ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



چون درد را فهمیده است این کهنه سرباز!!!


چون درد را فهمیده است این کهنه سرباز!!!

از زخم هایِ سینه اش پیداست این راز

تاول زده بر ظاهرِ بارانیِ او

مثلِ گروهِ کُر که می خوانند ،آواز

اما چه جانسوز و چه درد آموز هستند

تلخست هر گوشه صدایِ سوز در ساز

لب می گشاید تاولی اخمو و بدرنگ

دریاچه ی چشمم شود لبریز پرواز

این یادگاری را نشسته بی نشانی

مخفی شده در او نشانِ کفتر و باز

سیلِ نگاهم محوِ دریایِ نگاهش

شاید نشانش را طلب دارد، بپرداز

حالا که زیر و رو شده این آش و کاسه

می پوشم آن کهنه لباسِ مردِ سرباز




کلمات کلیدی این مطلب :  چون ، درد ، را ، ، فهمیده ، است ، این ، کهنه ، سرباز!!! ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1391/5/20 در ساعت : 21:7:27   |  تعداد مشاهده این شعر :  962


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سارا وفایی زاده
1391/5/21 در ساعت : 10:51:1
سلام
سروده ی زیبایتان را خواندم
پایدار باشید.
عالیه مهرابی
1391/5/21 در ساعت : 17:47:42
سلام
طاعات و عبادات قبول . بهره بردم . سپاس
ابراهیم حاج محمدی
1391/5/20 در ساعت : 23:31:41
با سلام
مصرع نخست حشو آشکاری دارد { چون درد را می فهمد این کهنه سرباز } معنا کامل است و { ش } فقط برای ترمیم وزن آمده است
................
سلام عزیز
حق با شماست
چون درد را فهمیده است این کهنه سرباز
ممنون
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1391/5/22 در ساعت : 10:57:4
اين يادگاري را نشسته بي نشاني

مخفي شده در او نشان كفتر و باز

دروداقاي عبدالاهي

بسيار زيباست
دست مريزاد
دکتر آرزو صفایی
1391/5/21 در ساعت : 0:29:49
درودتان
خواندم و بهره بردم
دست مریزاد
بازدید امروز : 9,805 | بازدید دیروز : 50,765 | بازدید کل : 124,611,874
logo-samandehi