ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



غزل-به سفر کردگان غیور و بازماندگان صبور کربلای پنج
 

 

 

ابر آرام در دلش می ریخت، کوهی از بغض های سنگین را

آسمان روی شانه اش می برد، دست های بلند آمین را

 

چشم های نجیب قرآن بود، که به روی شلمچه می بارید

توی آغوش خاک می انداخت، باد لقمان و نوح و یاسین را!

 

ردپای گلوله و ترکش، بر تن زخمی زمین می سوخت

اتفاقی به آسمان می داد، تکه ای از نگاه پوتین را!

 

بغض یک عمر دربه در بودن، چنگ می زد به سینه ی اروند

مارهایی سیاه می غلطید، دامن نهرهای غمگین را

                       ***

شاید از آه سنگری خالی ست، سوز و سرمای هر شب (دی ماه)1

شاید این ابرهای اشک آلود، خاطرات غریب یک مین را...

 

مرزها را دوباره دلتنگم، در کویری پر از تب باروت

هر شب و روز مرد میدانم، ماکتی خسته و نمادین را

 

باز دارم در این بهشت آباد، بوی عود و گلاب می گیرم

چشم هایم همیشه مدیونند، اشک هایی فراتر از این را

 

 

1.عملیات کربلای پنج در دی ماه سال1365 آغاز شد

 

 

 

 

کلمات کلیدی این مطلب :  غزل-به ، سفر ، کردگان ، غیور ، و ، بازماندگان ، صبور ، کربلای ، پنج ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/6/19 در ساعت : 13:24:6   |  تعداد مشاهده این شعر :  1760


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1391/6/19 در ساعت : 13:55:15
سلام بانوی مهربان
زیبا سرودید عزیزم
در پناه دادار داد آفرین باشید
...............................
سلام خواهر نازنینم
لطف شما بینهایته ...
شاد باشی شاعر
ساراسادات باختر
1391/6/19 در ساعت : 18:34:18
زهرای گلم سلام کار زیبایی بود افرین عزیز
..............................
سلام سارای عزیز
ممنونم از مهربونی ت
شاد باشی دوست من
پونه نیکوی
1391/6/25 در ساعت : 9:16:21
سلام
پاينده باشي مهربان
وحید ضیائی
1391/6/20 در ساعت : 12:33:13
اتفاقی به آسمان می داد، تکه ای از نگاه پوتین را!



این مصرع دل انگیز و خوب بود . ممنون .
..............................
سپاس از حضورتون ...
نغمه مستشارنظامی
1391/6/22 در ساعت : 14:22:50
سلام بر شما زهرای عزیزم غزل بسیار زیبایت اشک به چشمانم نشاند واقعا عمیق و دلنشین سروده ای.یادشان گرامی باد
..................................
سلام بر نغمه ی نازنین
سپاس از لطف بیکرانت
شاد باشی مهربان
وحیده افضلی
1391/6/19 در ساعت : 14:43:1
درود بر تو زهرای عزیزم

آفرین
............................
درود بر بانوی شعر
شادم کردی مهربان ...
رضا کرمی
1391/6/19 در ساعت : 19:11:50
درود بر شما استاد شعبانی...مثل دیگر اشعارتان بسیار زیبا سروده اید
..............................
سلام بر جناب کرمی بزرگوار
چوب کاری نفرمایید! من هیچگاه لایق چنین القابی نیستم
سپاس فراوان از اظهار لطفتون
پایدار باشید
احسان امینی فر
1391/6/20 در ساعت : 12:37:14

سلام دوست من
شعر درخور توجه شما خواندنی است
درود بر احساس پاک شما

فراموش کن مسلسل را
مرگ را
و به ماجرای زنبوری بیاندیش
که در میانه ی میدان مین
به جستجوی شاخه گلی ست.
..............................
سلام برادر شاعرم
از لطفتون سپاسگزارم
درود بر شما و بر شعر زیباتون ...
سید علی اصغر موسوی
1391/6/23 در ساعت : 3:21:0
اتفاقی به آسمان می داد، تکه ای از نگاه پوتین را!
**
(( اتفاقی به آسمان می داد، ذره ای از غبار پوتین را ))
***
سعی کنید همیشه ارتباط "عینیت" و "ذهنیت" را در آثار خود حفظ کنید
با عث موفقیت هر اثر هنری است.
**
جزاکم الله خیر جزا
دست مریزاد
موفق باشید
یا حق
.............................
درود بر شما استاد بزرگوارم
و سپاس فراوان از حضور و نظرات ارزشمندتون
بسیار آموختم
پایدار باشید
امیر سیاهپوش
1391/7/3 در ساعت : 10:40:51
دست مریزاد خانم شعبانی
احسن
سحر دگلی (آریایی)
1391/6/21 در ساعت : 23:13:1
سلام و درود بانو زهرای نازنین
بغض رو مهمون احساس کرد
بی نهایت دلچسب
قلمت جاودان
احساست در امان باد
............................
درود بر دوست مهربانم سحر عزیز
سپاس از حضور پر مهرت
شاد باشی بانو
سید حسن مبارز
1391/6/19 در ساعت : 16:9:38
ردپای گلوله و ترکش، بر تن زخمی زمین می سوخت

اتفاقی به آسمان می داد، تکه ای از نگاه پوتین را!


دست مريزاد ...
................................
سپاسگزارم شاعر بزرگوار ...
حمیده میرزاد
1391/6/19 در ساعت : 19:35:21
سلام خواهرم

خواندمتان...

غزل زیبا وقابل تاملی بود.

کامیاب باشید
...............................
سلام مهربان
سپاس از حضورتون
پایدار باشید
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1391/6/19 در ساعت : 13:32:5
سلام زیبا بود و دوست داشتنی

از خصوصیت های اشعار آیینی و انقلابی همین به کار بردن درست تاریخ درونش هست ، بعدا همین اشعار می شوند تاریخ سرزمین ما
راستش این روزها خیلی از اشعار آیینی را که بخوانید (حالا به خاطر جشنواره ای بودنش یا .... ) آن نگاه درست تاریخی آیینی را ندارد ، مثلا برای عاشورا در یک غزل عاشقانه چند کلمه ی هفتاد و دو پرستوی عاشق و عصر خونین و ... مخلوط میکنند و شعرشان می شود آیینی ، بعد وای به حال ما اگر این بشود تاریخ کربلا ، چه میشود؟ ده سال بعد یکی این اشعار را می خواند و استنباطش این میشود ، پس امام حسین در رختخواب کشته شد و .......

حرف زیاد است ، خواستم این نوع تاریخ نگاری در شعر را تحسین کنم که به اینجاها رسیدم، موفق باشید خواهر عزیزم .

یا زهرا .
.................................
سلام بر برادر بزرگوارم
سپاسگزارم از حضور ارزشمندتون
خداوند رسالتی بر دوش اهل هنر نهاده و سربلند آن کسی است که این رسالت رو آگاهانه به سرانجام برسونه. به امید سربلندی تمام هنرمندان این مرز و بوم.آمـــــــــین
بهترین ها برای شما باد
منا پارسایی
1391/6/20 در ساعت : 19:37:52
خاطرات غریب یک مین را.....
سلام....
بسیار زیبا بود...
موفق باشید
............................
سلام
ممنونم عزیز دلم
پاینده باشی
علی میرزائی
1391/6/22 در ساعت : 0:37:37
سلام گرامی
غزل فاخر وروانی است
بهره بردم
.............................
سلام جناب میرزایی ارجمند
از لطفتون سپاسگزارم
پایدار باشید
علی حکیمی
1391/6/19 در ساعت : 17:4:29
سلام بر شما
خیلی زیبا سرودید...احسنت
.........................
سلام
سپاسگزارم برادر شاعرم
سید اکبر سلیمانی
1391/6/19 در ساعت : 19:58:7
سلام سرکارخانم شعبانی کار خوبی بود.دست مریزاد
..............................
سلام بزرگوار
سپاسگزارم
پایدار باشید
معصومه عرفانی (عرفان)
1391/6/21 در ساعت : 10:0:31
سلام بسیار زیباست
............................
سلام
سپاس فراوان ...
بازدید امروز : 52,869 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,011,469
logo-samandehi