ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نسل ما (قسمت اول)




نسل ما

(قسمت اول)

------------------

به مناسبت هفته دفاع مقدس

تقدیم به نسل شاهد...



گفتم از زندگی بگویم و از

سرگذشت نگفته ی وطنم

بگذرم از حواشی دنیا

نسل خود را معرفی بکنم



من به نسل عبور منسوبم

نسل پیتزا و بستنی قیفی

شک به آزاد راه دانشگاه

نسل تحقیق های تالیفی



نسل چشم انتظار نامه رسان

نامه  از زخم می رسد یا مرگ؟

نسل از صبح غصه خوردن و عصر،

صف کشیدن برای کالا برگ



نسل تشویش گربه از آژیر

اوج پرواز موش با موشک

نسل هر بار لب گزیدن و اشک

در جواب  سوال یک کودک:



"این که آماده شو بیا لب مرز

پدرت را بگیر ، یعنی چه؟

بقچه ای استخوان و زخم و درد

آه مادر ! اسیر یعنی چه؟"



گفتم اشکی بریزمش اما

پیش چشم شما نمی شد که!

 پدرم قد بلند بود آقا

توی این بقچه جا نمی شد که!



نسل مبهوت از عبور قطار

نسل استاد های پروازی

دل به دریا زدیم و دریا شد

غرق "صیاد های شیرازی"



مرگ شیطان کوچکی بود و

رانده شد از دوکوهه و سردشت

یک بهشت از فرشته ها که در آن

عشق دنبال معنی اش می گشت



حجم گلدان برای گل تنگست

بوته ای یاس از آن بهار نماند

لاله ها هم به آسمان رفتند

چیزی از کربلای چار نماند



در محیطی پر از صنوبر و سرو

سمت عشقی محاط در تقدیر

زیر سایه ،  قدم زدیم و گذشت...

زندگیمان چه زود! اما دیر ...



 ---------------------------------

بی بی سمانه رضایی / تیر91

ادامه دارد...


کلمات کلیدی این مطلب :  نسل ، ما ، (قسمت ، اول) ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/31 در ساعت : 22:21:13   |  تعداد مشاهده این شعر :  1302


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

مجتبی اصغری فرزقی
1391/7/1 در ساعت : 8:9:24
خوبه

آفرين

خوبه


موفق باشيد
حسین موسوی
1391/7/1 در ساعت : 14:53:17
آْفرين لذت بردم
حمیدرضا اقبالدوست
1391/7/2 در ساعت : 18:52:36
بسیار عالی و تاثیر گذار سروده اید /پاینده و سلامت باشید
سید علی‌رضا شجاع
1391/7/1 در ساعت : 1:8:50
سلام و عرض ادب
بی نظیر بود و مشتاقانه منتظر ادامه اش خواهم ماند
حسنا محمدزاده
1391/7/1 در ساعت : 22:6:53
سلام سمانه جان
شعری زیبا و خواندنی ...احسنت
موفق و پاینده باشی عزیز
============
ممنونم حسنا جان
لطف داری
ساراسادات باختر
1391/7/1 در ساعت : 5:4:37
درود سمانه عزیز
زیبا بود و به روز ..
=======
ممنونم سارا سادات گرامی
حسین نبی زاده اردکانی
1391/7/1 در ساعت : 17:32:18
مر حبا آفرین به تو بی بی
می نویسی چه خوب از بابا
بسرای و برو به همرهشان
گام با گام تا به آن بالا
لنگ لنگان به همرهت آئیم
ما اسیران بند تن بر پا
......
===================
درود و سپاس
در شعر به طور نمادین از کلمه "پدر" استفاده شده
(البته من فرزند شهید نیستم اما یک عزیز نازنینم را جنگ از من گرفته است )
خلیل ذکاوت
1391/7/3 در ساعت : 12:47:46
با سلام خدمت خانم رضایی
از خواندن شعرتان لذت بردم
توفیق تان پیوسته و پایدار
علی سعادتخانی
1391/7/1 در ساعت : 8:7:38
گفتم اشکی بریزمش اما

پیش چشم شما نمی شد که!

پدرم قد بلند بود آقا

توی این بقچه جا نمی شد که

آفرین بر شما/خیلی
تاثیر گزار بود
سحر دگلی (آریایی)
1391/6/31 در ساعت : 23:45:21
سلام و درود بانو رضایی نازنین
واژه ای در خور نمی بینم برای وصف زیبایی اش
پس به همین درود و احسنت بسنده می کنم که پذیرا باشید بانو
قلمتان جاودان
احساستان در امان باد
=========
سپاس از مهرتان
عالیه مهرابی
1391/7/1 در ساعت : 19:6:49
سلام بر سمانه عزیزم
امیدوارم در یزد ، اوقات خوبی داشته باشی . شعر بسیار زیبا یت را خواندم . واقعا لذت بردم منتظر بقیه شعر هستم...
==============
سلام بر عالیه عالی مقام ما
ممنونم
انشالله به زودی می بینمتان
بازدید امروز : 10,272 | بازدید دیروز : 58,829 | بازدید کل : 124,027,701
logo-samandehi