ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



در عید غدیر خم
دریا به غدیر آمد برخیز و ره غم زن
سرمست و غزلخوان شو دستی دوسه برهم زن

گر ریخته بر جانت غم آتش نمرودی
بر شعله ی جان آبی از رطل دمادم زن

در ملک ولا آنک بر پاست علم بشتاب
بر سرو روان خود زان سلسله پرچم زن

با اهل دلی بنشین در جمع خداجویان
بیتی دوسه انشا کن وز مدح علی دم زن

در دامگه عنصر گر مانده ز رفتاری
بر خنگ طرب بنشین رو بانگ بر ادهم زن

از رتبه ی لاتلقوا چون رخت فرا بردی
بر تهلکه ی جانت صد ضربه ی محکم زن

نفی ات چو مسلّم شد اثبات پدید آید
هستی اگرت باشد بر لا و لن و لم زن

اعراض و جواهر را یکدم به کناری نه
نقش خفی از وحدت بر لوح معظّم زن

گر پای طلب داری با شاهد بازاری
بخرام به گلزاری دم از غم دل کم زن

مولا چو تو را خواهد چشم از همه عالم پوش
ساقی چو تو را جوید پا بر سر عالم زن.

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1398/5/26 در ساعت : 0:41:56   |  تعداد مشاهده این شعر :  212


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ابراهیم حاج محمدی
1398/5/26 در ساعت : 1:13:31
درود و سلام بر حضرت دوست و استاد خوش عمل عریز. اسعد الله أیٌامکم.
بسیار فاخر و دلچسب. مأجور باشید انشاء الله تعالی.
حالا چرا نقش جلی از وحدت بر لوح معظّم نزنیم ؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درود بر استاد سخن.پاسخ جناب عالی را به غزل زیر حوالت می دهم:

بر باد فنا تا ندهی گرد خودی را/هرگز نتوان دید جمال احدی را/با خود نظری داشت که بر لوح قلم زد/کلک ازلی نقش جمال ابدی را/جان‌ها فلکی گردد، اگر این تن خاکی/بیرون کند از خود صفت دیو و ددی را/در رقص درآید فلک از زمزمه عشق/چونان که شتر بشنود آهنگ هدی را/ما از کتب عشق نخواندیم و ندیدیم/جز درس و خط بیخودی و بی‌خردی را/یا بوسه مزن بر لب مینای محبت/یا در خم توحید فکن نیک و بدی را/گل بزمگه خسروی آراست چو بشنید/از مرغ سحر زمزمه باربدی را/درویش به صد افسر شاهی نفروشد/یک موی از این کهنه کلاه نمدی را/یا رب به که این نکته توان گفت که «وحدت»/در کوی صنم یافته راه صمدی را.
*وحدت کرمانشاهی.

مهران ساغری
1398/5/26 در ساعت : 11:27:19
ماشاآلله ... دمتون حیدری.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درودتان.سالم باشید.
بازدید امروز : 53,901 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,012,501
logo-samandehi