یاکریم ها
افتـاده تــوی حـوض پرِ یـــا کـریم هـا
گنجشک خـــو گرفته به آغوش سیم ها
خالی ست دست طاقچه از عکس مرتضی
از یـاد رفــته حــال و هــوای قــدیم هـا
مولا به خـواب مـا نمی آیی ، گرفته ایم
بگذار تا شـکـسته شـوند این حریم ها
با شیـوه ی زمـانه ســرت فـرق می کند
تا کـــم بیــاورنــد تمــام حکـیــم هــا
تـاریخ را نگــاه کــنی پــاک مـی شوند
شــــاه و مــلازمان و وزیر و ندیـــم ها
هرچند بی تو سر خوش و راحت نشسته اند
در کاخ هـــا به خـــوردن مــال یتیم ها
***
اینــجــا پرنده ها هـمـه با هم غریبه اند
گنـجشـک خو گرفته به آغوش سیم ها
تاریخ ارسال :
1394/4/21 در ساعت : 1:36:25
| تعداد مشاهده این شعر :
641
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.