ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



نوحه زینبی 2
 
 
آنچه را از ابتدا می خواست می دانست او
 خنجر و گودال را؛ پیداست می دانست او
سرخ  سنگین سرخ سنگین سرخ ساعت روز  وقت
جمعه   بعداز ظهر   عاشوراست ؛می دانست او
 قتلگاه اینجاست آه اینجاست می بیند به چشم
ذوالجناح اینجاست راه اینجاست می دانست او
سنگ می بارد کماکان تیر می بارد مدام
 زیر باران تشنه و تنهاست می دانست او
او نمی دانست آب آور کجا افتاده است
ناله اما ناله سقاست می دانست او
خیمه هارا مثل آتش خیمه ها را مثل دود
خیمه ها را مثل غارت راست می دانست او
 محشر گودال را از روی تل خواهد گریست
 چشم؛ چشم دختر مولاست می دانست او
 شیهه اسبان خون پیچیده از امشب به دشت
 ناله زنجیرها فرداست می دانست او
 کاروان سرخی از سرهاست پیشاپیش من
 آنچه می بینم ولی زیباست میدانست او... 
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشورایی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/8/26 در ساعت : 11:28:43   |  تعداد مشاهده این شعر :  674


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1392/8/27 در ساعت : 6:43:22
یه نظر می رسد دوست شاعر همشهری من آقای رجبعلی زاده هرجا شعری درج می کند دیگر برنمی گردد ببیند چه نظراتی پیرامون شعرش ابراز شده یا حتی وقت نمی کند خوانشی از شعر خود پس از تایپ داشته باشد تا ببیند آیا سهوالقلمی صورت گرفته یا نه و مهمتر اینکه اصلا پاسخی به منتقدان و حتی تعریف کنندگان از شعرش نمی دهد که در این باره نمی دانم چه عرض کنم....غرض از اطاله ی کلام این است که دقایقی پس از درج این سروده از آقا علیرضا -سروده ای که نسبت به سروده های دیگرش مندرج در این دفترمقداری نامنسجم و ناگیراست-برایش پیام خصوصی فرستادم مبنی بر یادآوری اشکال در مصراع اول بیت دوم:
سرخ سنگین سخت ساعت روز وقت
و گفتم به نظر می رسد هنگام تایپ کلمه ای از قلم افتاده باشد که وزن را اینگونه درهم ریخته و آشفته کرده است.تا امروز صبح_27 آبان-صبرکردم دیدم عزیزدل ما رجوعی به دفتر شعرش نداشته تا متوجه پیام خصوصی ارادتمند شود-یعنی این خوشبینانه ترین حدسم است-این بود که ازین طریق مصدع به تکرار اشکال پیش آمده شدم تا با رفع آن توسط شاعر با شعری حداقل سالم از حیث وزن مواجه باشیم.
سودابه مهیجی
1392/8/27 در ساعت : 2:21:15
مصرع سوم گویا اشتباه تایپ شده چون وزنش کم است
عباس خوش عمل کاشانی
1392/8/26 در ساعت : 15:58:25
خصوصی:با درود.مصراع اول بیت دوم را تصحیح کنید.به نظرم هنگام تایپ کلمه ای از قلم افتاده است.
بازدید امروز : 14,443 | بازدید دیروز : 8,622 | بازدید کل : 123,339,574
logo-samandehi