آیانی قرمز برای آیات القرمزی...
شعرم از خال و خط و گونه و لب برگشته
توبه کرده قلمم باز به تب برگشته
نگران است، پریشان و پر از دلشوره
رو به قرآن زده و آمده باز این سوره:
ایها الکفر! شما مدعیان "از نیل..."
روز نابودیتان است "باصحاب الفیل"
باز وقت سفر غم شده و پایم نیست
مثنوی چکه ای از درد غزل هایم نیست
قبه ام آه به چنگال بلا افتاده
گذرم باز سوی کرب و بلا افتاده
کوری چشم شما ماه قدم می کوبد
حرمی هست علمدار علم می کوبد*
شعر من سرد شده زرد شده چون پاییز
آمده از دل تاریخ دوباره چنگیز
کینه ای با خودش از قبر برون آورده
صلحی آغشته به نیرنگ، به خون آورده
یک طرف لشکر شادی طرفی غمگینی ست
قسمت دیگری از مستند آوینی ست
شورشی در دل هر پیر و جوان افتاده
رد خونی به روی نقشه ی شان افتاده
مثل یک موج به پا خاسته توفان دارند
قصد حفظ وطن و لولو و مرجان دارند
غرق در سوز، دعا، ناله لبالب آهند
لشکر دیگری از لشکر حزب الله اند
بی کفن آمده ها روی زمین می میرند
انتقام شهدا را به خدا می گیرند
حرف این قوم همین است_اگر چه بی برگ _
یا به پابوسی ارباب مشرف....یا مرگ
------------------------------------------------------------------------------------
1.لرزه می افکند آن دم که قدم می کوبد سر زینب به سلامت که علم می کوبد