ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فرار
می گریزم بازهم مثل همیشه از خودم
می گریزم در پناه شیر بیشه از خودم
از درونم زوزه های گرگ می آید به گوش
می گریزم از همین سگ، گرگ پیشه، از خودم
تا ببینم دور چشم خویش را بگریزم از
فکرهای بسته بندی، از کلیشه، از خودم؟
در خیابانی اگر یک شیشه زد پای مرا
بی خیالش، بوده حتما خرده شیشه از خودم
می شنیدم همسفر می کرد با خود زمزمه:
«...می کُشم مال و منالش نیز می شه از خودم»
تا کند او ریشه ام را قطع آمد قرض کرد
با کمال احترام و خنده تیشه از خودم
التماست می کنم ای باد بر دوشت ببر
دانه ام را تا زنم یک گوشه ریشه از خودم
           مهر 1391
  


موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/19 در ساعت : 19:36:4   |  تعداد مشاهده این شعر :  933


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

وحید ضیائی
1391/7/20 در ساعت : 11:10:44
ضعف تالیف دارد عزیز دلم . روان نیست .
سحر دگلی (آریایی)
1391/7/19 در ساعت : 20:5:11
سلام و درود بزرگ سید بینش ارجمند
زیبایی که خوانشش دلچسب بود
درود بر شما بزرگوار

قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
علی رضا آیت اللهی
1391/7/20 در ساعت : 22:54:13
سلام
خسته نباشید . اتفاقا" با این شعر مرا به یاد سقراط حکیم یونانی انداختید . می گویند بزرگترین سرمشق ، کلمات قصار ، یا شعار سقراط این بود که « خودت را بشناس » ! . روزی وی را درحال دویدن به سرعت دیدند و علتش را پرسیدند که چرا اینگونه وحشتزده می گریزد ؛ از چه و که ؟ و وی پاسخ داد همین که فقط اندکی خود را شناختم از خودم می گریزم !
موفق و موید باشید انشاء الله .
بازدید امروز : 11,970 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,970,570
logo-samandehi