سلام بر جناب اقتداری
ابتدا در خصوص مطلب حضرت عالی در مورد شعر خانم فرضی زاده عرض کنم :
یک اثر تا زمانی به مولف تعلق دارد که در معرض دید عموم قرار نگیرد زمانی که از پستوی ذهن صاحب اثر خارج شد دیگر متعلق به او نیست و عواقب آن مدیریت پذیر نمی باشد
مطالبی که در حاشیه ی یک اثر هنری متولد می شوند همه مستقل از اثر هستند فرموده اید که منتقد باید به جنبه های منفی و مثبت اثر توجه کند این حرف از جهاتی درست است
اما به گمان من شعر یا خوب است یا بد و کسی که شعر را بررسی می کند باید در لحن کلامش خوشایندگی از اثر یا نا خوشایندگی از ان منعکس باشد
و گرنه به صاحب اثر فایده ای نمی رسد
جناب اقتداری شعر مقوله ای حسی است و هر انچه در حاشیه ان هم تولید می شود باید احساس بر انگیز باشد
اگر نقدی در اطراف شعر پدید می اید باید صادقانه حس خودش را از شعر منتقل کند بر خوردهای ریاکارانه نسبت به شعر شاعر را گمراه خواهد ساخت
ضمنا در شعر حضرت عالی دو نکته را یاد اور می شود شاید که مقبول افتد
وقتی بنای قصه ی ما غیر غصه نیست
باید ادامه اش ندهیم این کتاب را
اوردن ضمیر در مصراع دوم اضافه به نظر می رسد وقتی کتاب می تواند به جای قصه قرار بگیرد
ضمیر فقط نقش پر کردن وزن را ایفا می کند
فرصت کم است وحوصله ، در وقت دیگری
خواهم سرود شرح سفر در سراب را
در عبارت فرصت کم است و حوصله ،متاخر شدن حوصله از بافت دستوری کلام را دچار یک سکته بی مورد زبانی و نحویی کرده است
در خصوص زبان ،نگاه و نشانه شناسی های این شعر هم حرف هایی هست که به دلایلی از ان می گذرم
درودبر جناب گنابادی عزیز
ضمن احترام به شما باید عرض کنم که نمی توان حکم کلی صادر کرد که شعری یا خوب است یابد ! درذ این میان جای شعر متوسط کجاست ؟
نمی خواهم زیاد ادامه اش بدهم فقط عرض می کنم که من به طرفین این مجادله ی ادبی که کم کم از دایره ی انصاف هم خارج می شود ،خدای نخواسته هیچ توهینی روانداشته و از کسی هم جانب داری نکرده ام
کلا من با نگاه سختگیرانه مخالفم ومعتقدم چئن بفرما وبنشین وبتمرگ یک معنی می دهند پس چه بهتر از لفظ بفرما استفاده کنیم همین!
اما در مورد شعر من شما می توانید حتی آن را سلاخی هم بکنید !