ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نسل ما (قسمت دوم)


نسل ما (قسمت دوم و پایانی)

تقدیم به نسل شاهد...







مثل فانوس کوچکی در باد

در شبی ناگزیر و قیر آلود

دست ما باد را نگه می داشت

روشنی از "چراغچی" ها بود



خشم دریا سیاه بود ولی

توی هر برکه عکس ماه افتاد

ان قدر خوب شکل بد شد که

آسمان هم به اشتباه افتاد



سنگ آزادگی به سینه زدند

عده ای بی سواد موذی که...

هی گرسنه شدند و هی خوردند

نان خود را به نرخ روزی که...



قیمت نان سفره شان خون بود

قیمت خنده هایشان فریاد

میل گرد ستون خانه شان

هر تفنگی که بر زمین افتاد



مار های شرور می دانند

پای این گنج ما نگهبانیم

شر ضحاک ها که چیزی نیست

تا دم مرگ "کاوه" می مانیم



بعد عاشق کشی بقیه ی عشق

با غم و زجر های بی درصد

مرد و مردانه  مانده اند که ما

نسل ایثار یادمان باشد...



آخرین یادگارهای جنون

پشت دیوار زندگی گیرند

شب به شب با تشنج و سرفه

روزها زنده زنده می میرند



خاطر نوبهار و باران جمع

دشت آلاله را ملخ نزده ست

کل تاریخ این دیار صبور

واژه در واژه زخم مستند ست



پشت سبزو سپید بیشه مان

دشمن بچه گرگ هم داریم

نیست بالاتر از سیاهی رنگ

یک خدای بزرگ هم داریم







نذر آرامش طنین صدات

هرچه فریاد مانده توی گلو

نسل من! بغض خسته را بشکن

جان تنها امید ، شعر بگو







بی بی سمانه رضایی

تیرماه 1391



http://7gereh.persianblog.ir


کلمات کلیدی این مطلب :  نسل ، ما ، (قسمت ، دوم) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/7/2 در ساعت : 9:12:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1616


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اشرف گیلانی
1391/7/2 در ساعت : 10:12:56
نسل من! بغض خسته را بشکن

جان تنها امید ، شعر بگو
عالیه مهرابی
1391/7/2 در ساعت : 14:5:14
سلام دوست خوبم
قسمت دوم هم مثل بخش اول ، زیبا و دلنشین بود . دست مریزاد
مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/3 در ساعت : 8:21:7
سلام سركار خانم

چهار پاره زيبايي بود هم در محتوا (دفاع مقدس) هم در ساختار

روايت هم به زيبايي و به آرامي پيش مي رود كه گويا قسمت هاي ديگري نيز دارد


موفق باشيد

ياعلي

http://mo1351.blogfa.com/
امیر سیاهپوش
1391/7/3 در ساعت : 12:58:27
احسن خانم رضایی
شعر قشنگ و پر شوریه. خدا حفظتون کنه
اکرم بهرامچی
1391/7/5 در ساعت : 21:29:34
مار های شرور می دانند

پای این گنج ما نگهبانیم

شر ضحاک ها که چیزی نیست

تا دم مرگ "کاوه" می مانیم


خیلی قشنگ بود دست مریزاد خانم رضایی
محمّد نقیان
1391/7/6 در ساعت : 9:2:29
سلام بر شما
محمدعلی شیخ الاسلامی (شیوا)
1391/7/2 در ساعت : 23:9:36
سلام
چند نکته در این اثر رغبت خواندن و دوباره خواندن را در من برانگیخت .
یکم آن که قالب دوبیتی پیوسته چند سالی ست که مورد بی مهری قرار گرفته است و شما با این اثر خوب احیا کردید
دوم درد مشترکی بود که به جای همه ما هم نسلان فریاد زدید
سوم آن که همچون گذشته که در دوبیتی پیوسته زبان به یک خلوص و بی پیرایگی مایل بود شما نیز از این زبان سلیس و سلیم بهره بردید
چهارم آن که ... ببخشید عمل اورژانسی پیش آمد باید بروم
در پناه حق
وحیده افضلی
1391/7/5 در ساعت : 11:49:39
سلام سمانه جانم
آفرین آفرین...چه لذتی بردم از شعرت...آفرین عزیزم
ساراسادات باختر
1391/7/4 در ساعت : 8:50:56
سمانه گلم انقدر زیبا بود که دلم نیومد دوباره تشکر نکنم
افرین..
======
یک دسته گل سلام ارزانی تان - ممنونم سارا جان
مجید مه آبادی
1391/7/2 در ساعت : 15:41:25
جان تنها امید ، شعر بگو
ساراسادات باختر
1391/7/3 در ساعت : 22:30:27
درود عزیز دل..
=========
صد درود و سلام...
مصطفی پورکریمی
1391/7/7 در ساعت : 22:48:54
درود بر خانم دکتر رضایی بزرگوار
چهارپاره ی بسیار زیبا و دردآشنایی بود موفق باشید
حسین نبی زاده اردکانی
1391/7/4 در ساعت : 0:7:40
صد هزاران درود باد نثار
بر تو کز عشق گفتی و ایثار
از شهیدان رفته تا بر دوست
وز به جا ماندگان از دیدار
........
بازدید امروز : 22,028 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,186,339
logo-samandehi