من وصـــــــــــله ی ناجور هر پیراهنــــــــی هستم دیگر تو مجبوری بنوشــــــــــــی تلــــــــخ!چایت را سلام بر خواهر گرامی وشاعر ارجمند خانم محمودی شاعر شعرهای رویایی از حضورتان واقعا خوشحال شدمممممممممم پس بدرود نمیگویم / درود
فائزه محمودی
1392/5/30 در ساعت : 20:58:23
سلام ممنونم ازلطفتون....
منم از حضورتون خوشحالم و دیدگاهی که به اشعارمن دارین...شاد باشید
|
|
سلام بر شما هرچند در وبلاگتان این غزل را خوانده بودم، اما باز شیرین بود. موفق باشید
|
|
درود بر فائزه ی عزیزم بسیار بسیار زیبا سرودی و چند بار خواندم و لذت بردم چای هم تا دلت بخواهد خواهم نوشید برای آنکه ناخوشایند است مشکل خودش است از اینکه ماندی بسی دلشاد و خرسندم برایت بهترینها را از یزدان پاک آرزومندم
فائزه محمودی
1392/5/30 در ساعت : 20:52:17
سلام مجدد به خانم دکتر آرزوی عزیزم...
ممنونم بی شک نگاهتون زیباس..چای هم نوش جونتون!شاد باشیدو شاعر
|
|
سلام بانو خیلی خوشحالم که ماندید و دوباره از شما می خوانیم مجبورم یک چایی بدون قند بنوشم .... هرچند اپیدمی شود .
فائزه محمودی
1392/6/2 در ساعت : 21:44:47
سلام خیلی ازشما سپاس گزارم .......
نوش جان!
|
|
درودبرشما
خواندم ولذت بردم
فائزه محمودی
1392/5/30 در ساعت : 21:8:3
سلام ممنون از نگاهتون
|
|
سلام و درود خوشحالم که میبینم برگشتید با حضور اساتید مجربی که دراین فضای مجازی زحمت میکشند میتوانید به انتظار روزهای خوبی باشید شعرتان را هم در وبلاگتان خوانده بودم و شعر خوبی است بر قرار و بر مدار یا علی
فائزه محمودی
1392/5/30 در ساعت : 21:9:17
سلام برشما..
مگه میشه اینهمه لطف و دلجویی دوستان رودید و برنگشت!؟؟؟
ممنون از حضورتون.......شادباشید و شاعر
|
|
سلام دوست سه بیت ابتدایی شعر را بیشتر دوست داشتم. ابیات چهارم و پنجم هم گمانم شعیف ترین ابیات بودند. در بیت چهارم در "این ادعایت را..." کلمه "این " در شعر حشوه و نیاز به زمینه سازی بهتری در مصراع قبلیش داره. در بیت پنجم هم "خب" خیلی بد شده.در کل کار قبلی تان را بیشتر دوست داشتم
|
سلام . با خود می پرسم این "هوش "قوی یک شاعر است که این شعر را بدین " فن " اجرا نموده و دوست داشتنی به نظر آورده یا دلنشانی سخنش از قوت " آفرینندگی " اش است ...؟ جادو یا معجزه مسئله این است ...ممنونم .
|
سلام زیبا بود واقعا ننشستن بعضی واژه ها در ابیات هم شاید از نگاه متحجرانه بنده به استفاده کردن از این کلمات در اصطلاح شکسته و نو است در شعر ... که شاید به طبع خیلی ها هم خوش آید یا علی
|
جغرافیای چشمانت همیشه گرم باد وآفتابی وحس رویایی شاعرانگیت همواره مثل آسمان کویر زلال باد وآبی .لذت بردم
حسن تو همیشه در فزون باد
|
سلام
شعر زیبایی سروده اید
همان غزل جنجالی برای اثبات توانایی تان کافی است !
زنده باشید
|
سلام خیلی زیبا بود موفق باشی دوست خوبم
فائزه محمودی
1392/5/30 در ساعت : 20:48:17
سلام سپاس ویژه...ممنونم
|
|
سلام. من هم این را چند روز پیش در وبلاگتان خوانده بودم. به نظر می رسد حساسیتی به واژه ها نداشته باشی و به سادگی واژه ها را به خدمت میگیری. در حالیکه انتخاب قافیه های خوب به کارتان استحکام بیشتری می دهد. مثل این بیت که اتفاق تازه ای در شعر نیست و و با کمی وسواس بیشتر بیت بهتری می شد: یک لحظه عاشق باش و من هم عشــق تو باشم یک ثانــــــیه با من عوض کــــــن خب تو جایت را ! برخی ابیات هم خیلی خوب جا افتاده اند. مثل بیت دوم.
فائزه محمودی
1392/5/30 در ساعت : 20:45:30
سلام.......خیلی ممنونم از حضورتون ...
حتما اندفه وسواس بیشتری خرج میدم...ممنون از نگاهتون
|
|
باسلام! مانند دیگر کارهایتان فوق العاده است. واقعا ارزش بارها خواندن را دارد.
|
اسطوره ی آرامشم بودی ولی حالا/له کرده ای حس مرا بردار پایت را/...زیبا بود/
|
صف میکشی با شاه و سربازت دراین شــــطرنج
رو کـــــــن برایم نقشـــــه های کودتـــــایت را !
فوق العاده بود.همیشه شاعر باش...
|
سلام فائزه جان
شاعرانه دلنشین بود
پیروز باشی و قلمت همواره سرشار از شعر باشه!
یا علی(ع)
|
من، حبـــّــــــه ی قــــــــند توأم، بردار چایـــت را ! حــــــل کن در آن قانـــــونِ تــــــلخ ِ انـــــزوایت را کی میرسد آلوچــــــه های چــــــشم ِ برّاقت...؟ در چشم خـــیسم می تکانی شاخـــــه هایت را ؟ اســطوره ی آرامـــــــشم بودی ولـــــــــی حالا... لـه کرده ای حــــــــــسّ مرا بردار پایــــــــــــت را ! احسنت این ابیات واقعا عالی بود و من بیشتر پسندیدم
|
سلام شعر زیبایی بود با نگاهی نو کلماتی مثل چای ،حبه ی قند ،آلاوچه،فرمول،کودتا و... واستفاده ی به جا از آن ها نشان از ذهن پویا وتسلط استادانه ی شاعر دارد تنها کلمه ای که در بین این کلمات احساس غریبانگی می کند شاید کلمه ی اسطوره باشد خبُ هم خوب جانیفتاده واین در بیت چهارم حشو است بیت های خوبی داشت ولی یک بیت مانده به ؟آخر بسیار توانمند ظاهر شده وقلهّ ی این شعر است من وصله ی ناجور هر پیراهنی هستم دیگر تو مجبوری بنوشی تلخ!چایت را ........... هم چنان سراینده شعر های دل چسب بمانی!
|
|
ممنونم از تمام دوستان از نقد ونظر خوبشون جناب رهنما فردوسی نظری ضیایی سعادتخانی نادری بخشی شیر دژم اقتداری و خانم ها مهری افضلی و عاطفی سپاس گزارم از حضورتون.. شاد باشید و شاعر
|
شما جزء چند شاعر خوب متولد دهه هفتاد هستید.
|