سلام دیدی مرا ، قرمزشدی ،عیبی ندارد،نه .... پیشنهادم راجدی نگیرید..
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:31:22
سلام...
ممنون از چیشنهادات خوب دوستان
:)
|
|
سلام ، خیلی خوب بودن ، شاعر بمانی دوست خوبم
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 10:59:54
سلام جناب رضایی خیلی ممنونم
|
|
سلام فائزه جان احساس ات دلنشین است اما همونطور که جناب خوش عمل فرمودند مصرع آخر مشکل قافیه داره آل(و)چه ک(و)چه همسایه هاتان(؟) چه! مثلا وقتی می خواستید چه را در ردیف قافیه ها بیاورید (که اتفاقا هنجارشکنی زیبایی ست) باید قبل از آن (او) می آوردید که سلامت شعر رعایت می شد موفق تر باشی عزیزم
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 13:56:55
سلام خانم شعبانی بله متوجه شدم اصلا با این دید به قافیه هاش نگاه نکرده بودم
به او چه" درست میشه اگه جایگزین کنم.
ممنونم از نقد ونظرخوبتون..
|
|
سلام درود بر طبع لطیفتان
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 11:0:53
سلام جناب خرسندی
چشماتون لطیف میبینه
|
|
سلام در ادامه صحبتهاي دوستان بايد بگم كه فضاي خاصي هم در اين دوكار هست بنظرم چاشني طنزي كه استفاده شده ب نفع شعر تموم شده
فائزه محمودی
1392/6/9 در ساعت : 11:58:34
ممنون از حضورتون جناب پاکزاد..
|
|
سلام
اگر به جای:
قرمز شدی من را که دیدی نه چه اشکالی ست؟!
بنویسید:
قرمز شدی وقتی مرا دیدی... خیالی نیست ( یا : چه اشکالی است؟! )
مشکل تلفظ " من را " بر طرف می شود
زنده باشید
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:30:27
سلام
بله شما درست میفرمایین با دومیش موافقم
قرمزش شدی وقتی مرا دیدی چه اشکالیست
ممنون ازراهنماییتون جناب شیردژم..
|
|
سلام
اگر به جای:
قرمز شدی من را که دیدی نه چه اشکالی ست؟!
بنویسید:
قرمز شدی وقتی مرا دیدی... خیالی نیست ( یا : چه اشکالی است؟! )
مشکل تلفظ " من را " بر طرف می شود
زنده باشید
|
سلام کارهای خوبی بودند امان از همسایه ها!! مانا باشید
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 10:59:34
سلام جناب عسکریان ممنون از لطفتون
همسایه ان دیگه!
|
|
بالا و پاییــــن بسـته بودی دکـــــمه هایــــــت را! گــُم کرده بودی در خیابــــــــان دســت و پایت را قرمز شدی من راکه دیدی نه چه اشکالی ست؟! من دوســـــــت دارم کفــــش های تابه تایـــت را! درود بر سرکار خانم فائزه محمودی شاعر دلسروده های دلنشین چقدر زیبا بود این دو رباعی دست مریزاد شاد باشی /بدرود
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 11:11:25
سلام جناب گیاهی ممنونم
چشماتون زیبا بینه.
شماهم شاد باشید و شاعر
|
|
عشق آمده،با تو کار دارد،دل من
باران شده تا بر تو ببارد،دل من
دل بسته بمان واین که عاشق شده ای
اصلا به کسی ربط ندارد ،دل من
خیلی قشنگ بود.گاهی که اشعار دوستان را می خوانم ومی بینم که تو مایه های شعر آنها من هم بیت یا ابیاتی دارم برایشان می نویسم.این رباعی هم دقیقا حال وهوای رباعی دومت را دارد که تقدیمت می کنم.شاعرباش وشاعرانه بسرا...
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:28:55
سلام خانم مهری عزیز
واقعارباعی زیبایی بود ممنونم...
|
|
سلام واقعا زیبا بودند لذت بردم موفق باشید
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:31:45
سلام زیبا بین شمایید
ممنون
|
|
درود بر مهیندخت شعروادب.دغدغه ی شعرهایت را که از جنس زمان است می شناسم و احساس عصیانگرت در برخورد با این دغدغه ها را ترحیبگرم.... واما در این نازنین سروده چه خوب است که همان قافیه ای را که ابتدا اندیشیده ای و درست هم هست-گیرم در محاوره کاربرد دارد-بیاوری.منظورم در مصراع آخر است.«همسایه هاتو چه» عیبی ندارد و اگر به جای «همسایه هاتان چه» بنشیند اشکال قافیه را برطرف می کند:کوچه - آلوچه - همسایه هاتو چه.امیدوارم سربلند باشی.
فائزه محمودی
1392/6/8 در ساعت : 11:10:34
سلام جناب خوش عمل
.
ولی من احساس عصیانگر ندارم!
درمورد نظرخوبتونم باید بگم واقعیتش متوجه نشدم چی شد
همسایه هاتو چه؟
وقتی اینو گفتین من به نظرم رسید به جای همسایه هاتان بذارم همسایه هایت چه
شاید بهترباشه..
ممنون از حضورتون.
|
|
شست ات نشد آگاه در آن عصر پائیزی یک مرد دارد فــارغ از هستی هوایت را آهسته دنبالت می آید حامی ات باشد تا نــشنود حتی کسی حجم صدایت را ----------------------- سلام حضرت شاعر قریحه ات ناب شعر وقتی همراهش احساس باشد چیزی دیگر می شود متعهد بمانی
فائزه محمودی
1392/6/9 در ساعت : 11:59:30
شست ات نشد آگاه در آن عصر پائیزی
یک مرد دارد فــارغ از هستی هوایت را
آهسته دنبالت می آید حامی ات باشد
تا نــشنود حتی کسی حجم صدایت را
چقدر زیبا بود
ممنونم از حضورتون و لطفتون جناب نجف آبادی عزیز.
|
|
سلام یه اشکال ویرایشی داره ! می نشینم
فائزه محمودی
1392/6/10 در ساعت : 9:30:57
سلام ممنونم از دقتتون!
|
|