بار دیگر از حقوق نابرابر می نویسم
از زبان بسته فیش قلندر می نویسم
من که سیلی خورده تبعیضم و آتش به جانم!
باز هم از کار و حق نابرابر می نویسم
صبح تا شب کار کردم تا فقط سیراب باشم
باز با تبعیض از اول به آخر می نویسم
راستی فرقی میان بنده و عالیجناب است؟
نام نیکت با قلم «از ما تو بهتر» می نویسم
بس که جمع و ضرب کردم بی عدد ارقام فیشت
چرخ این ماشین حسابم گشته پنچر می نویسم
از اضافه کاریت دل ها کباب است و جگر هم....
بس که از تبعیض خورده زخم خنجر می نویسم
شاعرم ، حتی اگر شعر مرا از من بگیری
باز با اندیشه ام درد مکرر می نویسم!
زهرا علی بابایی