
چشمهایت به دنبال نوراند،بالهای تو در خون کبوتر!
در دهان تو آتش گرفته ،شاخه سبز زیتون کبوتر
چشمهایت به دنبال نوراند،در هجوم غبار و سیاهی
از حصار قفس ،تور،آتش،کی می آیی تو بیرون کبوتر؟
خانه :آوار،آوار،آوار،نخلها:سوخته،زخم خورده
سایه تیره رنگ کلاغان بر زمین زد شبیخون کبوتر
صبح باید بیاید نباید،بالهای تو در خون بماند
باید آیینه و گل بپاشی روی این شهر گلگون کبوتر
غرقه در خون دلهایشانند،کودکان،مادران،پیرمردان
پشت دیوار بیت المقدس،تا سر کوه صیهون کبوتر
*
بال بر زخمهایم کشیدی، در نگاه غریبم چه دیدی؟
تا صدا می زدم می رسیدی، این همه سال،ممنون کبوتر!
غزه در خون... خبر منتشر شد, گر چه در گوشها پنبه باشد
در دهان تو یک بغض تلخ است ،شاخه سبز زیتون کبوتر!
نغمه مستشارنظامی
