ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



درّ دری
درّ دری دری وریِ این و آن مباد
این افتخار مایه ی ننگِ زبان مباد

آب روان ز تُنگ شکر هست شعر خوب
در تنگنای حنجره ها استخوان مباد

با لقمه های چربِ درشت آب لازم است
شعرِ زلال  کارگشای دهان مباد

توفان شکارِ بحرِ معلق، زلال شعر،
در این گدار، زورق بی بادبان مباد

این آب را به کاسه ی نامردمان مریز
آبی چنین به کاسه ی نامردمان مباد

ما یادگار میکده ای محتسب کشیم
خالی ز جوش می دلِ این استکان مباد

یک جرعه می خدا نکند بر زمین فتد
بر آستانِ پَست زمین آسمان مباد

غلامعباس سعیدی
کلمات کلیدی این مطلب :  درّ دری ، غلامعباس سعیدی ، شعر معاصر ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1393/3/9 در ساعت : 18:49:22   |  تعداد مشاهده این شعر :  820


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

دکتر آرزو صفایی
1393/3/9 در ساعت : 20:49:19
درود نیک مهر
از سروده تان خوشم آمد
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:35:34
درود و سلام بر خانم دکتر آرزو صفایی

بسیار سپاسگزارم
زنده باشید
سید فضل الله طباطبایی
1393/3/11 در ساعت : 8:43:51
با سلام
در پناه یگانه ی هستی مستدام بمانید
درود بر شما
غلامعباس سعیدی
1393/3/11 در ساعت : 10:35:58
سلام و درود بر شما

سپاسگزارم
زنده باشید
محمدمهدی عبدالهی
1393/3/9 در ساعت : 21:32:41
سلام و عرض ادب بزرگوار
درود بر شما
دست مريزاد
توفيقاتتان مستدام
ياعلي
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:46:28
درود و سلام بر جناب عبدالهی بزرگوار
سپاسگزارم
زنده باشید
ابراهیم حاج محمدی
1393/3/9 در ساعت : 20:56:37
درود بر حضرت دوست
تَنگ شکر به فتح تاء صحیح است . از سنایی داریم که :
ای خنده زنان بوس تو بر تنگ شکر بر
وی طنز کنان نوش تو بر رنگ گهر بر
آنچنان که در فرهنگ دهخدا نیز آمده است :
تنگ شکر. [ ت َ گ ِ ش َ ک َ / ش ِ ک َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از دهان معشوق باشد. (برهان ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). کنایه از محبوب و دهان محبوب . (آنندراج ) :
پیش کآن تنگ شکر در لحد تنگ نهید
بوسه ٔ تلخ وداعی به شکر بازدهید.
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:36:32
درود و سلام بر حضرت دوست جناب حاج محمدی بزرگوار
سپاسگزارم

زنده باشید بزرگوار
اکرم بهرامچی
1393/3/10 در ساعت : 1:5:42
آنقدر حسن در فرم ِ غزل میبینم
که معایب همه در کالبدش تحسین است

غزل بکر ز اندیشه و احساس پر است
حسن ِ تصویر و تخیل همگی در این است
بداهه ای بود
محمدرضا جعفری
1393/3/9 در ساعت : 23:38:50
سلام خدا بر شما
زیباست
آب روان ز تُنگ شکر هست شعر خوب
در تنگنای حنجره ها استخوان مباد

با لقمه های چربِ درشت آب لازم است
شعرِ زلال کارگشای دهان مباد

توفان شکارِ بحرِ معلق، زلال شعر،
در این گدار، زورق بی بادبان مباد

غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 23:42:34
درود و سلام بر جناب جعفری بزرگوار

سپاسگزارم
زنده باشید دوست خوب
سعید سلیمانپور ارومی
1393/3/10 در ساعت : 1:7:37

با سلام مجدد

شاید برایتان جالب باشد که چند سال پیش همین سایت محل جولان و تبلیغ زلالیان(!) شد و حقیر یادداشتی با عنوان:
"سخنی با آقای دادا بلوردی درباره سبک زلال(!)"
نگاشتم که بعد از درج آن، کاربری این عده در سایت لغو شد!

این یادداشت تا همین اواخر در سایت بود ولی متاسفانه گویا از آرشیو سایت حذف شده است ولی شاید بتوان آن را در سایتهای دیگر یافت.
پاینده باشید
غلامعباس سعیدی
1393/3/11 در ساعت : 0:0:58
درود و سلام بر جناب سلیمانپور بزرگوار



در شعری به نام "سه شاعر امروزی" که در همین سایت هم گذاشته شده به این جریان ضدشعر اشاره ای کرده ام:







یکی از آن سه، لبِ آبِ روان رفت و نشست



دود و می روی لب و کنج دهان رفت و نشست







گفت: "دادا ز تو ای چرخ فسونگر دادا



نوبتِ زندگیِ من ز چه دیر افتادا







من اگر پیشتر از حضرت نیما بودم



به هنر بیشتر از حضرت نیما بودم







من نبودم دگران طرحِ مرا دزدیدند



طرح را با همۀ شرحِ مرا دزدیدند







من نبودم که خلیل آمد و نیما بعدش



اول او طرح نوام را زد و نیما بعدش







طرحِ من بود و دو نامردِ زِبل دزدیدند



از منِ سادۀ بیچارۀ چِل دزدیدند"







ناله می کرد و به آن آب روان می نگریست



نقش می بست بر آن آب و به آن می نگریست







پنج گوش و سه پر و لوزی و دیگر اشکال



می کشید از پیِ هم بر سرِ آن آبِ زلال







آب می رفت و امیدِ دلِ او را می برد



نقشۀ هندسیِ مردِ ببو را می برد





به سرش می زد و نقشی دگر از نو می کرد



آب هم آمده محوِ اثر از نو می کرد





یادداشت ها و بحث و مجادلۀ علمی حقیر را با بنیادگذار و طرفداران این ضد شعر در آدرسهای زیر :





www.sherenab.com/Pages-View-22976



sherenab.com/News-View-3265





یا با جستجوی عبارات زیر در گوگل می توانید ببینید و بخوانید:



نقد سبک زلال سعیدی


چراغی در کشف زلال سعیدی





زنده باشید

علی اصغر اقتداری
1393/3/13 در ساعت : 0:23:37
درود بر شما
شعرتان ودردتان را پسندیدم
نیکو بیان کرده اید
غلامعباس سعیدی
1393/3/13 در ساعت : 7:13:2
درود و سلام بر حضرت دوست جناب اقتداری بزرگوار

سپاسگزارم

زنده باشید
عباس خوش عمل کاشانی
1393/3/9 در ساعت : 20:18:33

دوست ارجمندم شاعر بزرگوار.چیزی به نام تُنگ شکر نداریم بل تَنگ شکر است که به بندهای نیشکر اطلاق می شود که در شعر قدما هم بسیار کاربرد داشته است....حسابش را هم که بفرمایید در تُنگ هیچگاه شکر نمی ریزند بل آب شکر -شربت-میریزند...به متون کهن رجوعی دراین خصوص بفرمایید.
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:31:19
درود و سلام بر سرور گرامی جناب خوش عمل بزرگوار

سپاسگزارم که خواندید و نظر مبارکتان را نوشتید

آموختم از نظرتان بزرگوار
خدابخش صفادل
1393/3/9 در ساعت : 20:22:29
درود. خئب بود. فقط برای یادآوری: ازآن جا که شعری رسمی و جدی است، واژه دری وری به ساخت این اثر نمی خورد. مقید کردن واژه، آن هم با صفاتی چون پست وازاین دست شاید درست نباشد.اگرچه به معنی کوتاه و پایین هم معنی می دهد. تنگ شکر هم حتما با زبر است همان فتحه.چون علامت روشن نبود. با بیت چهارم ارتباط بر قرار نکردم. با پوزش!
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:34:51
درود و سلام بر سرور گرامی جناب صفادل عزیز

بسیار سپاسگزارم:

آسمان کشتی ارباب هنر می شکند

تکیه آن به که بر این بحر معلق نکنیم



زنده باشید

سعید سلیمانپور ارومی
1393/3/9 در ساعت : 21:4:12
نظر خصوصی

سلام جناب سعیدی عزیز.مرحبا بر این طبع خلاق
از درّ دری تان محظوظ شدم.
جسارتاً بیت دوم اندکی تعقید دارد.مضاف بر اینکه ترکیب" تَنگ شکر"که به معنای بار شکر است،گویا سهواً "تّنگ شکر" درج شده است .اما اگر منظور همان تُنگ است با شکر قرابتی ندارد و ظرف مایعات است.

که شیرین را چگونه مست یابد
بر آن تنگ شکر چون دست یابد؟
نظامی
سوال دیگری هم عارض شد!در این شعر به "شعر زلال" که امروزه عده ای طرفدار پیدا کرده است، تعریض دارید؟
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:45:7
درود و سلام بر جناب سلیمانپور بزرگوار
ببخشید که بعد از آفتابی کردن یادداشتتان متوجه شدم خصوصی نوشته اید. بعد هم کاری از دستم بر نیامد یا بلد نیستم.
به گمان من آنچه شما از آن نام برده اید شعر نیست، ضدشعر است. یک نفر بی .... و بی... و بی ... چنین شیوه ای را پیشنهاد کرده، خود را ریشخند دیگران کرده و عده ای هم ندانسته در پی او راه افتاده اند. این شیوه راهی به دهی نبرده و نخواهد برد.
این شیوه ارزشی ندارد که کسی برایش تلمیحی بسازد.
شعر زلال تعبیری است که در ادب پارسی پیشینه دارد
در جای دیگری یادداشت هایی نوشته ام و این شیوه را از نظر علمی نقد کرده ام. .
سپاسگزارم که خواندید و یادداشت گذاشتید.
زنده باشید.
اکرم بهرامچی
1393/3/10 در ساعت : 0:59:11
احسنت
درّ دری دری وریِ این و آن مباد
این افتخار مایه ی ننگِ زبان مباد

درود
محمد حسین انصاری نژاد
1393/3/9 در ساعت : 21:25:5
سلام.
دست مریزاد شاعر.
غلامعباس سعیدی
1393/3/9 در ساعت : 22:45:47
درود و سلام بر دوست بزرگوار جناب انصاری نژاد

سپاسگزارم
زنده باشید
علی‌رضا حکمتی
1393/3/10 در ساعت : 13:44:41
باسلام
روزهای اردیبهشتی تان برقرار...
غلامعباس سعیدی
1393/3/11 در ساعت : 0:2:5
درود و سلام بر جناب حکمتب بزرگوار
سپاسگزارم
زنده باشید
اکرم بهرامچی
1393/3/10 در ساعت : 1:5:39
آنقدر حسن در فرم ِ غزل میبینم
که معایب همه در کالبدش تحسین است

غزل بکر ز اندیشه و احساس پر است
حسن ِ تصویر و تخیل همگی در این است
بداهه ای بود
غلامعباس سعیدی
1393/3/10 در ساعت : 23:35:51
درود و سلام بر بانو اکرم بهرامچی

بسیار سپاسگزارم بزرگوار

بداهۀ زیبایی سروده اید. احسنت، دستتان درد نکند
دستی بر سر و صورت شعر بویژه مصرع اول بکشید زیباتر هم می شود.

زنده باشید و شاعر بمانید.
بازدید امروز : 697 | بازدید دیروز : 9,349 | بازدید کل : 123,034,156
logo-samandehi