ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



فی البداهه های انجمنی...
*اشاره
از سال 1353 تا سال 1355 شمسی یک پای ثابت انجمن ادبی صبای کاشان بودم.هفته ای یک روز انجمن به ریاست استاد فقید مصطفی فیضی -ادیب و شاعر فرهیخته که جامع علوم متداول قدیم و جدید و از نوادگان ملامحسن فیض ایضا ملاصدرا بود-در محل اداره ی فرهنگ وهنر آن زمان تشکیل می شد.در این انجمن که قدمتی بیش از 350 سال دارد اغلب شاعران کاشانی و بعضا شاعران مهمان از سایر بلاد شرکت می کردند.یکی از برنامه های جالب و همیشگی انجمن اقتراح فی البداهه بود.یعنی رئیس انجمن بیتی از شاعری شهیر -چه قدیمی و چه جدید- می خواند و از شاعران حاضر می خواست تا در اقتفای آن بیت ابیاتی فی البداهه بسرایند.من که در عنفوان جوانی و دارای طبعی وقاد بودم همیشه ازین برنامه استقبال می کردم و بیشترین ابیات فی البداهه را -صرف نظر از کیفیت- می سرودم.در ذیل جهت تغییر ذائقه ی مهمانان این دفتر چند عنوان از آن فی البداهه ها تقدیم می شود:
*******                                   **************                             *******
(1)
در این  محنت سرا  جز   غم    ندیدیم
که   زحمت  از    همه    عالم کشیدیم
از  آن  جامی که مردم  شهد    نوشند
شرنگ  ذلت   و    محنت     چشیدیم
زیان  کردیم  در     بازار      دوران
که    کالای   جوانمردی      خریدیم
به   رندان   ساغر  می     برگزیدن
مبارک   باد...  ما   هم    برگزیدیم
ز   راه   پر  خم  و   پیچ    عبادات
به   منزلگاه    وحدت  کی  رسیدیم...
(2)
نمی شود که دل  از  عشق   یار   بردارم
ز  نخل   قامتش   امید     بار  و  بر دارم
خدا   نیاورد آن  روزگار     شومی     را
که  از  وفا  و   صفا خویش  بر حذردارم
مرا و  دیدن روی  تو   و   حکایت  مهر
چه  کم به محفل عیش وطرب دگر   دارم
گلایه ای است مرا ازتوای طلیعه ی صبح
که شوق دیدنت از شام   تا   سحر دارم
نثار  مقدم  ساقی سروده ام   غـــــزلـی
که از  مصاحبتش در  دهان شکر دارم
(3)
در کنج قفس قصه ی پرواز چه   گویم
از موهبت   بال و پر  باز   چه   گویم
با  بغض گلو نغمه ی امید  چه خوانم
در بند  اسارت   سخن  راز  چه گویم
از  سینه به جز آه جگرسوز  نخیــزد
با این همه  از  طبع غزلسازچه گویم
از  تار  دلم بانگ  طرب خیز نخیــزد
بیهوده ازین زخمه ی ناسازچه گویم
با یار ازین گوشه ی زندان نفس گیر
شرح غم جانسوز درون  بازچه گویم
(4)
امشب که تورا با سخن عشق سری نیست
جز قافله ی اشک   مرا    همسفری نیست
جویای  خبر هستی  و  بگذار     بگــویم
جز  سوختن و  ساختن اینجا  خبری نیست
پروانه ی دردم که دراین  غمکده  امشب
از موهبت شمع  مرا   جز شرری  نیست
جامم دل و خونم می و دردم شده  ساقـی
در  میکده ی سینه   بساط  دگری نیست
امشب شب تاریک فراق است که بر آن
ماتمزده را   چشم   امید   سحری نیست...
(5)
شاخه ای گل دارم و بر موی او خواهم  نشاند
بر هدف  امروز    تیر     آرزو خواهم نشاند
جامی  از  لبهای آن   زیباصنم خواهم  کشید
شعله های  آتش دل  را    فرو خواهم  نشاند
گوهر  مقصود را بی دردسر خواهم    ربود
بوسه  بر  رخسار اوبی گفتگو خواهم نشاند
با خیال  وصل  تنگش در بغل خواهم گرفـت
حرف خودبرکرسی ازاین طرزوخوخواهم نشاند
تا سر شب غنچه خواهم دادو گل خواهم گرفت
بر خزان دل  بهاری  رنگ  و بو خواهم نشاند...
(6)
دلم ز  گردش  ایام  دم به دم   شکند
چه خوشتراست ز بیدادآن صنم شکند
هزار خار اگر بر  دلم  نشیند     به
از آن که یار مرا خار در قدم   شکند
دلی به سینه مراهست و نیست اندوهی
اگر زلطف  نوازد گر  از   ستم شکند
ز اشک دیده کنم خاک آستانش گل
اگر مرا به گلو باز بغض  غم  شکند
غلام  درگه آن دلبرم  که  وقت نیاز
به ناز چون که بیفزود عهد کم شکند
اگر به شعردر آرم حکایت غم  عشق
بیاض سینه زند چاک و سر قلم شکند
(7)
چو نی شکایت از ایام  گفتگوی  من  است
هزار  عقده ی  نگشوده در گلوی من است
چو شمع  محفل  زیبارخان    شب پیما
به گاه شادی و غم  گریه  آبروی من است
به هر کجا سخن از تیره روزگاران رفت
یقین کنم که در آن جمع گفتگوی من است
مرا چه سود ازین  زندگانی    موهــــوم
به مرگ  گو  که بیا مردن آرزوی من است...

کلمات کلیدی این مطلب :  فی ، البداهه ، های ، انجمنی... ،

موضوعات :  عاشقانه و عارفانه ،

   تاریخ ارسال  :   1392/3/18 در ساعت : 20:8:50   |  تعداد مشاهده این شعر :  1250


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

علی اصغر اقتداری
1392/3/19 در ساعت : 22:50:41
سلام استاد
شما هنوز هم در بداهه گویی ید طولایی ذارید
مانا وسربلند باشی.
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود و فراوان درود براستاد فرزانه ی مهرپرور.از حضور مهرانگیز و چاکرنوازیتان سپاسگزارم.
مرضیه عاطفی
1392/3/20 در ساعت : 11:36:20
سلام بر شما و شاعریتان

ذوق سرشارتان جای تحسین دارد



همواره پیروز باشید
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود فراوان.از لطفتان ممنونم.
حمیده میرزاد
1392/3/22 در ساعت : 0:22:42
سلام بر استاد محترم


چو نی شکایت از ایام گفتگوی من است
هزار عقده ی نگشوده در گلوی من است

زیباستتتتتتتتتتت..
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود.الهی سربلند باشید.
زهرا شعبانی
1392/3/23 در ساعت : 2:37:18
درود بر شما استاد ارجمند
دلتنگ سروده هایتان بودم
روزگارتان نیک...
ءءءءءءءءءءءءءء
درود.عمرتان چون مهرتان مستدام باد.
رضا محمدصالحی
1392/3/20 در ساعت : 19:1:0
درود استاد عزیز





همه ی اشعار به غایت زیبا بود و هنرمندانه



سپاس ...از انتشار آن ها
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود و سپاس از مهربانیهایتان.
شهاب نجف آبادی
1392/3/19 در ساعت : 0:39:29
در کــنارت یک شب از روی صفا خواهم نشست
با تـو ای گـل بـی ریا از غـم رها خواهم نشست
هر چه می خواهی بگو گوشم بدهکار تو نیست
مـن کـه از لــذت پرم ، تا انتـــها خواهم نشست
------------------
سلام حضرت شاعر
سخن ات شیواست و دلنشین
چند وقتی است که اشعارت را به مرور نشسته ام
چیزی که دستگیرم شده این که :
از هم جا بریده ای و دل به شعر داده ای
همین برای تو بس که بر مرکب ادب سوار هستی
موفق و سر بلند باشی و کامروا
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود بر ادیب فهیم و شاعر مهرپرور.
آری ای عزیز.چهل سال است که بدین جنون گرفتارم.نامت بلند باد.
محسن نقدی
1392/3/21 در ساعت : 11:55:36
بداهه سرایی هم جذابه هم سخت
انصافا هم زیبا شده اند.
ءءءءءءءءءءءءءءءءء
سپاسگزارم.کمین ازین دست بداهه ها بسیار دارم.اصلا حاضرم با هر شاعری در مسابقه ی بداهه سرایی شرکت کنم.اگر اراده کنم می توانم همه ی حرفهای روزمره ام را منظوم ادا کنم.
بازدید امروز : 23,179 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 123,981,779
logo-samandehi