ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



میوه ی تلخ
میوهی تلخ
لبریزم از فریادهای خستهی خود
از ربناهای به هم پیوستهی خود
امروز در دستم فقط زنجیر مانده
بیزارم از دست همیشه بستهی خود
حجمی تهی هستم که زیر سر، نهاده -
از بینواییها همیشه دستهی خود
بیزارم از تصویر این آیینه، یعنی:
لبخند خاموش به لب، بشکستهی خود
من میوه تلخی به نام اشک دارم
آکنده زهر زندگی، در هستهی خود
پژواک امیدی، خدایا وقت تنگ است
لبریزم از فریادهای خسته خود
***
1380 - قم
...

......
برخی از مقالات و شعر ها را در این و بسایت می توانید مطالعه بفرمایید:
.
http://saapoem.vcp.ir
کلمات کلیدی این مطلب :  فریادهای خسته ، دست بسته ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/18 در ساعت : 1:11:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  1287


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

یونس افشار
1391/7/18 در ساعت : 11:3:29
سلام آقاي موسوي.بسيار زيبا بود و پر احساس.
------------
سلام عزیز
از شما نیز
سپاسگزارم
یا حق
دکتر آرزو صفایی
1391/7/18 در ساعت : 11:2:42
سلام استاد
من همیشه از دانش شما و سروده های زیبایتان هم محظوظ میشوم
هم می آموزم
دست مریزاد
---------------------------
سلام
مهربان بانو
سپاسگزارم
غزل های دیگر را هم بخوانید
به مراتب از این میوه تلخ شیرین ترند
همیشه ممنون از شمایم
اکبر نبوی
1391/7/19 در ساعت : 21:56:25
درود بر جناب موسوی عزیز
غزل ذوقی و عرفانی تان زیبا بود و دلنشین. کشف و شهودتان مستدام باد

شاید اگر در مصرع سوم زنجیر را بر دست بگذارید به تر باشد از زنجیر در دست: امروز بر دستم فقط زنجیر مانده

سرافراز باشید
--------------------------------
سلام
جناب نبوی عزیز
مشتاق دیدار
بسیار ممنون از اشاره شما به "بر" دستم مانده.
با پیام شما بار دیگر شعر را خواندم
دلیل آوردن در دست ، به منظور تهی دستی است و تنگ دستی
ومنظور از بسته بودن دست با زنجیر هم در مصرع دوم مشهود است.
من معمولا در مصرع ها ، گاهی از استعاره به عنوان نشانی یا اشاره استفاده می کنم تا مخاطب به برداشت دیگری غیر از "قریب و بعید" برسد.
از نگاه و دقتتان سپاسگزارم
عمرتان پایدار
یا حق
مهدی سیدحسینی
1391/7/18 در ساعت : 19:16:39
سلام جناب موسوی

بهره بردم

مانگار باشید
-----------------------------
سلام استاد گرامی
متشکرم از لطف شما
علی اکبر افضلی
1391/7/19 در ساعت : 1:53:18
سلام بر سید بزرگوار

لذت بردم از شعر دلنشین ات

سلامت باشی و سربلند
-----------------------
سلام بر شما استاد گرانقدر
سپاسگزارم
از لطف شما
پیروز باشید
امیر سیاهپوش
1391/7/18 در ساعت : 10:30:12
سلام استاد زیبا و دلنشینه
انشاءالله هیچ وقت شکسته و خسته نباشی.
-----------------------------------------------------
سلام
سپاسگزارم عزیز
درپناه حق باشید
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/18 در ساعت : 15:49:58
سلام دوباره
بیت :
بیزارم از تصویر این آیینه، یعنی:
لبخند خاموش به لب، بشکسته‌ی خود
می دانید که عاشق بیت های اینچنیننم . فقط ای کاش بشکسته ، شکسته می شد
بیت :
من میوه تلخی به نام غصه دارم
آکنده زهر زندگی، در هسته‌ی خود
این بیت هم مانندِ بیت بالا مضمون پردازی زیبایی است . اما مصرع اول جای پردازش لفظی دارد « به نام غصه دارم » خیلی شعاری اش کرده است . در شعر برخلاف نثر باید این غصه را نشان داد: مثلا
چون میوه ای تلخ است بغضِ سینه سوزم
آکنده زهرِ زندگی در هسته ی خود

جسارت بنده را ببخشید . ابیات جایگزینی که نوشتم کودکانه است اما برای بیانِ مقصودم کمک کننده است .
زنده باشید
سحر دگلی (آریایی)
1391/7/18 در ساعت : 23:43:24
سلام و درود سید موسوی بزرگوار
زیبا خواندمتان و بر دلم نشست
درود بر شما
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
------------------------------------------
سلام و درود بر شما نیز
مهربان بانو
از لطف شما متشکرم
در پناه حق باشید
ان شاء الله
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/18 در ساعت : 11:42:54
سلام استاد
از بس شعرهای شما تارخ قدیمی تر دارند خواننده ننمی داند که امروز چقدر به اصول زبایی شناسی آن روزها پایبند هستید . و این کار نقد را سخت می کند . کاش کارهای تازه تر نیز می گذاشتید .
در این غزل که با بیت جاودانه ی : لبریزم از فریادهای خسته‌ی خود / از ربناهای به هم پیوسته‌ی خود ، شروع می شود خواننده با ادامه ی درخوری مواجه نیست :
بیت دوم که مضمونی ساده دارد و اتفاق شاعرانه ای در آن نمی افتد . با کمی تصرف در رویکرد به واژگان و حداقل نوع جمله بندی می شد کشف شاعرانه تری داشت . مثلا
زنجیر در دستم عرق کرده است ، خیسم
از شرمِ دست لنگِ تاول بسته ی خود
نفرمایید لنگ برای دست نمی آید . یا بیت سوم :
حجمی تهی هستم که زیر سر، نهاده -
از بینوایی‌ها همیشه دسته‌ی خود
که برعکس بیت دوم اتفاقا مضمون تازه است اما واژه ی دسته کمی سیالیت زبان را به دست انداز می اندازد . برای مصرع زیبای اول می شد مثلا نوشت :
از بافه های وهمِ دسته دسته ی خود
با حجم تهی برابر افتد .

کاش این شعرها را باز نویس کنید . از احساس و اندیشه ی سرکش آن سال ها برخوردار است . اما کاش از توانایی های امروزتان و مهارت هایی که بی شک امروزه دارید و در نقد آثار خودم و دوستان با آن اشاره می فرمایید و یاد مان می دهید در ان استفاده شود
دوباره خدمت خواهم رسید
حق نگهدارتان
------------------------------------------------------------
سلام عزیز گرامی
استاد و دکتر معزز
این غزل یه غزل نیمایی با رویکرد "نئو هندی" است ، اتفاقا هرچه شلوغتر شود خاصیت تاثیر از آن گرفته می شود.
شعر کاملا حسی است.
به جز بیت : حجمی تهی هستم ...
که حکایت از افتادن کوزه ای خالی به گوشه ای است ، که از نداری "دست" یا "دسته" خود را زیر سر گذاشته است.
در باره ی بیت میوه تلخ میشود کاری کرد ؛ ولی به دلیل "طبیعت گرایی" جریان شعری "نیمایی" من این غزل را در این فرم انتخاب کردم ، چون با مخاطب همراهی می کند (با هر مخاطبی)
فکرتان را روی غزل های : سایه روشن یا همنشین - جسارتا-بیازمایید.
از کاوش حضرتتان در زوایای ساده ی این غزل، بسیار بسیار سپاسگزارم
مانا باد نفس های شاعرانه ات.
بازدید امروز : 19,485 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,978,085
logo-samandehi