ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



زنگ حساب


بازهم زنگ ورزش آمده است،کفش هابازهم گل آلودند
کفش هایی که هشت فرسخ را،بامن انگار خسته پیمودند

ناظم پیربازدست به زنگ،دنگ ..دنگ...انعکاس خوبی داشت
تا"زمین چمن"،بدون درنگ،کفش هایم دمی نیاسودند

چشم های مراگرفته دودست،درتماشای فوتبال آنجا
دست هاراکناراگربزنم،پیش رویم امیرومسعودند

هشت فرسخ شبانه آمده اند،کفش های مسافرم بامن
اززمین چمن نشانی نیست،کوچه هاگم درآهن ودودند

توپ برپشت بام همسایه بعدازآن روزهانمی افتد
جای آن آسمان بازدریغ،سقف هادرحصارمسدودند

زنگ بعدی حساب وهندسه بود،داشت پژواک غرق دلهره ای
وچه اشکال هندسی نونو که به دلشوره ها می افزودند

برگ هاپشت هم ازاین تقویم بی صدا،مخفیانه می افتند
وهمان بچه های زنگ حساب،نگران حساب موعودند

وهمان بچه های زنگ حساب،پشت دروازه پیرترشده اند
پشت دروازه اند نامه به دست،نکند درحساب مردودند!

آن طرف تردرامتحان حساب،چشم برچرخش ترازوها
عده ای راجریمه است آتش،عده ای ازنتیجه خشنودند

چشم برمیله هابلاتکلیف،مثل توپی معلق آمده ام
شعرهم ورزش پرندگی است،شاعران شهید فرمودند!



۹۵/۱۰/۳ - بوشهر
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/12/10 در ساعت : 15:12:15   |  تعداد مشاهده این شعر :  645


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

بازدید امروز : 14,396 | بازدید دیروز : 34,687 | بازدید کل : 124,210,210
logo-samandehi