ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



کفــــش های ....-باور کوچه....

بالا و پاییــــن بسـته بودی دکـــــمه هایــــــت را!

گــُم کرده بودی در خیابــــــــان دســت و پایت را


قرمز شدی وقتی مرادیدی، چه اشکالی ست؟!

من دوســـــــت دارم کفــــش های تابه تایـــت را!



................................


 در انتـــــهایِ بی عبور ِ باورِ کوچــــــه ...

   میچینم از چشمـــان زیبــــــای تو آلوچه!

   من مینشینم روبه روی خانه ات تاشـــــب

   میخواهمت، آخر به این همسایه هاتان چه!؟


لیلی..
کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1392/6/8 در ساعت : 0:34:30   |  تعداد مشاهده این شعر :  4887


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

امیر سیاهپوش
1392/6/10 در ساعت : 18:14:9
سلام بر شما خانم محمودی
نقد استاد ایزدی گنابادی را اگر چه کمی تلخ، با تامل و دقت بیشتر مرور کنید.
و اینکه فرموده اند:«گول این خوشم امد ها را نیز نباید خورد » حقیقتا باید دقت کرد و فریب تحسین و ترحیب دوستان مهربانمان را نباید خورد. به هرحال قصد دوستان دلگرمی دادن یا تشویق شماست و شاید هم واقعا شعر شما را دوست دارند. به نظرم لازم است همه ی ما در ترحیب شاعران جوان بیشتر دقت کنیم و بدانیم بسیاری از این تشویقهای اغراق آمیز سکر آورند و شاعر را از فهم ایرادات شعرشان باز می دارند.
صادق ایزدی گنابادی
1392/6/9 در ساعت : 21:35:25
سلام بر شاعر محترم

فی الواقع اگر سعدی و حافظ و تمام اغاز گران شعر فارسی می دانستند که عاقبت شعر فارسی به چنین سر انجامی می خواهد بر سد از همان اغاز عطای شعر را به لقای ان می بخشیدند

و اما چرا این شعر در سطح ترین لایه های شعری متوقف شده است و هیچ نشانی از رگه های شاعرانه اشعار قبل شاعر را با خود همراه ندارد

در شعر اول شاعر به شکار و تصویر برداری از یک لحظه پرداخته است که به شدت و به سرعت به مصرف می رسد و در لایه عاطفی و سطحی متوقف می ماند و اگر از این اندک مایه حسی شعر در گذریم با یک نظم اشکار روبرو هستیم ضمن اینکه حتی شاعر در مصراع سوم از عهده یک نظم سالم نیز بر نیامده است

در عبارت "چه اشکالی ست "ضعف زبانی کاملا اشکارست

خانم محترم باید بدانند که در گیر شدن با لایه های احساسات سطحی و تند مخاطب شعر را تا حد یک شعر پشت کامیونی و کارت پستالی تنزل می دهد حقیر با دیدن اولین شعر ایشان در سایت گمان میکردم که حداقل به لحاظ شعری با شاعری حداقل متوسط روبرو هستم ولی این اشعار نشان می دهد که به سختی در اشتباه به سر می برده ام

شعر دوم به مراتب از شعر اول ضعیف تر و از ضعف بیشتری رنج می برد انسجام زبانی در ان دیده نمی شود در مصراع اول شاعر از باور کوچه ناگهان می رسد به میچینم و میشینم یعنی از زبان یک شاعر جدی ناگهان به ورطه زبانی یک دانش اموز سوم دبیرستان سقوط می کند

به لحاظ مضمونی و محتوایی نیز شعر دچار سقوطی با سرعت نور می شود از باور کوچه می رسد به رنجموره های یک عاشق پیشه ی سطحی که از فضولی همسایه ها به تنگ امده است فقط با دیدن این اشعار می توان گفت متاسفم خدا عاقبت شعر فارسی را بخیر کند

به شاعر محترم عرض می کنم دوران شعر گفتن به این شیوه های نخ نما گذشته است گول این خوشم امد ها را نیز نباید خورد و اگر بنا باشد به این شیوه شعر گفتن ادامه یابد بهتر است که عطای شعر را به لقای ان ببخشید
نام ارسال کننده :  راشدانصاری     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
عالی به ویژه دومی
هادی ارغوان
1392/6/9 در ساعت : 21:57:16
سلام
دیدی مرا ، قرمزشدی ،عیبی ندارد،نه
....
پیشنهادم راجدی نگیرید..
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:31:22
سلام...
ممنون از چیشنهادات خوب دوستان
:)
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1392/6/8 در ساعت : 2:50:33
سلام ، خیلی خوب بودن ، شاعر بمانی دوست خوبم
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 10:59:54
سلام جناب رضایی خیلی ممنونم
زهرا شعبانی
1392/6/8 در ساعت : 12:34:51
سلام فائزه جان
احساس ات دلنشین است
اما همونطور که جناب خوش عمل فرمودند مصرع آخر مشکل قافیه داره
آل(و)چه
ک(و)چه
همسایه هاتان(؟) چه!
مثلا وقتی می خواستید چه را در ردیف قافیه ها بیاورید (که اتفاقا هنجارشکنی زیبایی ست) باید قبل از آن (او) می آوردید که سلامت شعر رعایت می شد
موفق تر باشی عزیزم

فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 13:56:55

سلام خانم شعبانی بله متوجه شدم اصلا با این دید به قافیه هاش نگاه نکرده بودم

به او چه" درست میشه اگه جایگزین کنم.
ممنونم از نقد ونظرخوبتون..
مجتبی خرسندی
1392/6/8 در ساعت : 4:32:13
سلام
درود بر طبع لطیفتان
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 11:0:53
سلام جناب خرسندی
چشماتون لطیف میبینه
حسن پاکزاد
1392/6/8 در ساعت : 21:13:57
سلام
در ادامه صحبتهاي دوستان بايد بگم كه فضاي خاصي هم در اين دوكار هست
بنظرم چاشني طنزي كه استفاده شده ب نفع شعر تموم شده
فائزه محمودی
1392/6/9 در ساعت : 11:58:34
ممنون از حضورتون جناب پاکزاد..
یوسف شیردژم «افق»
1392/6/9 در ساعت : 16:37:4
سلام

اگر به جای:

قرمز شدی من را که دیدی نه چه اشکالی ست؟!

بنویسید:

قرمز شدی وقتی مرا دیدی... خیالی نیست ( یا : چه اشکالی است؟! )

مشکل تلفظ " من را " بر طرف می شود

زنده باشید





فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:30:27
سلام
بله شما درست میفرمایین با دومیش موافقم
قرمزش شدی وقتی مرا دیدی چه اشکالیست
ممنون ازراهنماییتون جناب شیردژم..
یوسف شیردژم «افق»
1392/6/9 در ساعت : 16:37:8
سلام

اگر به جای:

قرمز شدی من را که دیدی نه چه اشکالی ست؟!

بنویسید:

قرمز شدی وقتی مرا دیدی... خیالی نیست ( یا : چه اشکالی است؟! )

مشکل تلفظ " من را " بر طرف می شود

زنده باشید

افرا عسکریان
1392/6/8 در ساعت : 0:47:9
سلام
کارهای خوبی بودند
امان از همسایه ها!!
مانا باشید
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 10:59:34
سلام جناب عسکریان ممنون از لطفتون
همسایه ان دیگه!
علی گیاهی
1392/6/8 در ساعت : 8:56:30

بالا و پاییــــن بسـته بودی دکـــــمه هایــــــت را!

گــُم کرده بودی در خیابــــــــان دســت و پایت را


قرمز شدی من راکه دیدی نه چه اشکالی ست؟!

من دوســـــــت دارم کفــــش های تابه تایـــت را!


درود بر سرکار خانم فائزه محمودی شاعر دلسروده های دلنشین

چقدر زیبا بود این دو رباعی

دست مریزاد

شاد باشی /بدرود
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 11:11:25
سلام جناب گیاهی ممنونم
چشماتون زیبا بینه.
شماهم شاد باشید و شاعر
معصومه مهری قهفرخی
1392/6/9 در ساعت : 16:16:39
عشق آمده،با تو کار دارد،دل من
باران شده تا بر تو ببارد،دل من
دل بسته بمان واین که عاشق شده ای
اصلا به کسی ربط ندارد ،دل من

خیلی قشنگ بود.گاهی که اشعار دوستان را می خوانم ومی بینم که تو مایه های شعر آنها من هم بیت یا ابیاتی دارم برایشان می نویسم.این رباعی هم دقیقا حال وهوای رباعی دومت را دارد که تقدیمت می کنم.شاعرباش وشاعرانه بسرا...
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:28:55
سلام خانم مهری عزیز
واقعارباعی زیبایی بود ممنونم...
مهدی ایران نژاد پاریزی
1392/6/9 در ساعت : 23:22:16
سلام
واقعا زیبا بودند
لذت بردم
موفق باشید
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:31:45
سلام زیبا بین شمایید
ممنون
عباس خوش عمل کاشانی
1392/6/8 در ساعت : 7:0:9
درود بر مهیندخت شعروادب.دغدغه ی شعرهایت را که از جنس زمان است می شناسم و احساس عصیانگرت در برخورد با این دغدغه ها را ترحیبگرم....
واما در این نازنین سروده چه خوب است که همان قافیه ای را که ابتدا اندیشیده ای و درست هم هست-گیرم در محاوره کاربرد دارد-بیاوری.منظورم در مصراع آخر است.«همسایه هاتو چه» عیبی ندارد و اگر به جای «همسایه هاتان چه» بنشیند اشکال قافیه را برطرف می کند:کوچه - آلوچه - همسایه هاتو چه.امیدوارم سربلند باشی.
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 11:10:34
سلام جناب خوش عمل
.
ولی من احساس عصیانگر ندارم!

درمورد نظرخوبتونم باید بگم واقعیتش متوجه نشدم چی شد
همسایه هاتو چه؟
وقتی اینو گفتین من به نظرم رسید به جای همسایه هاتان بذارم همسایه هایت چه
شاید بهترباشه..
ممنون از حضورتون.
شهاب نجف آبادی
1392/6/9 در ساعت : 11:27:35
شست ات نشد آگاه در آن عصر پائیزی
یک مرد دارد فــارغ از هستی هوایت را
آهسته دنبالت می آید حامی ات باشد
تا نــشنود حتی کسی حجم صدایت را
-----------------------
سلام حضرت شاعر
قریحه ات ناب
شعر وقتی همراهش احساس
باشد چیزی دیگر می شود
متعهد بمانی
فائزه محمودی
1392/6/9 در ساعت : 11:59:30
شست ات نشد آگاه در آن عصر پائیزی
یک مرد دارد فــارغ از هستی هوایت را
آهسته دنبالت می آید حامی ات باشد
تا نــشنود حتی کسی حجم صدایت را

چقدر زیبا بود
ممنونم از حضورتون و لطفتون جناب نجف آبادی عزیز.
لیلا حسنوند
1392/6/9 در ساعت : 16:48:24
سلام یه اشکال ویرایشی داره ! می نشینم
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:30:57
سلام ممنونم از دقتتون!
بازدید امروز : 241 | بازدید دیروز : 30,900 | بازدید کل : 123,252,348
logo-samandehi