شیطان قلمدوش همه بنشسته؛
دارد سخت می خندد
در گوش هر یک می دمد وردی و هی؛ افسانه می بافد
گاهی ببندد چشمشان از پشت سر؛
گاهی زند جیغ :
"یک کشته؛ چند زخمی..."
حالا
از خنده شیطان روده بر شد.
26/05/90
مهدی فرزه (میم. مژده رسان)