ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نوحه حسینی
بانگ ترتیلی که روی نیزه هاپیچیده است
 بند بند مصحفی در بوریا پیچیده؛ است
 از حرم داغ عطش چون خیمه ابری کبود
 دود آه تشنگان را تا کجا پیچیده است?
 تا چهل منزل اسارت در گلویم رود رود
ناله هذا حسین بالعرا پیچیده است
 درد :اسیری   درد :غربت   درد :تنهایی، مرا
درد در هر مهره پشت دوتا پیچیده است
 گاه در زنجیر غم مانده ست از رفتار؛ دست
  در نشیب راه غربت گاه پا ؛پیچیده است
 دشت شاهد بود با گرد سم اسبانشان
 باد ذرات تنت را در فضا پیچیده است
 لابلای شیون اهل حرم در گوشم آه
خنده های مست مشتی بی حیا پیچیده است
روبریت بودم و دیدم خم خنجر چطور
بر گلو گاه تو اما از قفا پیچیده است
 روبرویم هستی و تا ساعتی دیگر به شام
 عطر گیسوی تو در تشت طلا پیچیده است...
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/7/29 در ساعت : 13:0:52   |  تعداد مشاهده این شعر :  614


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سودابه مهیجی
1393/8/3 در ساعت : 22:49:56
گاه در زنجیر غم مانده ست از رفتار؛ دست
در نشیب راه غربت گاه پا ؛پیچیده است
دشت شاهد بود با گرد سم اسبانشان
باد ذرات تنت را در فضا پیچیده است

این دو بیت رو خیلی دوس داشتم
علی‌رضا رجب‌علی‌زاده‌ی کاشانی
1393/8/4 در ساعت : 11:0:40
سپاس و درود و دعا
ياحسين
محمدمهدی عبدالهی
1393/8/2 در ساعت : 23:5:0
سلام و عرض ادب برادر عزيزم
درود بر شما
زيبا بود
ماجور باشيد
علی‌رضا رجب‌علی‌زاده‌ی کاشانی
1393/8/4 در ساعت : 11:0:13
سپاس و درود و دعا
برادر مهربانم
ياحسين
محمد حسین انصاری نژاد
1393/8/2 در ساعت : 11:17:0
سلام بردوست.
غزل عاشورایی پرحس ومحزونی است.
دست مریزاد.
علی‌رضا رجب‌علی‌زاده‌ی کاشانی
1393/8/4 در ساعت : 10:59:36
سپاس و درود و دعا
يار جنوبي ام
يا حسين
بازدید امروز : 18,093 | بازدید دیروز : 24,600 | بازدید کل : 123,797,362
logo-samandehi