ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



قصیده ی رستاخیز
باالهام از تصادف اخیرم

چشم ها محو غروب چندم اسفند بود
مرگ از آن بالا صدایم کرد ودستم بند بود

اتفاق افتاد اما باشکوه سربه زیر
پنجه اش برسینه چون سنگینی الوند بود

ازشیار کوه می دیدم دراستقبال من
مادرم بی تاب باآیینه واسپند بود

کوه بود وانعکاس سوره های رستخیز
بعدازآن پژواک ها درکوه،بی مانندبود

دوستان را مهربان تر دیده ام چاقو به دست
چون که هنگام گسست رشته ی پیوندبود

رودهایی دیدم ازصبح ارس دلخواه تر
زخمه شان چون رودرود زخمی اروندبود

پیری آمد باخودش می برد آن سوتر مرا
برلبش تلفیقی ازشعروشهود وپند بود

چشم هایش چون شراب کهنه ی شیراز،مست
حرف هایش چون گلاب تازه ی میمند بود

چون ورق های دلم آشفته گیسویش به باد
خوانده ازمن نامه ی اعمال وناخرسندبود

چشم رامی بستم وغرق سیاهی می شدم
چشم راتامی گشودم پیربالبخندبود!

شاعران بودند دلتنگان صبح رستخیز
تاجران راباملایک نیز چون وچندبود!

تاجران بودند بادست تهی سرهابه پیش
تاخداراهم به جان شاعران سوگندبود

برانارکوچه باغ خلد،دستش می رسید
هرکسی رادرجهان دستی سخاوتمندبود

مرگ رادردسترس دیدم دراسفندی شگفت
مرگ درچشمم نه آن جوری که می گفتندبود

برگریزی بود هرسو غرق بانگ ارجعی
رستخیزی در ورق گردانی اسفندبود

26/12/94.شیراز
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ، سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1395/3/11 در ساعت : 2:21:25   |  تعداد مشاهده این شعر :  601


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

ناصر عرفانیان
1395/3/11 در ساعت : 11:48:35
باسلام وعرض ادب واحترام حضرت دوست جناب استاد ناصاری نژاد بزرگوار بسیار از این سروده زیبا ومنسجم لذت بردیم دست مریزاد مثل همیشه باطراوت واستوار
ضمنا از اینکه نتوانستم کتاب درخواستی حضرتعالی را تهیه وارسال نمایم تا قیام وقیامت شرمنده شما هستم البته هنوز از پیداکردن آن نامید نیستم تا خدا په به خواهد
در پناه حق سر بلندو پاینده باشید
محمد حسن بذرکار (محب)
1395/3/14 در ساعت : 2:12:28
سلام و درود
مادرم بی تاب باآیینه واسپند بود
همه ابیات شما شاه بیتند
ولی برای من این مصرع دنیایی است
خیلی ممنونم
نغمه مستشارنظامی
1395/3/11 در ساعت : 20:11:21
سلام استاد
درود بر شما که روح تازه ای در قالب قصیده دمیده اید،پاینده و سلامت باشید
سید علمدار ابوطالبی نژاد
1395/3/11 در ساعت : 19:20:23
سلام براستاد انصاری نژاد عزیز
قصیده ای بسیارزیبا ازحضرتعالی خواندم ولذت بردم
سربلندباشید وپیروز
محمدمهدی عبدالهی
1395/3/11 در ساعت : 2:44:12
سلام و عرض ادب استاد انصارى نژاد عزيز
درود بر شما
بسيار زيبا سروديد
مويد و منصور باشيد
شبنم فرضی زاده
1395/3/12 در ساعت : 9:35:32
چون ورق های دلم آشفته گیسویش به باد
خوانده ازمن نامه ی اعمال وناخرسندبود
بازدید امروز : 30,743 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,195,054
logo-samandehi