آغاز کردم از لبت ماه عسل را
دنبال ما دیگر نگردند این محلّ را
می خواهم امشب در کنارت دست گیرم
ساز غرور انگیز و مضراب غزل را
تا بی نهایت دوستت دارم چرا که...
آورده ای تو پیش چشمانم ازل را
تنها نه حافظ شعر میگوید برایت
دیوانه کرده چشم تو شیخ اجل را
راه رسیدن تا تو راهی پیچ در پیچ
عشق تومی داند فقط این راه حل را
خوشحالم از لبخند های بینظیرت
با ما رعایت می کنی حد اقل را
آوازه عشق تو در پاییز پیچید
طومار هرچه لیلیِ ضرب المثل را
تا بیکران ها عاشقت می مانم ای خوب
تا حس کنی مفهوم شیرین عمل را
با من بمان ای صبح شور انگیز عالم
باید بنوشم ازلبت اصل غزل را
علی اکبرمقدم
۲۵ مهرماه ۹۷
فریمان
تاریخ ارسال :
1397/8/18 در ساعت : 11:9:20
| تعداد مشاهده این شعر :
412
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.