سلام بر شاعر محترم
1-ابتدای شعر حس خوبی به حقیر منتقل نمی کند گویا شاعر از فرط ستاره نداشتن به دنبال معشوق می گردد لایه دوم معنایی پاره آغازی این است که اگر ستاره می داشتم دنبال تو نمی گشتم و همین معنا حس مخاطب را دچار چند پارگی می کند ؛یگانگی معشوق دچار چالش می شود در این نوع شعر عاشقانه (ایینی )به لحاظ فرمی و ساختاری باید برجستگی معشوق و یگانگی او حفظ و به مخاطب منتقل شود
شاعر اگر می گفت :آن قدر پر ستاره ام که مگو
با این حال
در جزیی ترین اتفاق ها بدنبال تو می گردم حس پر شکوه تری به مخاطب منتقل می شد
البته ذکر این نکته ضروری است این نوع حرف زدن در مورد این شعر با توجه به ساختار همین شعر صورت می پذیرد ( به اعتقاد حقیر شاعر در شعرش برای مفسر و نقاد (که البته من نقاد نیستم )مشخص می سازد که چگونه در مورد شعر من صحبت کن )
شعر آیینی است و شخصیت محوری شعر معشوقی اسمانی (امام زمان )می باشد
نسبی گرایی و تقلیل و کاهش معشوق در این نحله ی شعر راه ندارد ممکن است در یک شعر عاشقانه امروزی پست مدرن نگاه نسبی و کاهشی و تقلیلی به معشوق وجهی داشته باشد اما این شعر این نوع نگاه را بر نمی تابد
2-منطق تصویری خوبی در جزیی ترین اتفاقات که شاعر به ان پرداخته است نهفته است این منطق استدلال خود را از باور های عامیانه می گیرد و هم چنین باوری های اعتقادی شاعر .
ردیف شدن استکان ها باور عامیانه ی امدن مهمان را تداعی می کند و شاعر با دیدن این تصویر بدنبال معشوق و مهمان منجی خود می گردد یا عبور قار قار کلاغ ها که خبر از یک اتفاق می دهد و شاعر به دنبال همین اتفاق نیز هست
رنج بافته های دختران ابادی منطقش را از باور اعتقادی شاعر می گیرد که بناست معشوق شاعر بیاید و به این رنج پایان دهد
رنج بافته های دختران ابادی نسبت به دو پاره قبلی از منطق کمتر شاعرانه ای بر خور دارست
3-تحلیل محتوای پاره های آغازی شعر ما را به این نکته می رساند که شاعر نوعی انتظار فعال را ترویج می کند و این میتواند نکته مثبت محتوایی این شعر باشد
4-ماجرای مادر بزرگ که در انتظار بال بال زد تا پرنده شد گرچه تعبیر شاعرانه ای از مرگ و سختی انتظار است اما به شدت لو رفته و فرمالیته به نظر می رسد با این وجود این پاره تصویری ممکن است که احساسات تند یک جوان دبیرستانی را جواب گو باشد پاره بیهوده نیست ...دستمان به اسمان می رسد با تمام سادگی اش شاید بهترین قطعه این شعر باشد در گیری و تلاش ذهنی مخاطب از قبل این پاره افزایش می یابد
5- به اعتقاد حقیر شعر با تکلیف شمع ها را روشن کن تمام است پاره های بعدی شعار الوده و نیز کلیشه به نظر می رسند این گونه واگوها در حافظه شعری مخاطب نهادینه شده است و همین نهادینه شدن باعث می شود که لذت کافی را از شعر موجود نبرد
6-شعر سراسر بر محور گزاره های خطی و خبری می چرخد می توان به بکار بردن وجه های استفهامی و التزامی آن را از یکنواختی نجات داد
7- خانم شاکری از شاعران خوب خطه شاعر پرور نیشابور هستند و حقیر در حوزه هنری مشهد شاهد نقد یکی از کتابهای ایشان نیز بوده ام که در آن جلسه شاعر چشمها جناب خدابخش صفا دل نیز حضور داشتند
این را گفتم تا معترف باشم به ارزشمندی شعر جناب شاکری
مخلص تمام شاعران خطه نیشابور از عطار و خیام گرفته تا خدابخش صفادل ، علیرضا بدیع و ابراهیم لگزیان ،
صادق ایزدی گنابادی