ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



القصیده الموتوریه!!

 

بنده راکب بر شتر بودم و حالا یک موتور

فرق دارد دنده های یک شتر با یک موتور

 

بنده از آن روز دیگر هیچ کس را بنده نیست

کی شنیدی از خدا کرده ست پروا یک مو تور ؟!

 

گر جماعت مثل دریا از خیابان رد شــــــــوند

می زند بی ادعا دل را به دریا یــــــــک موتور

 

دختری از یک خیابان گر کند قصـــــــــد عبور

پیش پایش می زند فوری بفرما یــک موتور!

 

این موتور یا آن موتور ؟ هریک چراغی میزند

می کند او انتخاب از بین آنها یــــــــــــک موتور

 

دلبری را می رساندم پیش از این تا مدرسه

پیش از این می کرد کار زانتیا را یــــــــک موتور

 

کس به میدان در نمی آ ید سواران را چه شد

دودها شد محو ، چیزی نیست الا یک موتور

 

بهترین راه ترور کردن قضاوت کن که چیست؟

با دوچرخه یا پیاده ، با شتر ، یا یک موتور ؟!

 

بگــذریم از بیـــــت های ظاهرا بودار و بــــــــد

من نگفتم، تجربه می گوید اما یـــــک موتور !

 

همچنان ، هرگز، همیشه ، بی گمان ، حتی، ولی

باز ، اما، تازه ، شاید ، گرچه ، زیرا ... یک موتور !!

 

در کمال سادگـــــی بی شک به یوسف میرسید

گر می آ مد می خرید ازما زلیخا یــــــــــک موتور

 

هر چه هست از قامت ناساز بی اندام ماست

ورنه من دیدم سه پشته می دهد پا یک موتور !

 

فاعـــلاتن ، فاعــــلاتن را رها کن بـــــــعد از این ،

دست کم در خواست کن از حق تعالی یک موتور

-----------------------------------------------

 

در بــــیایان خر اگر جفــــــتک پرانی می کند

در خیابان می کند امروزه غوغا یــــــک موتور!

 

ترک من بنشین و ترک زنـــــــــــدگانی را بکن

پیش از اینها لنگ هایی برده بالا یک موتور!

 

زیر پای هرکس و ناکس نشستن تا به کی ؟!

عاقبت یک روز مشتش می شود وا یک موتور!

 

از سر شب باهمین بوق سگی تا(بوق سگ)

حال گیری می کند تا صـــــــبح فردا یک موتور

 

هیـــچ کس مانند من ایجاد نا امنی نـــــــــکرد

بر می آید این مهم از دست کی ؟ ها ؟ یک موتور

 

با خودش می گفت یک شب زیر لب در کوچه ای

با دوتا تک چرخ تنگیدم به دنیــــا یـــــــک موتور !

 

گاه می خواهی بلانســبت خودت را گم کنــی

می شود مثل اجل  یـــــک باره پیدا یک موتور

 

فی المـــثل در فاضــــــــلاب شهر جفتک میزند

می رود از گرده های شــــــــــهر بالا یک موتور

 

زیگزاگی می رسد از راه و از جـــــــــا می پری

می رسد با بوقهای زشت در جا یـــــــک موتور

 

می پری از جا نمی دانی چه حـالی می شوی

وقتی از جا خوردنت می خندد آفا ! یک مـــوتور

 

همچـــنان در کوچه های شهر پشــــــتک می زند

با صدایی سخت کاذب نیمه شب ها یک موتور

 

دیدن این صـــحنه ها در شهر تکراری شـــــــده :

- زیر چرخ کامـــــیونی کرده لا لا یک مــــــــوتور !

 

گر به هر عنوان زد  و پنچر شـــد  از چرخ عقب 

می خرد فردا برایش باز پاپا  یــــــــــــک موتور!

 

این منـــــم ، یـــــــــک لاقبای ساده ی بی ادعا

احمقم ، کورم ، کرم ، شب گرد تنها ، یک موتور

 

بعد عمری بین سرها  مانده این سر بی کـــــلاه

خسته شد دیگر ، ندارد بیش از این نا ، یک موتور

 

آنقـــــــدر ویراژ دادم بیــــن این ابــــــــیات لـــوس

آخرش این بیـــــت ها می سازد  از ما یک موتور 

 

بنــــــده مامورم که آسایش نباشـــــــد توی شهر

( بیش از این عرضی ندارم ) باتو ، امضا یک موتور

کلمات کلیدی این مطلب :  شعر طنز ،

موضوعات :  طنز ،

   تاریخ ارسال  :   1392/5/21 در ساعت : 10:15:17   |  تعداد مشاهده این شعر :  587


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی نظری سرمازه
1392/5/21 در ساعت : 14:23:34
درودشاعرگرامی.طنز واقع بینانه ی زیبایی بود.خوشم آمد، مرحبا.
راشد انصاری
1392/5/22 در ساعت : 9:28:13
سپاس بزرگوار
حمیدرضا اقبالدوست
1392/5/21 در ساعت : 11:18:45
شاد و سلامت باشید استاد راشد ارجمند /بالاخره نیروی انتظامی با هر ترفندی که شده سر موتوری ها هم کلاه گذاشت هرچند بعضی از موتوری ها سر خودشان کلاه می گذارند و قاچاقی کلاه نمی گذارند /یا حق
محمد حسین انصاری نژاد
1392/5/22 در ساعت : 0:8:44
سلام خالو!
سرذوق آمدم بااین طنزینه ات!
راشد انصاری
1392/5/22 در ساعت : 9:28:39
ممنون شیخ...
میثم داودی
1392/5/22 در ساعت : 21:50:2
دلبری را می رساندم پیش از این تا مدرسه
پیش از این می کرد کار زانتیا را یــــــــک موتور

عالی بود
فاطمه معین زاده
1392/5/21 در ساعت : 12:26:42
به نام خدا
سلام
زیبا بود اما به نظرم یه خورده زیادی طولانی شده، اگه زیادی ویراژ بدین بین بیت ها، برای شعرتون اتفاق بدی می افته ... !
راشد انصاری
1392/5/21 در ساعت : 14:6:10
سپاس
در شعر شهرآورد عاشقانه ویراژ نداده بودم این جا تلافی شد
بازدید امروز : 1,175 | بازدید دیروز : 56,896 | بازدید کل : 123,222,382
logo-samandehi