داری نگاه می کنی ام باز سر سری
انگار تا که اشک مرا در نیاوری
راحت نمی شوی من از عمق نگاه تو
پی برده ام دوباره از این شاخه می پری
اینگونه زل نزن به ترکهای چشم من
داری بلای تازه سرم در میاوری
لبخند های شوم خودت را بگیر از _
دنیام ...آبروی مرا نیز می بری
گاهی خلاف عادت خود خیره سر نباش
رد شو برو برو تو از آن پیچ آن وری
حل می کنی شعور مرا توی چشمهات
دیوانه می شوم ، من از افسون تو پری
دارم دوباره چشم تو را درد می کشم
داری دوباره روح مرا با سبکسری _
زنجیر می کشی و مرا مسخ می کنی
دیوانه ام ولی تو که دیوانه تر ....تری .....
http://sabzevar-sher.persianblog.ir/
موضوعات :
تاریخ ارسال :
1390/8/30 در ساعت : 10:35:47
| تعداد مشاهده این شعر :
1431
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.