ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



پشت صفوف دسته ی زنجیر زن ها ...

در هر محرم راه افتادیم تنها

پشت صفوف دسته ی زنجیر زن ها

هرگز نفهمیدیم از داغ تو چیزی
پیراهن مشکی به تن کردیم اما

بادشنمانت دوستی کردیم یک عمر
بادوستانت ای دریغا از مدارا

ماپاسدار ظهرعاشورا نبودیم
صدحیف اگر که شیعه می نامند

مارا هی زخم خوردی،داغ دیدی،مانشستیم
یک گوشه ی تاریخ مشغول تماشا

خون میچکد از حرف های زخمی تو
خونین شده از نام سرخ تو الفبا

مارودهای کوچکی هستیم،ای کاش
جاری کنی مارا به سوی خویش، دریا!

مرضیه فرمانی
کلمات کلیدی این مطلب :  عاشورا - محرم - شیعه ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/8/8 در ساعت : 18:41:32   |  تعداد مشاهده این شعر :  1503


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1393/8/10 در ساعت : 11:49:18
غزل خوبي است و شاعر احساسات خود را آنچه خواسته بصورت روان بيان كرده است خودم شعري را مي پسندم كه نه دشوار باشد نه سهل
شايد دورپروازي خيال بطوري كه بتواند اتفاقات زباني را در بحث محور جانشيني پيش بياورد شعري بينابين را بيافريند البته نه آنقدر دور پرواز باشد كه شعر دشوار شود و نه آنقدر نزديك كه ساده شود
در بيت سوم منظور از اي دريغ از مدارا بوده كه به ضرورت وزن اي دريغا از مدارا شده است بهتر بود به جاي آن مي گفت اي دريغا بي مدارا
بيت چهارم اشتباه تايپي دارد و ما را در انتهاي بيت به ابتداي بيت بعدي رفته اصلاح شود
رعايت كرونولوژي زبان را فصيحتر مي كند
مثلا بيت
ماپاسدار ظهرعاشورا نبودیم
صدحیف اگر که شیعه می نامند ما را
بهتر است مي گفت:
ماپاسدار ظهرعاشورا نبودیم
صدحیف اگر که شیعه ناميدند ما را
علت آمدن بعضي واژه ها بهتر است با آمدن وجه شبه يا كد خاصي يا تناسب كلام بر مخاطب معلوم شود شايد بتوان آن را در مناسبت معنوي كلام تقسيم بندي كرد مثلا در بيت اول تنها آمدن نمي تواند با جمع ارتباط داشته باشد يا اگر هم داشته باشد اين تنها رفتن به چه معنايي است
مصرع:
خون میچکد از حرف های زخمی تو
خونین شده از نام سرخ تو الفبا
از نظر ارتباط عمودي با اين شعر بيگانه است چرا كه وجه دروني شعر بازگو كننده اعترافي است از ندانستنها و توجه نكردن عملي به مفاهيم بزرگ عاشورا است و اين بيت ناگهاني به تعريف از عاشورا ميپردازد
اما بسيار در اشعار آييني ديده مي شود كه بيان مي شود كه نسبت مثلا به ظهور يا مسايل عاشورا و... بي تفاوتي ديده مي شود و فقط شعار داده مي شود و البته در برابر امام حسين اقرار كردن كه هي زخم و داغ ترا نگاه كرديم و كاري نكرديم:

هی زخم خوردی،داغ دیدی،مانشستیم
یک گوشه ی تاریخ مشغول تماشا
به نظر من اقرار و اعترافي گناه آلود است البته اين مساله در شعر سركار خانم فرماني فقط نيست و در خيلي از اشعار آييني هست چرا يك معتقد به رسالت و امامت بايد اين اعتراف تلخ را بارها تكرار كند؟ چرا كاري براي حفظ ارزشها نبايد كرد و فقط به يك اقرار خالي اعتراف كرد اعترافي كه حتي پوزش يا پشيماني هم در آن ديده نمي شود
دوستان را به خواندن يك مقاله كامل در اين وبلاگ سفارش مي كنم
http://quranrahro.blogsky.com/1390/11/21/post-4/
كه به بررسي آسیب شناسی تربیت دینی پرداخته است
تربیت در اصطلاح عبارت است از فعالیتی منظم و مستمر در جهت کمک به رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی، عاطفی، و به طور کلی پرورش و شکوفایی استعدادهای متربی به گونه ای که نتیجه آن در شخصیت متربی به ویژه در رفتارهای او ظاهر شود. و تربیت اسلامی به معنای به فعلیت رساندن قوا و استعدادهای انسان و ایجاد تعادل و هماهنگی در آنها در جهت رسیدن به کمال مطلوب یعنی شناخت «رب» به عنوان مدیر جهان و انسان و تن دادن به ربوبیت انحصاری خداوند با عمل نمودن به تعالیم پیامبر اسلام و اهل بیت به منظور وصول به مقام عبودیت و قرب الهی. اصلی ترین هدفهای رفتاری در نظام تربیتی اسلام پرورش و به تعالی رساندن استعدادهای فطری انسان است، اسلام با کنترل کردن و متعادل کردن قوه ی غرایز و شهوات استعداد های فطری (حقیقت جویی، عشق به تعبد و پرستش وکمال خواهی، خلاقیت و ابتکار، زیبا دوستی، خیر خواهی و نیکی) را رشد و تعالی می دهد تا انسان به کمال مطلوب که شناخت خداوند و پذیرش ربوبیت اوست برسد.
اما تعدادي از اين آسيبها به شرح زيرند:
1) عدم تربیت دینی صحیح خود مربی2) عدم آگاهی دقیق و صحیح مربی از آموزه های دینی 3) بدعت و انحراف در محتوای معارف دینی4) عدم بیان صحیح معارف دینی که منجر به ظاهر سازی و ریا کاری در متربی می شود 5) عدم الگو دهی مناسب و فراهم نبودن زمینه های عاطفی 6) کاربردی نبودن آموزه های دینی و کلی گویی 7) سهل انگاری و قصور والدین نسبت به تربیت دینی فرزندان 8) نارسایی و ناکار آمدی کانون ها و نهادهای دینی جامعه 9) نقص در مخاطب شناسی 10) تهاجم فرهنگی ، 11) عدم تطابق و تضاد میان قول و رفتار دینی و سیاست زدگی متولیان جامعه دینی. برای رفع این آسیبها آنچه پیشنهاد می شود به طور خلاصه : 1)آسیب شناسی دقیق مخاطب 2)پرورش معلمین و مبلقین زبده وکارآمد که کارشناس دین بوده و به فنون نوین انتقال پیام و تدریس آشنا باشند3) تغییر و تحول در نظام آموزش و پرورش به گونه ای که تاکید بیشتر بر نهادینه کردن صحیح معارف دینی باشد.4)کاربردی کردن آموزه ها و معارف دینی 5) الگو سازی مناسب و قابل اقتدا برای نسل جوان و نوجوان.
با آرزوي موفقيت براي شاعر محترم
صادق ایزدی گنابادی
1393/8/9 در ساعت : 10:48:40
سلام بر شاعر محترم
زاویه دید شاعر نسبت به مسئله عاشورا ستودنی است
نوعی خود انتقادی جمعی در شعر اشکار است که شاعر صلاح دیده است ، این خود انتقادی را به شکل صریح و روش به رخ مخاطب بکشاند
و اما چند نکته در مورد این شعر گفتنی است که حقیر با فهم و سلیقه شخصی خود مبادرت به قلمی کردن ان می کنم
1-در بیت پنجم به نظر می رسد که "ما را "اضافه بر وزن است و ممکن است که سهل انگاری تایپ با عث این مشکل شده است این ما را باید متعلق به پایان بیت قبلی باشد
2-در بیت اول جدا سازی بین ضمیر ما و صفوف زنجیز زن ها اتفاق افتاده است انگار صفوف زنجیر زنها از روایی ما جدا هستند
به لحاظ تصویری این بیت قابل قبول است به این معنا که عده ای از عزاداران حسینی پشت سر دسته های زنجیر زنی حرکت می کنند و اما چون شعر برمدار انتقاد می گردد مشخص نیست که چرا صفوف زنجیر زنها از دایره مصداقی انتقاد خارج شده اند
3-به کل در سه بیت اول شعر به لحاظ شاعرانگی اتفاقی خاصی نیفتاده است ولی انصافا شاعر در به نظم کشیدن گزاره های معنایی و شعاری خود موفق بوده است
4-شاعرانگی اثر از بیت چهارم آغاز می شود استفاده از مجاز ظهر عاشورا به جای مکتب و مرام عاشورا در مصراع اول بیت چهارم این بیت را به مرز شعر نزدیک کرده است ضمن اینکه ظهر عاشورا بار تلمیحی مناسبی برای چند مفهوم مثل شهادت نماز و .. دارد ضمن اینکه سلیقه شخصی بنده می گوید از عبارات صد حیف به خوبی استفاده نشده است این که ما را شیعه می نامند مشمول حیف واقع نمی شود حیف این است که ما مشمول قرار گرفتن شیعه واقعی نیستیم
5- سه بیت پایانی شعر حاوی ارزشهای شاعرانه ای هستند که قابل تقدیر می باشد
نام ارسال کننده :  ع     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود خانم فرمانی بیت چهارم ما را به بیت پنجم نوشته شده ممنون اگر اصلاحش فرمایید بسیار زیباست
محمدمهدی عبدالهی
1393/8/9 در ساعت : 12:36:43
سلام و عرض ادب خانم فرماني بزرگوار
عرض تسليت ايام
درود بر شما
بسيار زيبا بود
ماجور باشيد در پناه صاحب اين ابيات نوراني
قلمتان تا آخر عمر در خدمت حضرات آل الله باشد و در مصائب عاشورا سوز دلتنا مدام باشد،
ياعلي
حسین نبی زاده اردکانی
1393/8/9 در ساعت : 19:6:31
مارودهای کوچکی هستیم،ای کاش
جاری کنی مارا به سوی خویش، دریا!
مرضیه عاطفی
1393/9/1 در ساعت : 23:26:26
"ماپاسدار ظهرعاشورا نبودیم
صدحیف اگر که شیعه می نامند مارا"
افرا عسکریان
1393/8/11 در ساعت : 0:53:43
سلام

غزلتان را خواندم

ای کاش این تفکر قوی که در این شعر وجود دارد را در یک وزن سنگین تر و مستحکم تر می سرودید

مانند
مستفعلن مفاعل مستفعلن فعل

مانا باشید
پروین برهان شهرضایی
1393/8/9 در ساعت : 10:27:54
سلام خواهرم.قبول باشد.زیبا بود.وحرف حق جواب ندارد.
بازدید امروز : 49,119 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,213,430
logo-samandehi