس از این سیاهی سایههای یاغی ولگرد

      برو، برخیز

        برو تا خانه و کاشانهات، برخیز

          که این شب دامها و حیلهها دارد تودرتو

            بترس از او.

 

- "سلامم را تو پاسخ گوی"، ای بانو

که من در این شب خاموش

  شعاعی از هزاران شعله‎ی پرمهر خورشیدم

   سفیر نور و امیدم

و اکنون در سیاهستان این شهر پر از تزویر

   به دنبال سلامی گرم می‎گردم

ولی این شهر مردانش به هیئت مرد، و نامردند

"سلامم را نمی‎خواهند پاسخ گفت"

"سلامم را تو پاسخ گوی"، ای بانو

پناهم ده، بیایم تو.

 ***

مسافر میهمان خانه‎ی زن شد

تمام خانه‎ از نور وجود او مزین شد.

 

حدوداً نیمه های شب

پسر آمد

و مادر با خبر کردش از این مهمان

  و ناگاهان

چراغ چشم فرزندش به شادی برق زردی زد

ز جا برخاست، چرخی زد

و زن ناگه نگاهش رفت سوی مرد

دلش لرزید، شوری زد

درست است!

این پسر،

 گرگی‎ست خون‎آشام

که می‎خواهد برد بر گرگ‎های شهر خود پیغام

صدای زوزه‎اش در گوش هم‎کیشان ولگردش

  چنان آهنگ پیروزی خوش‎آهنگ است

ندایی در وجود مرد

   هی می‎گفت:

      کنون هنگامه‎ی جنگ است.

 

هجومی ناگهان بردند سوی خانه‎ی آن زن

هوا روشن

ولی نه، سایه‎ی شب همچنان باقی‎ست

و مردی در حصار چنگ و دندان‎های گرگ وحشی یاغی‎ست

دو چشمش اشک‎باران و درون سینه‎اش، داغی‎ست...

 

شب است و آخرین فصل حضور مرد در دنیاست

مسافر خسته و تنهاست

نمی‎داند چه باید کرد

  .

  .

نیا نزدیک‎تر،

                 برگرد...


پ.ن: ...و وام هایی از  شعر "زمستان"  استاد «مهدی اخوان ثالث»

کلمات کلیدی این مطلب :  4. ، شب ، بلند ، ( ، نیمایی ، عاشورایی) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/23 در ساعت : 11:0:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  1013


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نغمه مستشارنظامی
1391/7/23 در ساعت : 12:57:3
سلام بر شما
و سلام بر غریب ترین سفیر دنیا
پاینده باشید
نیمایی را شایسته و زیبا می سرایید

**************************************************************************
سلام خانوم نظامی عزیز
ممنونم، زنده باشید


سید حسن مبارز
1391/7/23 در ساعت : 22:34:12
دست مریزاد

*************************************************************************
خوشحال شدم تشریف آوردین، مفتخرمون کردین استاد
نظر لطف شماست
نغمه مستشارنظامی
1391/7/23 در ساعت : 12:58:35
نیمایی را شایسته و زیبا می سرایید
به نظر من این فالب پر ظرفیت ترین فالب شعر پارسی است و البته خوب و صحیح سرودنش هم بسیار دشوار تر از سایر قالب هاست
**************************************************************************
بله، من هم این قالب را خیلی میپسندم، خداوند کمک کند با یاری شما دوستان گرامی بهتر از پیش از این قالب بهره ببرم..
باز هم سپاس
وحیده افضلی
1391/7/23 در ساعت : 17:7:40
سلام خانم رجائی عزیز

افرین...اینروزا این قالب کمتر مورد استفاده قرار می گیره اما اینکه شما به این خوبی ازش استفاده کردید جای تحسین داره...برقرار باشید

**************************************************************************
سلام بانوی دوست داشتنی، ممنون از تشریف فرمایی تون
سپاسگزارم
پایدار باشید
امیر سیاهپوش
1391/7/23 در ساعت : 13:16:39
آفرین خواهر شاعر
پر محتوا و عمیق. احسن. امید که دیگر دوستان بخوانند و بهره ببرند

*************************************************************************
سلام جناب سیاهپوش گرامی
تشکر میکنم، نظر لطف شماست
پایدار باشید
بازدید امروز : 10,661 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,969,261
logo-samandehi