ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



تقدیم به پیشگاه والای امام حسن «ع»




تا تکه تکه ریخت به روی غزل دلش



 



 



از زادگاه سبز ملائک دمیده  بود،وقتی که رنگ از رخ دنیا پریده بود



وقتش رسیده بود که زیبا شود زمین،یک قطره نور از دل کوثر چکیده بود



 



كم كم رسيد نيمه اي از هل اَتي به او،باريد نور كوثر و شمس و ضحي به او



بخشيد حسن خلق خودش را خدا به او ،در دست هاش طرح سخاوت كشيده بود



 



تنها ترین ستاره ی شب های آسمان،جا ماند بین دسته ای از کفر باوران



آیا کسی میان شما در تمام عمر!،یک مرد، بین این همه نامرد دیده بود؟



 



بوی فریب تا در و دیوار رفته بود،تا چشم های خیره ی خون بار رفته بود



تا تار و پود سینه ی سردار رفته بود،با کوله بار درد به اینجا رسیده بود



 



تا چشم کار می کند اینجا خیانت است،حتی فضای خانه پر از بوی غربت است



دیریست چشم ماه ،پر از اشک حسرت است،از لحظه ای که زهر، لبش را چشیده بود



 



انگار پاره پاره شده از ازل، دلش،هی تکه تکه ریخت به روی غزل، دلش



تا شد به طشت سرخ پر از خون بدل، دلش،اینجای شعر باد غریبی وزیده بود



 



راحت بخواب از غم این دشنه تیز ها،از سرزمین همهمه ها و ستیز ها



این تیر های تشنه تو را بوسه می زدند،دنیا میان قلب کمان ها تپیده بود



 



با دوریت چگونه مدارا کند زمین؟!بغضی گلوی سرد قلم را فشرده است



یک شب بقیع در غم و ناباوری تو را،از شانه های خسته ی خورشید چیده بود


کلمات کلیدی این مطلب :  تقدیم ، به ، پیشگاه ، والای ، امام ، حسن ، «ع» ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1390/5/21 در ساعت : 5:47:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  1169


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

سیاوش پورافشار
1390/5/21 در ساعت : 15:5:36
سلام بزرگوار
غزل زیبایی بود موفق باشید
بازدید امروز : 8,119 | بازدید دیروز : 16,374 | بازدید کل : 125,579,143
logo-samandehi