در خدا حافظی از بندر عباس...
به زیر سایه ات ای سید الکریم گذشت
مرا که چشم به دریا دو سال ونیم گذشت
دو سال ونیم از آن شامگاه می گذرد
که دل- پرنده ی شبگرد -از ین حریم گذشت
اذان مغرب گلدسته تان مرا می برد
چه فیض ها که از انفاس آن نسیم گذشت
کجای روضه ی دارالسلام برد مرا
سحر که بر دلم از باغ تان شمیم گذشت
غروب های زیادی دو چشم بر گنبد
میان پر زدن فوج یا کریم گذشت
شهید جذبه ی دریا نشسته گاه شفق
به لب ترنم"یارب ویارحیم" گذشت
چقدر رنگ پریده شبیه دشنه عبوس
چقدر ماه ملول از شبم دونیم گذشت
چقدر دستخوش صخره کوبی امواج
چها که بر من از آن اضطراب و بیم گذشت
مقیم ساحل بی تابتان شدم یک چند
دریغ، فرصت دریایی قدیم گذشت
چه آسمان زلالی ست آستان شما
به گریه خواند سحر شاعری حکیم گذشت
دلم سحر صلواتی از آن کرانه شنید
به من فقط نفحاتی از آن نعیم گذشت
تو آمدی و به بندر چقدر ابر زلال
که با دعای تو یاسید الکریم گذشت
مرا ببخش که شعرم زبان درازی کرد
مرا ببخش که پا از حد گلیم گذشت
1-امام زاده مظفر:امام زاده ای بزگوار در شهر بندر عباس