من پرده دار قبله ی ویرانه نیستم
شمعم اسیر چرخش پروانه نیستم
فرمانده سپاه غزل های دلکشم
خلوت نشین گوشه ی میخانه نیستم
در زیر بار غم شده خم قامتم ولی
مرغم ولی پرنده ی بی لانه نیستم
در من بریز جام حرام از لبت که من
مست از نگاه ساقی دیوانه نیستم
برشانه ام همیشه سر عشق بوده است
در حسرت سری به سر شانه نیستم
جابرترمک
تاریخ ارسال :
1396/9/29 در ساعت : 22:34:56
| تعداد مشاهده این شعر :
716
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.