بر من ببار ای التهاب سرکش شب
با من بمان ای عشق ، در آیینه ی تب
ای ترجمان خلسه گی در مرز باور
عالیجناب دلبری ، با غنچه ی لب
قدیسه ی رامشگر خنیای احساس
چشمت خمار آلوده ی جام لبالب
ای قاصد فرخنده ی فصل جنونم
در رهگذار کوچه های پر مخاطب
شیرین ترین شاگردی شوق شبابم
پا در هوا ماندم به عشقت کنج مکتب
ای ماه در موج تلالو وار حوضم
چشمک بزن یک شب ادا کن حق مطلب
ای عشق ای رسواترین موج گناهم
تسخیر کن قلب مرا با سیب غبغب
با جرعه جرعه وسوسه از جام تبدار
ای شهر آشوب دلم ، مستم کن امشب
محمد جوکار "یاس خیال" 1398.07.23
تاریخ ارسال :
1398/9/3 در ساعت : 19:33:25
| تعداد مشاهده این شعر :
138
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.