بخش دوم گفتگوی اختصاصی سایت شاعران پارسی زبان با دکتر سید نقی عباس (کیفی) پیرامون وضعیت نسخ خطی و نسخهپٰژوهی
۱. هند از لحاظ نسخ خطّی فارسی یکی از بزرگترین مراکز جهان است. لطفا راجه به مراکز نسخ خطّی فارسی در هند صحبت کنید.
بله، اینکه گفته شده هند یکی از بزرگترین مراکز نسخ خطّی فارسی در جهان است، کاملا درست است. همچنان که شاید شما هم شنیده باشید، در گذشته خصوصاً قبل از سلطة بريتانیا، هند را «پرندۀ طلايي» میگفتند. دولت و ثروت هند گذشته از لعل و جواهر و زر و سیم و زمینهای زرخیز…دارای هزارها آثار مکتوب هم بوده است که بخش بزرگی از آن نیز توسّط بریتانيا و کشورهای دیگر به غرب منتقل شد. همچنین بخش بزرگی از این دولت پس از تقسیم هند به پاکستان و بخشی هم بعدها به بنگلادیش رفت. و اما با وجود این خسارت عظیم، هنوز هم از لحاظ تعداد، هند بزرگترین مرکز نسخ خطّی فارسی محسوب میشود. موزۀ ملی دهلی، آرشیو ملی، کتابخانۀ رضا رامپور، کتابخانۀ خدابخش پتنا، مرکز میکروفیلم نور دهلی، کتابخانۀ ندوةالعلمای لکهنو، کتابخانۀ انجمن آسیای بنگاله، موزه و کتابخانه سالارجنگ حیدرآباد، کتابخانۀ مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگر، کتابخانۀ مدرسۀ سلیمانیۀ پتنا، کتابخانۀ آصفیۀ حیدرآباد، کتابخانۀ تاگور دانشگاه لکهنو، کتابخانۀ راجه محمودآباد لکهنو، کتابخانۀ دانشگاه کشمیر، کتابخانۀ حوزه علميۀ دیوبند، کتابخانههای دانشگاههای دهلی و جامعه ملیه اسلامیه و جامعه همدرد دهلی، کتابخانۀ دانشکدۀ ذاکرحسین ایوان غالب دهلی، کتابخانۀ مزمل علیگر، کتابخانۀ پتیالۀ پنجاب و دهها موزه و آرشیو و کتابخانههای عمومی و خصوصی دیگر در ایالتهای مختلف هند این ادعا را به اثبات میرسانند که اکنون هم هند یکی از بزرگترین مراکز نسخ فارسی در جهان است.
۲.روند یا نحوۀ دریافت نسخ از این مراکز چیست؟
پاسخ این سؤال مانند روند دریافت نسخهها پیچیده است. توجه کنید، چون تعداد کتابخانهها زیاد است و انواع آن (دولتی، دانشگاهی، حوزوی، خصوصی، اوقاف و...) نیز زیاد است، برای دریافت نسخ یک روند یا نحوۀ مشترک وجود ندارد. مثلاً برخی از کتابخانهها با یک هزینۀ متوسّط کپی دیجیتال نسخهها را فراهم میکنند، برخی فقط سی در صد نسخه را میدهند و بعد از مدتّی سی درصد باقی و بعد از مدّتی بقیه نسخه را. برخی اصلاً کپی نمیدهند، و برخی حتّی نسخهها را نشان نمیدهند. برخی از کتابخانهها هم برای فراهم کردن نسخۀ دیجیتال به هندیها و خارجیها نرخهای جداگانهای دارند که البتّه برای خارجیها خیلی گران است. و اما «ناامیدی کفر است»؛ دولت هند تحت یک پروژۀ بزرگ دیجیتالسازی نسخ خطّی که دارد توسّط سازمانهای مختلف فرهنگی و کتابخانهها اجرا میشود، قصد دارد در آینده نزدیک تمام نسخهها را بصورت دیجیتال و رایگان قابل استفاده بسازد «گوش شیطان کر». و اکنون هم تحت پروژه کتابخانۀ ملّی دیجیتال هزارها کتاب چاپی را آنلاین و قابل استفاده ساخته است. و اما، اگر کسی از کتابخانهای نسخهای را لازم دارد، میتواند از طریق ایمیل با مدیران آن کتابخانه تماس بگیرد، و پس از پرداخت هزینه از طریق ایمیل نسخه را دریافت کند. باز هم بگذارید مکرّر عرض کنم که همۀ کتابخانهها آنقدر مهربان نیستند که با یک تماس ایمیلی نسخه بدهند اما «خواستن توانستن است» و باید پیگیر شد ولی باید اعتراف کنم که متاسفانه در مجموع فعلاً روند دریافت نسخههای دیجیتال در هند سخت است.
۳.راجع به ناشرانی که کتاب فارسی چاپ میکنند هم مشتاقیم بدانیم. آیا ناشران هند نسخ خطّی فارسی را هم چاپ میکنند؟
پس از استقلال هند تعداد ناشرانی که کتب و نسخ فارسی را اختصاصاً چاپ میکردند با سرعت برق کاهش یافته و امروز ناشری که بطور ويژه نسخ را چاپ کند نداریم. اما انتشارات خانۀ فرهنگ ج.ا. ایران در دهلی در این زمینه با تمام توان خود کوشیده و تلاش دارد تا بیش از بیش در این زمینه کمک کند. تاکنون آثار زیادی را هم چاپ کرده است که تعدادی از آن را بصورت پی.دی.اف میتوانید در سایت آن مشاهده کنید. البتّه همان ناشرانی که کتابهای اردو چاپ میکنند، کتابهای فارسی هم چاپ میکنند و تعداد خوبی از متون تصحیح شدۀ فارسی توسّط آنان نیز بهچاپ رسیده است. در اینجا، جا دارد از «فهرست آثار چاپ شدۀ فارسی در شبهقارۀ هند، پاکستان و بنگلادیش» تألیف دکتر عارف نوشاهی ذکر کنم که فهرست کتابهای چاپی در کل شبهقاره از آغاز صنعت چاپ در هند تا سال 2007م. میلادی است و میراث مکتوب تهران آن را در چهار مجلد منتشر کرده است. این کتاب فهرستی از ناشران آثار فارسی را نیز دارد. با تورق این کتاب متوجه میزان چاپ آثار فارسی در در شبهقاره میشوید و میبینید که حتّی بسیاری از ادبیات فاخر ایران اول در هند به چاپ رسیده است و بعد در ایران. اما تورقی در همین فهرست نیز گویای این واقعیت تلخ است که در روزگار ما ناشر مختص نسخ یا ادبیات فارسی را نداریم. شاید در پاکستان وضع کمی بهتر باشد، اما در هند حتّی تایپ یک نسخۀ خطّی مترادف با جوی شیر است. و البتّه این به آن معنا نیست که اصلاً کتابها یا نسخهها چاپ نمیشوند. منظورم فقط بازگویی این حقیقت است که ناشر مختص نسخ یا کتب فارسی نداریم. و اینجا ست که نهادیهایی مانند فرهنگستان و بنیاد سعدی و میراث مکتوب و حوزۀ هنری باید بطور ويژه به کمک ادیبان و پژوهشگران فارسی بپردازند و برای چاپ آثار آنان طرحی را راهاندازی کنند.
۴.دربارۀ فهرستهای نسخ خطّی هند هم برای ما صحبت کنید لطفاً.
سؤال فهرست نسخ خطّی خیلی مهم است. فهرست کتابخانههای معروف از جمله کتابخانۀ رضا رامپور، کتابخانۀ خدابخش پتنا، کتابخانۀ انجمن آسیای بنگاله، موزه و کتابخانۀ سالارجنگ حیدرآباد، کتابخانۀ مولانا آزاد دانشگاه اسلامی علیگر و... چاپی و در دسترسی است. همچنین، فهرست کتابخانههای دیگر نیز چاپ شده است. و اما، دو مشکل اساسی وجود دارد یکی این که تمام این فهرستها حدوداً بیشتر از 75 سال پیش مرتب شدند، و دوم اینکه فهرستهایی که جدیداً به چاپ رسیده حالت فهرست توضیحی را ندارند و بیشتر تنها لیستی از نام نسخه، مؤلّف آن، تعداد اوراق و خط و سطر میباشند. بسیاری از مراکز مهم مانند موزه ملّی حتّی فهرستی ندارند. درست است که پس از استقلال هند، در هند، بیشترین کار در زمینۀ نسخهپژوهی انجام شده است و آثار بسیار مهمّی توسّط اساتید تصحیح شدند و به چاپ رسیدهاند، اما فهرستنویسی نسخ خطّی پیشرفت چندانی نکرده است. امروز غیر از چند فهرست انگشتشمار، فهرست خوبی در دست نداریم. در پاکستان البتّه بهکوششها و تلاشهای مرحوم احمد منزوی یک فهرست مشترک از تمام نسخ خطّی فارسی در پاکستان مرتب شد و اکنون شما از آن یک فهرست میتوانید راجع به نسخۀ مورد نیاز خود در آن کشور اطّلاعات دریافت کنید. اخیراً در ایران نیز چنین فهرستی با نام «فنخا» [فهرست نسخ خطّی ایران] مرتب شده است. با این حال که هند بزرگترین مرکز نسخ خطّی فارسی است، جای چنین فهرستی در اینجا خالی ست. اگرچه مشکلاتی در این راستا وجود دارد، اما اگر نهادهای بزرگ ایران با نهادهای فرهنگی هند همکاری کنند، یا برخی از نهادهای ایرانی از یک تیم فهرستنویسان حمایت کند، میشود جای خالی چنین فهرست در هند را پُر کرد. ناگفته نماند که حتّی در پژوهشهای دانشگاهی (مقطعهای پیشدکتری، دکتری و فوقدکتری) هم فهرستنویسی نسخ خطّی را ندرتاً بعنوان موضوع پژوهش دنبال میکنند. کاش، میراث مکتوب یا فرهنگستان و... آستین بالا بزنند و تحت راهنمایی فهرستنویسان و نسخهپژوهان پیشکسوت و با اشتراک مراکز علمی هند و ایران، گروهی از فارسی آموختگان هند را در فهرست نویسینسخ خطّی تربیت بدهند و فکر جدّی برای تهیّۀ فهرست مشترک نسخ خطّی هند کنند. این نیز قابل ذکر است که در گذشته، کارگاههای فهرستنویسی در خانۀ فرهنگ ج.ا. دهلینو برگزار شده است و جا دارد که چنین کارگاهها مرتب و با جدیدیت برگزار شوند و حتّی در دانشگاههای مختلف برگزار شوند و سرآغاز کار فهرست مشترک از کتابخانههای دانشگاهی و با حمایت و تربیت از دانشجویان پیشدکتری و دکتری شروع شود. بهرحال، در این خصوص حرف زیاد است و مبادا حوصلۀ شما سررود.
۵.از کسانی که در حال حاضر در نسخهپژوهی فعال اند کمی برای ما بگویید و مشتاقیم از کارهایشان هم بدانیم؟
این سؤال بزرگیست و درخور یک صحبت جداگانه است، تلاش میکنم اختصاراً توضیح بدهم. در حال حاضر، پژوهشهای ادبی در زمینۀ ادبیات فارسی در چهار دیوار بخشهای فارسی دانشگاهها مقید است. تمام افرادی که در این زمینه فعال اند اکثراً یا اساتید دانشگاه اند و یا دانشجویان مقطع پیشدکتری و دکتری. اول راجع به اساتید و کارهای آنان صحبت میکنم. در میان اساتیدی که در حال حاضر مشغول به خدمت ادبیات فارسی و مخصوصاً در عرصۀ نسخهپژوهی فعال اند، نام پروفسور شریفحسین قاسمی (استاد بازنشستۀ دانشگاه دهلی) سرفهرست است. پروفسور قاسمی در حوزۀ نسخهپژوهی آثار زیادی را معرّفی، ترجمه و تصحیح کردهاند و از جمله شاخصترین کارهای ایشان تصحیح و ترجمۀ «سیرالمنازل»، تذکرۀ «اشارات بینش»، تذکرۀ «ریاضالشعرا» و تذکرۀ «حدیقۀ هندی» است. ایشان مجموعۀ اشعار «بیدل به انتخاب بیدل» را نیز با همکاری دکتر علیرضا قزوه منتشر کردهاند که در ایران با استقبال فراوانی برخوردار شد. غیر از آن پروفسور قاسمی، به فهرست نویسی آثار برخی از مفاخر ادب فارسی نیز پرداختند که اخیراً کتابشناسی رومی به چاپ رسیده است. غیر از ایشان پروفسور سید حسنعبّاس (استاد دانشگاه هندوی بنارس و رئیس کتابخانۀ رضا رامپور) در نسخهپژوهان هند شهرت بسزایی دارند. ایشان در حوزۀ تذکرهها، نقد ادبی و دواوین شعرا نسخههای زیادی را معرّفی و تحصیح نمودهاند. از جملۀ کارهای مهم ایشان میشود به «دو رساله در نقدِ ادبی» (رامپور، 1997م.)، مثنوی «نالۀ شبگیر» (پتنا، 1996م.)، «تذکرۀ شعرای رامپور» (رامپور، 2003م.)، رساله «هدایتالسلطانیه» (دهلینو، 2005م.)، رساله «شرح بیت امیرخسرو از جامی» (دهلینو، 2006م.)، رساله «احقاقِ حق» از وارسته سیالکوتی (دهلینو، 2005م.)، رساله «جوابِ شافی» از وارسته سیالکوتی (دهلینو، 2007م.)، کلیات فارسی آزاد بلگرامی (دهلینو، 2015م.) اشاره کرد. مزید، «دیوان مصحفی» و «تذکرۀ یدبیضا» به تصحیح ایشان در آستانۀ چاپ قرار دارد. پروفسور عبّاس در فهرستنویسی نیز دست دارند. پروفسور چندرشیکهر (استاد دانشگاه دهلی و مدیر مرکز لالبهادر شاستری در تاشکند) نیز با تصحیح «مجمع الافکار» و «واقعات اسد بیگ قزونی» یکی از چهرههای شاخص در عرصۀ نسخهپژوه در هند محسوب میشوند. پروفسور خانم آذرمیدخت صفوی (استاد بازنشستۀ دانشگاه اسلامی علیگر)، نیز چندین کار ارزشمند در حوزۀ نسخهپژوهی انجام دادهاند که تصحیح «بحر ذخّار» در سه مجلد و تذکرۀ «آفتاب عالمتاب» از مهمترین کارهای ایشان است. پروفسور علیم اشرف خان (استاد دانشگاه دهلی) در عرصۀ نسخهپژوهی نام درخشانی دیگر است که «اخبارالاخیار» را تصحیح نمودهاند و در فهرستنویسی هم دست دارند. پرفسور خانم ریحانه خاتون (استاد بازنشستۀ دانشگاه دهلی) که دختر مرحوم پروفسور نذیر احمد هستند، در تصحیح لغات فارسی بطور اختصاصی کار کردند و تصحیح «مثمر» و فرهنگ «تحفتةالسّعادت» از مهمترین کارهای ایشان است. فهرست اساتیدی که در نسخهپژوهی فعال اند خلاصه طویل است و همچنانکه در آغاز پاسخم گفتم صحبت جداگانهای را میخواهد، اینک فقط نام برخی از این اساتید را میبرم بر نامهای پروفسور اسد علی خورشید (علیگر)، پروفسور اختر مهدی (دهلی)، پروفسور اخلاق آهن (دهلی)، پروفسور سیده فاطمه بلقیس حسینی (دهلی)، پروفسور عثمان عنی (علیگر)، پروفسور ماریه بلقیس (علیگر)، پروفسور خورشید فاطمه حسینی (علیگر)، دکتر رئیس احمد نعمانی (علیگر)، پروفسور عابد حسین (پتنا)، پروفسور عراق رضا زیدی (دهلی)، دکتر کلیم اصغر (دهلی) و... بسنده میکنم. در دانشگاهها، خصوصاً در مقطع دکتری کار تصحیح متن را میپذیرند و دانشگاه اسلامی علیگر، دانشگاه دهلی، جامعه ملیه اسلامیه، دانشگاه حیدرآباد، دانشگاه هندوی بنارس و... از جمله دانشگاههایی هستند که بطور ویژه به دانشجویان خود تصحیح نسخ خطّی را بعنوان موضوع پیشنهاد میکنند. البتّه قابل ذکر است که اکثر متون متعلق به ادبیات عرفانی و تاریخ مورد انتخاب دانشجویان قرار میگیرد و ادبیات شعری را کمتر انتخاب میکنند. این نکته نیز شایان ذکر است که با این حال که تعداد پایاننامههای پیشدکتری و دکتری که تصحیح نسخ خطّی را بعنوان موضوع دارند، خیلی زیاد است، حتّی ده درصد آن هم به چاپ نرسیده است. البتّه جا دارد که یک فهرست توضیحی از این پایاننامهها نیز تهیّه شود.
۶.اخیراً دیدیم که بسیاری از تذکرههای هند و دواوین شاعران در ایران تصحیح و چاپ و یا بازنشر شده است، نظر شما دربارۀ آن چیست؟
بله اخیراً چندین تذکرۀ هندی و دواوین شعرا در ایران به چاپ رسیده است، و تا جایی که نظر بنده را راجع به آن میخواهید، باید بگویم که خصوصاً من از تذکرهها راضی نیستم. علّتش این است که تذکرههایی که در هند تألیف شده طبیعی است که از شهرها و نامهای هندوان و رسوم مردم و... حرف بزند. وقتی یک ایرانی یا غیر هندی قصد تصحیح یک تذکرۀ هندی را میکند، اول از همه باید یک همکار هندی داشته باشد تا این نکات را برایش توضیح دهد، در صورت فقدان آن، اکثر این تذکره غلطهای فاحش املایی دارند. مثلاً، یک مصحح (نام نمیبرم) «پرگنه» را «ترکیه» نوشته! معنی «پرگنه» منطقه یا ناحیه است و «ترکیه» بهرحال ترکیه است. حالا، اگر او از روش املایی و معنی اصطلاحات هندی اطلاع داشت یا کسی برایش توضیح میداد این اشتباه را نمیکرد. جالب است که متون فارسی هند، از کلمات هندی در فارسی پُر اند و و حتّی برخی از نسخهها که در قرون هیجدهم و نوزدهم تألیف شدند از لحاظ دستوری فعلهای فارسی دارند و بقیه هندی است، و لذا امکان آن نیست که یکی که هیچوقت به هند نیامده در تهران بماند و با مقایسۀ چند نسخه کار خوبی را ارائه بدهد. همچنین، در نسخههایی که تا اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هیجدهم در هند کتابت شدند، فرق «ب» و «پ»، یا «ج» و «چ»، یا «ک» و «گ» رعایت نشده و این نیز علّت اشتباه مصححان ایرانی در نامهای هندی میشود. همچنین، بسیاری از کارها روی نسخههایی انجام شده که اصل آنها ظاهراً در هند نگاشته شده و نقلهای آن در ایران است، و اما مصحح آن زحمتی برای حصول یا مراجع به نسخۀ اصلی نکرده است. شما حیرت میکنید وقتی این را بشنوید که حتّی دواوین حزین لاهیجی و کلیم کاشانی و قدسی مشهدی و... در همین زمره قرار دارند و در تصحیح آن از نسخههای اصلی که در هند بوده استفاده نشده است. همچنین، برخی از کتابهای چاپ هند اخیراً در ایران بازنشر شدهاند، کار خوبیست، اما فقط تایپ کردن به شیوۀ جدید و چاپ زیبای آن چه سودی برای پژوهشگران دارد؟ و اما باید اعتراف کرد که همۀ کارها قابل تردید نیستند و کارهای خوبی هم مانند «تذکرۀ نشتر عشق» که اخیراً به تصحیح جناب حاج سید محمّد جوادی از میراث مکتوب چاپ شده در رمزۀ کارهای خوب قرار میگیرد. البتّه، این سؤال هم متقاضی یک گفتگوی جداگانه است که در آن راجع به تصحیح این تذکره و آثار دیگر مفصّل صحبت کنیم و لذا به همین اشارتهای کوتاه اکتفا میکنم که بهرحال ماحصل آن ناراضی بودنم از بیشتر تصحیحات نسخ خطّی هند در ایران است.
۷. آیا نهادهای هند و ایران در تحفظ و ترویج نسخه پژوهی همکاری دارند؟
تا جایی که من اطّلاع دارم، همکاری رسمی بین نهادهای هند و ایران در تحفیظ و ترویج نسخهپژوهی وجود ندارد، و اما باید اینچنین همکاری ایجاد شود، نسخهها به شیوۀ جدید فهرست شوند، امکان چاپ آن فراهم شود و... اخیراً البتّه میراث مکتوب در تلاش استوار کردن این نوع همکاری با نهادهای فرهنگی و کتابخانهها هست که بهرحال اقدامی شایان استقبال است. اگر نهادهای سرشناس هند و ایران کنار همدیگر کار کنند، گامی شایستهای در راستای تحفظ نسخ خطّی و ترویج مطالعات آن خواهد بود.
۸.نقش خانۀ فرهنگ در حمایت از نسخهپژوهان در هند چیست؟
خانۀ فرهنگ در واقع از پژوهشگران و کارهای آنان حمایت میکند و بسیاری از آثار نسخهپژوهان را به چاپ رسانده است و باید اعتراف کرد نقش پُررنگی دارد. حتّی برای تشویق جوانان، مدیران وقت میگذارند تا کارهایشان را بررسی و اصلاح کنند و نهایتاً انتشار دهند. در اینجا سپاس ویژه دارم به خدمت دکتر احسانالله شکراللهی، مدیر مرکز تحقیقات فارسی خانۀ فرهنگ و دکتر علیرضا قزوه، معاون رایزنی فرهنگی، که هر دو استاد تمام تلاش خود را در حمایت از پژوهشگران میکنند و امیدواریم بزودی شاهد انتشار آثار ارزندهای به همّت این دو بزرگوار باشیم.
۹.چه مشکلاتی در راستای نسخهپژوهی در هند وجود دارد؟
اول از همه مشکل دسترسی به نسخههای خطّی است. این مشکل اگر هم حل شود مشکل دوم تایپ نسخه است که کار خیلی دشواری است زیراکه حروفچین مختص فارسی نداریم و آنهایی که هستند خیلی گران تایپ میکنند. حتّی پس از ماهها پاکنویسی یک نسخه وقتی آن را به یک حروفچین میدهیم مجبوریم ماهها به غلطگیری آن صرف کنیم. بعدش هم با مشکل چاپ آن برخوردار میشویم چون باید با هزینۀ شخصی آن را چاپ کنیم و مستزاد آن که خریدار هم نداریم و رایگان به کتابخانهها باید هدیه کنیم. البتّه حمایتهای اندکی از طرف نهادهایی هم گاهی میسر میشود، ولی آن ناکافی است. به همین علّت، نسخهپژوهی در هند در چهاردیوار گروههای فارسی (آن هم به علّت حمایت بورسیهای از دانشجویان دکتری توسط دانشگاه) مقید مانده است و واپسین نفسهایش را میکشد.
۱۰. آیا از وضعیت نسخهپژوهی در کشورهای دیگر فارسی زبان (افغانستان و تاجیکستان) اطّلاع دارید؟
در کشورهای دیگر فارسیزبان وضع نسخهپژوهی از هند هم بدتر است. افغانستان اوضاع خراب سیاسی و اجتماعی دارد که حتّی منجر به نابودی نسخ شده و تاجیکستان هنوز هم مشکل رسمالخط را دارد. البته، آثاری گرانقدر در زمان شوروی در تاجیکستان به چاپ رسیده است و نسخهای زیادی در آن کشور موجود است. تنها ایران توانسته است که در این زمینه پیشرفت شایانی کند و میراث مکتوب خود را به نحو احسن نگهداری کند. اکنون وقت آن است که ایران دستگیر هند و افغانستان و تاجکیستان در این زمینه باشد تا نسخههای خطّی که بیتردید میراث مشترک ما هستند در این کشورها از بین نروند.
۱۱. نقش دانشگاههای هند در ترويج نسخهپژوهی چیست؟ چه موضوعاتی در مقطع دکتر در دانشگاههای هند برای رساله یا پایاننامه بیشتر انتخاب میشوند و جایگاه نسخ خطّی در پژوهشهای دانشگاهی چیست؟
در دانشگاهها، همچنانکه گفته شد، زبان و ادبیات فارسی تا مقطع دکتری و فوقدکتری تدریس میشود. دانشگاههای مانند دانشگاه اسلامی علیگر، دانشگاه دهلی، جامعه ملیه اسلامیه، دانشگاه لکهنؤ، دانشگاه الهآباد، دانشگاه هندوی بنارس، دانشگاه حیدرآباد و... تصحیح نسخ خطّی را در مقطع پیشدکتری و دکتری و فوقدکتری میپذیرند. اما بیشتر کارهای تصحیح نسخ خطّی در دانشگاهها از لحاظ موضوع به ادبیات عرفانی و تاریخ مربوط است و ابیات منظوم کمتر مورد توجه قرار میگیرد. نیز، حتّی ده در صد این پایاننامهها به چاپ نمیرسند. بازهم، جای خوشوقتی است که دانشگاهها نسخهپژوهی را حفظ کردند و حتّی تا مدّت بورسیۀ دکتری، دست کم مطالعات در این حوزه هنوز باقی ست.
۱۲. آیندۀ نسخهپژوهی در هند چیست؟
اگر نهادهای علمی-فرهنگی هند و ایران باهم برای تحفظ نسخ خطّی و ترویج مطالعات در حوزۀ نسخهپژوهی همکاری نکنند، آینده نسخهپژوهی همان است که در پاسخ نقش دانشگاهها گفتم، یعنی نسخهپژوهی همینگونه در چهاردیواری گروههای فارسی دانشگاهها مقید میماند و آن هم تنها تا زمانی که در مقطع دکتری بورسیه میدهند، بعدش را خدا میداند.
۱۳. وضعیت نقد شعر فارسی در هند چگونه است؟ آیا جلساتی برای نقد شعر وجود دارد؟
راستش این است که نقد شعر در هند در همان قرون آغازین ادبیات فارسی و بطور دقیق در قرن چهاردهم میلادی (هشتم هجری) به وجود آمد که دیباچۀ دیوان «غرةالکمال» امیرخسرو دلیل آن است و در قرون هیجدهم و نوزدهم با ظهور منتقدانی مانند منیر لاهوری، حزین لاهیجی، سراجالدّین علی خان آرزو، آزاد بلگرامی، امام بخش صهبایی، آغا احمد علی کلکتوی و... به اوج خود رسید و به گفتۀ دکتر شفیعی کدکنی «در این دو قرن، ادیبان هند بزرگترین ناقدان شعر فارسی بودهاند... و بسیاری از مسائل نقد ادبی جدید را که ما از طریق آشنایی با ادبیات اروپایی به دست آوردهایم، به طور غریزی دریافته بودهاند». تذکرهها از جریانهای نقد ادبی در هند حکایات زیادی دارند. اما آن روزگار، روزگار شکوفایی و اوج شعر در ادبیات بوده، و بدین علّت نقد شعر هم وجود داشت. اکنون چراغ شعر فارسی در هند به واسطۀ شاعرانی که تعداد آن بیشتر از انگشتان دست نیست روشن نگهداشته شده است، باید کاری کرد که شعر فارسی بیشتر مورد توجه نسل جدید قرار بگیرد و شاعران جدیدی به فارسی روی بیاورند که در نتیجه انشاءالله نقد شعر هم بار دیگر شکوفا میشود.
۱۴. حالا که در آستانه چاپ دومین مجموعۀ شعر فارسی شما هستیم بد نیست از مخاطبان شعر فارسی در هند برای ما بگویید. آیا کتاب های شعر و ادبیات فارسی در هند مخاطبانی دارد؟
در هند، همچنانکه گفته شد، فارسی در چهاردیوار بخشهای فارسی دانشگاهها و کتابخانهها مقید است و مخاطبانم نیز همین معدود چند افرادی هستند که فارسی میخوانند و تدریس میکنند. مخاطبان ادبیات و تاریخ نسبت به مخاطبان شعر زیاد اند البتّه. اما ما تلاش کردیم و تلاش داریم که تعداد این مخاطبان رشد کند. انجمن ادبی بیدل مرتب در دهلی برگزار میشود، در جلسات چهارشنبۀ دانشگاه دهلی، و دور همی دانشگاههای دیگر، شعرخوانی هم بخشی از برنامههاست و انشاءالله تعداد مخاطبان هم رشد خواهد کرد. من بدبین نیستم. بگفته اقبال: غنچة ما گلستان در دامن است
چشم ما از صبح فردا روشن است