ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



که آخر "بی بیِ" چشم تو "شاهم" را بغل کرده!

کسی که مصرع بی سرپناهـــــــم را بغل کرده ــ

نشسته توی چشمانــم نگاهـــــــــم را بغل کرده

 

کسی که بین موهایم به رنگ "گندم" عادت کرد ــ

"هبوطش" را نفهمید و "گناهــــــــم" را بغل کرده

 

نشستم پای این کُنده که دودش را به خـوردم داد

ورم کرده گلویم بس که آهــــــــــــــم را بغل کرده

 

پلنگ وحشی چشمم به تو درآب چنگ انداخت ــ

من از این برکه بیزارم که ماهـــــــــم را بغل کرده!

 

تحصن میکنی در من، برایم شرط بگــــــــــذاری ــ

تو یک مشروطه خواهی که سپاهــم را بغل کرده

 

دلم را بُر نزن دیگر، نمیفهمی چه خوشــــحالم ــ

که آخر "بی بیِ" چشم تو "شاهم" را بغل کرده!

 

دوباره دزدکی "گیــــــلاس" میچینم زمانیــــکه ــ

لبت لب های سرخ ِ روسیاهــــــــم را بغل کرده

 

از اینکه جاده هــــــا بویِ تورا دارند فهمــــــیدم ــ

خیابان های آغوش ِ تو راهــــــــــــم را بغل کرده!

 

20مرداد92

لیلی

کلمات کلیدی این مطلب :  ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/27 در ساعت : 17:15:24   |  تعداد مشاهده این شعر :  2300


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1392/5/27 در ساعت : 18:46:48
سلام بر شاعر محترم

اولین ویژگی که در این شعر به چشم می خورد زنانگی است که بر بافت و ساختار ان مسلط است

چشمانم موهایم و .... همه نشانگر آن است که ما با زبان و شیوه ی تصویر سازی یک زن روبرو هستیم که در ظاهر (گفتم فقط در ظاهر )به لحاظ بر خی از ویژگی های مدرن امروزی خود بسیاری از هنجار ها را شکسته است

بر زدن ،بی بی و شاه از اصطلاحات بازی پاسور است که شاعر در صدد مضمون سازی بر امده است

و اما مهمترین و اساسی ترین موضوع ای شعر شخصیتی است که شاعر مورد خطاب قرار می دهد که در جایی با کسی و در جایی با تو گزاره هایی را به وی نسبت می دهد و به دلیل اینکه این شعر به میزان اندکی از ویژگی های اشعار آوا نگارد بهره می برد

شخصیت مورد خطاب به راحتی دست یافتنی نیست و می تواند سه وجه داشته باشد وجهی عاشقانه و عارفانه با دو رویکرد زمینی و اسمانی که به هر حال خاستگاه معشوق در خارج از وجود شاعر است

و اما حقیر شخصیت مورد خطاب شاعر را در مفهومی عرفانی اما در وجود خود شاعر در یافته ام

شاعر در سراسر این شعر با خودش گفتگو می کند و بخشی از وجود خود را به چالش می کشاند تا در حقیقت به ذات منزه عرفانی انسانی خود دست یابد

شاعر این شعر اگر به ظاهر از گیلاس و بی بی حرف می زند همه از باب این است که در منظر ملامت قرار گیرد تا به نوعی خود را از ریا کاری و ظاهر سازی بر هاند

البته شعر در وجه گفتگو با معشوقی آسمانی نیز قابل پذیرش است

اشاراه غیر مستقیم به هبوط انسان از بهشت در بیت دوم از تکات برجسته ی این شعر ست که نگاه خاص شاعر را به هستی نمایان می سازد

نتیجه آن که این شعر اثری است که باید مولف ر ا فراموش کرد و با متن بر اساس نوع انعکاسی که در ذهن ایجاد می کند بر خورد نمود

به طور مثال ردیف بغل کرده را شاعر در مورد مولفه هایی به کار برده است که مخاطب خد می تواند روایت های مختلفی را در ذهن خو د بسازد
رضا محمدصالحی
1392/5/28 در ساعت : 18:50:59


نقدی بسیار عالی و برازنده است
کاش به ماندن بانو محمودی گرامی در سایت کمک کند
درود بر شما استاد گنابادی
راستی چگونه می توان نقد شما را داشت ؟
نام ارسال کننده :  س     وب سایت ارسال کننده
متن نظر :
سلام خانم فائزه محمودي گرامي اولين بار است شعري ازشما خواندم بسيار بسيار لذت بردم با اينكه جوانيد ولي شعرتان بسيار زيبا و پرمعنا بمان و بمان و بمان هرچند رفتاري كه شده در نهايت بي اخلاقي محض بوده اميدوارم ديگر مديران سايت اجازه ندهند اين بي اخلاقي تكرار شود راجع به هيچ خانم با شخصيت و ايراني ديگري هست در اين سايت خانمي كه از كشور ديگري شعر مي سرايند و عكسهاي ايشان بي حجاب هم بوده است اعتراضي نبوده و شعرهاي همانند شعرتان همچنان زيبا شاعر باش و بمان با آرزوي موفقيت برايتان به اميد ديدار دوباره شعرهاي زيبايتان
علی اصغر اقتداری
1392/5/27 در ساعت : 17:28:20
سلام
زیبابود ودل چسب
آفرین!
فائزه محمودی
1392/5/27 در ساعت : 17:57:22
سلام سپاسگزارم
افرا عسکریان
1392/5/27 در ساعت : 18:46:29
سلام
غزل خوبی بود
مانا باشید
فهیم بخشی
1392/5/29 در ساعت : 5:27:35
سلام ودرود


احسنت



بسیار زیبا


لذت بردم
علی‌رضا مردانی (شباهنگ)
1392/5/27 در ساعت : 23:26:20
شعر بسیار زیبااست
اما مصرع سوم سکته داره که با قواعد وزنی و اختیارات شعری هم خوانی نداره
صادق ایزدی گنابادی
1392/5/28 در ساعت : 11:32:39
سلام بر جناب مردانی
بیت از نظر وزنی مشکلی ندارد
کسی که بی/مفاعیلن
ن موهایم /مفاعیلن
به رنگ گن/مفاعیلن
د ما دت کرد /مفاعیلن
فقط عادت را باید با حذف ع خواند
وحید ضیائی
1392/5/28 در ساعت : 1:58:40
با اینکه پیشتر فکر نکنم دیده یا شنیده باشمتان ( جهت قضاوت در امر نقد عرض می کنم ) ، این تک اثر ، اثری در خور و جاندار بود . ممنون
معصومه مهری قهفرخی
1392/5/27 در ساعت : 17:37:26
درود بر شما غزل بسیار زیبایی است.ردیف وقافیه خیلی خوب با مضامین وتعابیر نو دست به گریبان شده واحساس مخاطب رابغل کرده.موید وشاعر باشید
دکتر آرزو صفایی
1392/5/28 در ساعت : 11:7:21
درود بر شما بانو
زیبا نگاشتید
دست مریزاد
علی گیاهی
1392/5/27 در ساعت : 19:7:34

از اینکه جاده هــــــا بویِ تورا دارند فهمــــــیدم ــ

خیابان های آغوش ِ تو راهــــــــــــم را بغل کرده!

سلام برخواهر ارجمند سرکار خانم محمودی

بسیار بهره بردم از غزل زیبایتان

فردایتان بهاری

دست مریزاد

بدرود
فائزه محمودی
1392/5/27 در ساعت : 23:40:38
سپاسگزارم ازهمه دوستان چه اونهایی که شعرمودوس داشتن چه اونهایی که ....
من هم بچه مسلمونم هم باغیرت...........
دقایق خوبی داشتم تو این سایت ممنونم از همتون...
خداحافظتون.
حامد خلجی
1392/5/28 در ساعت : 2:14:34


خانم فائزه محمودی شعر تان زیباست ولی محیط سایت شاعران پارسی زبان خیلی خیلی عرفانی است . برای دوستان جالب نبود دوستان هم کم لطفی نکردن به جای که پیام خصوصی بدند درون حیات خلوت اعتراض کردند کار جالبی به نظر نمیاد رسم زمانه جوانی را اتش می زند.....روی کاغذ پاره پاره می کند
اکبر نبوی
1392/5/28 در ساعت : 11:26:55
درود بر سرکار عالی
غزل عاشقانه تان بسیار دلنشین است.
عناصر مفهومی آشکاری که در این غزل هست، تفسیر و تحلیل یکسان و یکدستی را بر نمی تابد. به گمان من، " حال " خواننده در برقراری ارتباط با اشعاری از این دست، بسیار تعیین کننده است. ( گرچه بنده معتقدم " حال " همیشه و همه حال در زندگی موثر است و بویژه در نقد و نظر. و در آینده در باره ی نقش " حال " در نقد خواهم نوشت. )
امیدوارم باز هم در این پایگاه ارجمند از شما بخوانم و لذت ببرم. از خداحافظی های زود هنگام هم پرهیز کنید. من تردید ندارم وقتی در خلوت خود نسبت به آنچه در باره ی غزل خوب تان در حیات خلوت نوشته شده است، درنگ کنید، نکته های قابل آموختن را خواهید یافت. بی گمان این نکته ها برای همه ی ما ــ بویژه سرکار عالی که جوان هستید ــ بسیار مغتنم و خجسته است.
سربلند باشید
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1392/5/27 در ساعت : 18:39:23
سلام
حضورتون در سایت را خوش آمد می گویم
شعر خیلی زیبایی است
انشاالله بیشتر و بیشتر از شما بخوانم
موفق باشید و پیروز
فرج الله نعمتی (نادر)
1392/5/27 در ساعت : 21:41:55
سلام.
به نظر بنده اگر ردیف های راحت تری انتخاب بفرمایید بهتر می توانید از عهده ی سرودن آن برآیید.
مثلا ردیف کرده و قوافی بغل ، عسل، دغل، مثل، کچل، هچل، برای یه غزل 5 بیتی به نظرم بس باشه.
با آرزوی خوندن اشعار زیباتر شما، همکار شاعر ارجمند و جوان آینده دار میهن عزیزم، ایران سربلند.
نادر
حبیب حاجی پور
1392/6/4 در ساعت : 15:29:41
باسلام!
خیلی زیبا بود سرکار خانم!
آفرین بر شما!
تکنیک های شاعرانه در این غزل معرکه است.
مجتبی خرسندی
1392/5/28 در ساعت : 1:58:35
سلام دوست عزیز
درود بر شما
موفق باشید
یاعلی(ع)مدد...
رضا محمدصالحی
1392/5/27 در ساعت : 17:40:13
پلنگ وحشی چشمم به تو درآب چنگ انداخت ــ

من از این برکه بیزارم که ماهـــــــــم را بغل کرده!


سلام بانو محمودی

دیر زمانی است از شما شعری نخوانده ام و اما این غزل زیبا جای تبریک دارد
شهاب نجف آبادی
1392/5/27 در ساعت : 20:47:12
نمـی دانم چه پیش آمد ز سـوز آتش هجران
که آهم سینه را - یا سینه آهم را بغل کرده
--------------------
سلام حضرت شاعر
شعرتان پر از احساس ناب
سرشار از شعر و سرودن باشید
خداوند موفقـــتان بدارد - الـــتماس دعا

شهاب نجف آبادي
منتظر ديدارتان در :
1- www.najafabadi-shahab.blogfa.com
2- www.shahab33.mihanblog.com
محمد حسین خوش عمل
1392/5/28 در ساعت : 0:41:24
فائزه خانم عزیز.آنچه در بحثهای طلبگی شعروشاعری گفته می شود اگر از روی حب باشد خودتان باید بهتر بدانید که از روی بغض نیست مگر اینکه طرف مقابلتان فردی بیمار باشد.یکی از خصوصیات شمارا از دوستان شاعری که بیش ازمن می شناسندتان ایستادگی پای شعرتان می دانم.شما آمده اید پس خوب است بمانید .اگر من نوعی انتقادی هم دارم شاعرانه جوابگو باشید.اگر یک درصد در شاعر بودنتان و اینکه خلاق و کاشفید تردید داشتم مثل رد شدن از کنار دهها شعر از دیگران بی اهمیت از کنار شعرتان می گذشتم.پویا و گویا و مانا باشید.
هادی ارغوان
1392/5/30 در ساعت : 21:19:40
اگر یک درصد در شاعر بودنتان و اینکه خلاق و کاشفید تردید داشتم مثل رد شدن از کنار دهها شعر از دیگران بی اهمیت از کنار شعرتان می گذشتم...
جناب خوش عمل..
فکرمی کنم شمابه شاعران این سایت ازبالا نگاه می کنید..شایدخودراشاعرترمی دانید..نمی دانم، امابازتاب پاراگراف بالادرذهن مخاطب چندان دلنشین نیست..
حتا تازه کارترین وناشی ترین شاعران این سایت هم می تواننداین ادعاراداشته باشندکه ازکناراشعارمن وشمای نوعی بی اعتناعبورکنند..
هادی ارغوان
1392/5/30 در ساعت : 21:19:41
اگر یک درصد در شاعر بودنتان و اینکه خلاق و کاشفید تردید داشتم مثل رد شدن از کنار دهها شعر از دیگران بی اهمیت از کنار شعرتان می گذشتم...
جناب خوش عمل..
فکرمی کنم شمابه شاعران این سایت ازبالا نگاه می کنید..شایدخودراشاعرترمی دانید..نمی دانم، امابازتاب پاراگراف بالادرذهن مخاطب چندان دلنشین نیست..
حتا تازه کارترین وناشی ترین شاعران این سایت هم می تواننداین ادعاراداشته باشندکه ازکناراشعارمن وشمای نوعی بی اعتناعبورکنند..
زهرا شعبانی
1392/5/28 در ساعت : 5:39:34
سلام به خانم محمودی عزیز و مهمانان بزرگوارش
به نظر من هم شعر زیباست و هم عکس
در واقع هیچ مشکلی در هیچ یک از این دو وجود نداره!
چشم ها را باید شست...
مجتبی اصغری فرزقی
1392/5/28 در ساعت : 8:55:59
كار خوبي از شما خواندم

موفق باشيد خواهر خوبم

كيان- مشهد
بازدید امروز : 30,567 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,251,774
logo-samandehi