بیا نگار دل آرای فاطمی شوکت
	بیا عزیز خدا ، ای امیر با عزّت
	توئی که جنِت موعود سینه زن هایی
	علم به دوش غریب همیشه ی هیئت
	قنات جاری اشک زلال من را باز
	پر آب کن به یکی جلوه از یم رحمت
	ببار حضرت باران که دشت خشکیده
	ببار بر سر این خاک خشک و بی برکت
	به حق گوشه نشینان ببخش اگر من هم
	به هفته های بدون تو کرده ام عادت
	چقدر بغض گلوگیر جمعه ها سخت است
	چقدر سخت و گلوگیر و پر غم و محنت
	دگر به سوی معاصی نمی روم آقا
	عزیز فاطمه دیگر خیالتان راحت
	چه مجلسی بشود آن محرّمی آقا
	که روضه را تو بخوانی خدا کند قسمت
 
    
موضوعات  : 
    
       تاریخ ارسال  :  
1391/6/30   در ساعت   :    17:19:15
      |  تعداد مشاهده این شعر : 
    
1052
    
    
   
   
        متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.