خیره ام در شعله های سرکش افسوس ها
در وجودم می خزد ، بی تابی ناقوس ها
می خرامی گاه پاورچین درون لحظه ها
با شکوه و ناز مغرورانه ی طاووس ها
رازهای سر بمهر آیه های بوسه ات
نسخه های ویژه ای از طب جالینوس ها
لعنتی هر شب اسیر دام چشمت می شوم
مثل یک ماهی که در چنگال اختاپوس ها
می روم هر شب ، هزاران بار سمت آینه
مثل یک قایق که در گرداب اقیانوس ها
التهاب لحظه های صفر را سر می کشم
می روم تا قتل رویا ، باور کابوس ها
گاه می سوزم درون معبد تنهایی ام
گاه خاکستر نشین قصه ی ققنوس ها
گاه می یابم تو را با سرنوشت راکدم
در هجوم بوق کشتی ، ناله ی فانوس ها
وای ... می بینم که غارت کرده ای قلب مرا
مثل استیلای تبریزم به دست روس ها
محمد جوکار "یاس خیال" 1397.11.11
https://telegram.me/yasekhial1
تاریخ ارسال :
1397/12/1 در ساعت : 1:51:21
| تعداد مشاهده این شعر :
297
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.