ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصیده ی نذرحضرت خدیجه-س-
⚫️نذر ام المؤمنين ،حضرت خديجه -س-

 چشم ستاره محودرآیینه بازی اش
درحیرت است ازهیجان حجازی اش

این شورکیست یکسره در صخره های شعب
حیران کوه مانده و مهمان نوازی اش

او را که باغ سوره ی طاهاست چادرش
یاس بهشت ،رایحه ی جانمازی اش

آیینه ی حقیقت شرع است چشم او
دیگر چه اعتنابه جهان مجازی اش

چشمی گشوده باهمه حیرت که کوه را
نور محم داست خطوط موازی اش

چشم رسول،دستخوش ابرغربت است
چون ابر شرحه شرحه ببین جان گدازی اش

در پای دوست ریخت چهل سال رنج را
ديد از خزانه های جهان بی نیازی اش

ابریشم یمانی و یاقوت های سرخ
دیگر چه حاجت است به اسبان تازی اش

با کیش فقر ساخته گوشش به ساز عرش
با روزگار و با همه ی صحنه سازی اش

بی تاب آن پرنده ی عرشی است درزمین
آن سوی عرش،گستره ی شاهبازی اش

می پرسم از تمام صبوران که می رسد
دست کدام کوه به گردن فرازی اش

کی سهم آسیه است نمی ازشکوه او
کی مریم است مدعی هم طرازی اش

سهم نبی است شام غریبان دیگری
هر شامگاه چون شب محشر درازی اش

دور از خدیجه شهر چه تاریک و سوت وکور
وقتی تهی است از هیجان حجازی اش

آیا شکفته هیچ گل اینسان به پای مرگ
آیا گرفته هیچ کس اینسان به بازی اش

ای کاش بود از ملکوت این قوافی ام
شرمنده از قصيده ام وفعل ماضی اش


٩٥/٣/٢٨
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  آیینی و مذهبی ،

   تاریخ ارسال  :   1395/3/28 در ساعت : 16:40:21   |  تعداد مشاهده این شعر :  752


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

اله یار خادمیان
1395/3/31 در ساعت : 5:53:55
سلام و درود بر شما شیخ بزر گوار
احسنت تبارک الله طیب الله

چشمه ی دانش و بینش ات جوشان باد
محمدمهدی عبدالهی
1395/3/28 در ساعت : 16:48:52
سلام و عرض ادب استاد انصارى نژاد عزيز
بسيار زيبا و دلنشين بود
در سايه عنايات دختر بزرگوارشان حضرت صديقه طاهره سلام الله عليها مأجور باشيد
بازدید امروز : 9,470 | بازدید دیروز : 39,532 | بازدید کل : 125,564,120
logo-samandehi