از عمر ما دقایق و ساعات می رود
گاهی به خانه گه به ادارات می رود
یک روز بهر جشن و سرور است و روز بعد
از بهر چال کردن اموات می رود
طالح گذاشت عمر پی کسب عیش ونوش
صالح پی دعا و مناجات می رود
دانش پژوه از پی تکمیل علم خویش
عامی به دام تنگ خرافات می رود
شاعر چو پینه دوز زند بخیه دوغ را
عارف به سوی کشف و کرامات می رود
القصه هر که راست به تن یک سر ودو گوش
خر گر نباشد از پی خیرات می رود
آمین بگو دعای مرا تا که بنگری
بیهوده نیست کاین همه اوقات می رود
یارب به ما عطا کن از آن هندوانه ها
یا سیبها که سوی امارات می رود
گازی که اهل روس از آن بهره می برند
نفتی که مفت جانب شامات می رود!
از باغ خرمی که در آن زیست می کنیم
امیدوار باش که آفات می رود
یعنی گرانفروش شود زار و محتکر
آخر به پای دار مجازات می رود
صد سال اول ار نشود یحتمل بدان
قرن دگر به صبر و مدارات می رود
شاد است زان که قلب کسی را نکرد خون
«شاطر» اگر به دار مکافات می رود.