شاهد باغ شقایق کاروان سالار عشق
پرگشادی از زمین تا گنبد دوار عشق
عطر جان افزای تو در آسمان پیچیده است
سرکش اینک ای صبا تو باده ی بسیار عشق
ای امیر عاشقان تا جرعه ای از « لا » زدی
سر ز پا نشناختی در وادی دیدار عشق
عشق را وا حیرتا وا حسرتا از شوق تیغ
سر به سر سرها فتاده در ره خون بار عشق
آتش و خون پای آن خون نامه را امضا نمود
کی شود بر ما هویدا نامه ی اسرار عشق
تا پیام از عرش آمد ساربانا ؛ الرحیل
سایه افکندی به جنت برسر گلزار عشق
شورشی تا روز محشر شد به پا در این جهان
تا که بر نی شد سر شوریده ات سردار عشق
تاریخ ارسال :
1393/7/30 در ساعت : 20:40:2
| تعداد مشاهده این شعر :
453
متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.