دارد کلافه می شود از انتظار تلخ
بوف شکسته بال وپرِ درحصارتلخ
کِز کرده است کنج خیالات خویشتن
در رهگذار ِزندگی و روزگارِتلخ
عمری به راه آمدن عید مانده است
عمری که تند و تیز تر از زهرمارِتلخ
درچشم های ملتهبش درد می کشد
عصیان ِ بغض های غم وزار زار تلخ
این درد نامه حاصلِ یک عمر ظلم توست
عمری که رفت و ماند فقط یادگار تلخ
درسایِش ِنگاه ترک دار لحظه ها ...
در این سکوت یخ زده و مرگبار تلخ
می آوری ترنم وهستی به ارمغان...
با شاخه گل برای دل کوهسار تلخ
م- شوریده سید مهدی نژادهاشمی
23/12/1389
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/3/4 در ساعت : 5:20:33
| تعداد مشاهده این شعر :
1244
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.