ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



برای غزه
خون گریه کردی، خون به لب آوردی و آنگاه، خم کردی از داغ نفس گیرت، کمرها را
هر روز روی دست می گیری تن پر خون... پر خون و پاره پاره ی شمس و قمرها را
 
از خنده ی تلخ لبت، خونی که می ریزد... از شاخه ها انبوه زیتونی که می ریزد...
لیلا! ببین با اشک مجنونی که می ریزد، دیوانه در دیوانه کردی این خبرها را
 
داری به آتش می کشی خشم یزیدی را، داری به دوشت می بری شهر شهیدی را
در این سیاهی صید کن صبح سپیدی را ... صبح مبارک چهره ی بعد از سحرها را
 
طوفان گرفت و غنچه های نازکت بر باد... چنگیزها از گریه های مادرانت شاد...
اما خدا می داند این باغی که آباد است، فردا پریشان می کند خواب تبرها را
 
ای غزه ی در خاک و در خون خودت بیدار! ای زخمی چنگال های گرگ آدمخوار
اینروزها خیلی شبیه کربلا هستی، مغرب به مغرب می بری انبوه سرها را
+
تو صبر کن! دارد صدای ماه می آید، شمشیر در دستش کسی از راه می آید
می آید و از گرگ های تشنه می گیرد، فردا تقاص گریه های این پدرها را
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  ادب و مقاومت ،

   تاریخ ارسال  :   1393/5/4 در ساعت : 14:44:50   |  تعداد مشاهده این شعر :  1032


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

نام ارسال کننده :  جابر ترمک     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود و عرض ادب بسیار زیبا و متعهد در یک وزن طویل ای غزه ی در خاک و در خون خودت بیدار! ای زخمی چنگال های گرگ آدمخوار اینروزها خیلی شبیه کربلا هستی، مغرب به مغرب می بری انبوه سرها را + تو صبر کن! دارد صدای ماه می آید، شمشیر در دستش کسی از راه می آید می آید و از گرگ های تشنه می گیرد، فردا تقاص گریه های این پدرها را
نام ارسال کننده :  نیروان     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
درود خانم افضلی می خواستم برای گذاشتن موسیقی روی این شعر از شما اجازه بگیرم. منتظر جوابتون هستم. با تشکر
مرضیه عاطفی
1393/5/24 در ساعت : 20:4:58
سلام وحیده ی عزیز
پرشور بود و حماسی.
"از خنده ی تلخ لبت، خونی که می ریزد... از شاخه ها انبوه زیتونی که می ریزد...
لیلا! ببین با اشک مجنونی که می ریزد، دیوانه در دیوانه کردی این خبرها را"
درپناه خداوند یگانه؛ شاعرانه پایدار باشی.
یاعلی(ع)
مصطفی پورکریمی
1393/5/4 در ساعت : 23:43:25
سلام خانم افضلی گرانقدر

ای غزه ی در خاک و در خون خودت بیدار! ای زخمی چنگال های گرگ آدمخوار
اینروزها خیلی شبیه کربلا هستی، مغرب به مغرب می بری انبوه سرها را

بسیار زیبا سروده اید دست مریزاد
رضا محمدصالحی
1393/5/5 در ساعت : 18:29:16
طوفان گرفت و غنچه های نازکت بر باد... چنگیزها از گریه های مادرانت شاد...
اما خدا می داند این باغی که آباد است، فردا پریشان می کند خواب تبرها را

ای غزه ی در خاک و در خون خودت بیدار! ای زخمی چنگال های گرگ آدمخوار
اینروزها خیلی شبیه کربلا هستی، مغرب به مغرب می بری انبوه سرها را


درود بر شما خواهر ادیبم

عالی است ماجور باشید
زهرا شعبانی
1393/5/25 در ساعت : 22:9:42
احسنت بر تو وحیده جان...
.................
قربانت زهرا جانم
رضا نیکوکار
1393/5/5 در ساعت : 0:41:15
ای غزه ی در خاک و در خون خودت بیدار! ای زخمی چنگال های گرگ آدمخوار
اینروزها خیلی شبیه کربلا هستی، مغرب به مغرب می بری انبوه سرها را ....

مصطفی معارف
1393/5/28 در ساعت : 12:50:0

از خنده ی تلخ لبت، خونی که می ریزد... از شاخه ها انبوه زیتونی که می ریزد...
لیلا! ببین با اشک مجنونی که می ریزد، دیوانه در دیوانه کردی این خبرها را

صبر کن! دارد صدای ماه می آید، شمشیر در دستش کسی از راه می آید
می آید و از گرگ های تشنه می گیرد، فردا تقاص گریه های این پدرها را

خیلی زیبا و تاثیر گذار مانند همیشه .
شاعر همیشه در صحنه ، درودتان
محمد حسین انصاری نژاد
1393/5/7 در ساعت : 15:34:48
طوفان گرفت و غنچه های نازکت بر باد... چنگیزها از گریه های مادرانت شاد...
اما خدا می داند این باغی که آباد است، فردا پریشان می کند خواب تبرها را
باسلام وتبریک عیدسعیدفطر.
غزل بااحساس وحماسی تان رازمزمه کردم.
دست مریزاد.
محمدمهدی عبدالهی
1393/5/4 در ساعت : 15:7:6
تو صبر کن! دارد صدای ماه می آید، شمشیر در دستش کسی از راه می آید
می آید و از گرگ های تشنه می گیرد، فردا تقاص گریه های این پدرها را

سلام و عرض ادب بزرگوار
درود خدا بر شما و بر قلمتان كه در پي دفاع از مظلوم مي باشد
اجرتان با امام عصر
همواره شاعر بهترين هاي عالم باشيد
پيروز و سربلند باشيد
امیر سیاهپوش
1393/5/5 در ساعت : 14:58:26
احسنت بانوی با غیرت
نغمه مستشارنظامی
1393/5/4 در ساعت : 16:26:58
مثل همیشه به موقع و به جا بود آفرین وحیده جانم
علی اصغر اقتداری
1393/5/5 در ساعت : 15:4:47
افسوس !گویی آن که می باید روزی بیاید ،دیر می آید
کم کم کفن کم می شود ،ابلیس با حیله وتزویر می آید !
بازدید امروز : 4,866 | بازدید دیروز : 20,104 | بازدید کل : 124,247,013
logo-samandehi