ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



درد پیری
نمی پرسد  کسی    حالم     ازیـــــــرا
شدم  پیـــــــری   عبـــوسا قمطریــــرا
به  نقصان  چون   سلامت   بردبـاری
فزون  کج خلقــــی  و   ناسازگــــاری
به هرصبحی که برمی خیزم ازخواب
یکی  درد   جدیدم    در   تب  و تاب
تن  درمانده ام    را     می گـــــدازد
به    شلاق    عذابــــــم می نــــوازد
به  دستم رعشه  پا چون خیک پر باد
فروغ   نرگسانم   رفتــــــــه  بر  باد
زبانم  در  دهان چون قطعه   چوبـی
بزاقم  ســـــرب در   حال   رسوبی
به لرزش  گونه  با  سیب   زنخــدان
سرم  عاری  ز مو پوسیده  دنـــدان
دلم در سینه بی تاب است و خستـه
چو اسبی  در  تکاپو   پا  شکستــه
به  دیدار  ترحم   عـــام  وخاصش
نباشد  چاره  جز  تیـــر  خلاصش
نه دیگر شور برنایی   نه  احساس
روان در کالبد چون  ساس درطاس
مزاج  آشفته  از   بی  اعتــــدالــی
دو ساق  استــــوار  پا   هلالــــــی
لب  بالا   نگه بر   عرش  کــرده
لب  پایین  زمین  را فرش  کــرده
ز  کار  افتـــاده  اعضاء رئیســــه
هراسان  ماستها  را  کرده کیســـه
امان از دست این  قلب  شر آییـــن
که کرده  منجمـــد خون درشرایین
سبک سازی که میبردازسرم هوش
شده  ناساز سنگین  پرده ی   گوش
از اندوه  نداری   رنجــه  بسیـــار
به بحران میانســــالی  گـــــرفتــار
حواسم پرت و عقلم در زوال است
خدایااین چه وضع واین چه حال است
به رخسارم  نشسته  گـــرد  پیری
فغان و صد فغان از درد   پیــری
که از  آغاز پایانش به مرگ است
یکی درداست ودرمانش به مرگ است.

کلمات کلیدی این مطلب :  درد ، پیری ،

موضوعات :  سایر ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/30 در ساعت : 23:12:38   |  تعداد مشاهده این شعر :  6457


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

صادق ایزدی گنابادی
1392/2/31 در ساعت : 23:8:32
سلام بر جناب استاد خوش عمل
اگر پیرید به صد جوان می ارزید امید وارم که سالهای سال سایه حضرت عالی بر سر شعر و ادب این مملکت باشد
و اما بعضی از شاعران هستند که صرف از نظر قدرت و توانمند هایی که در شعرشان است آدمی از طریق شعرشان به ژرفای شخصیتشان پی میبرد و آنها را دوست می دارد و جناب عباس خوش عمل از این دسته شاعران است
اولین مشخصه ای که در شعر این دسته از شاعران بروز یافته دیده می شود صداقت است هر انچه را که لازم می بینند خارج از هرگونه لفاظی و با اتکا به تجربیات خود بیان می کنند خود سانسوری و خود کتنرلی را بر نمی تابند
و اما استفاده از طنزی پوشیده و لطیف نیز در اشعار جناب خوش عمل شخصیت ایشان را دوست داشتنی نموده است
در این شعر جناب خوش عمل از تکنیک جابجایی این طنز لطیف را فراهم اورده است
به دستم رعشه پا چون خیک باد
فروغ نرگسانم رفته بر باد
نرگس معمولا استعاره ای است که در وجه عاشقانه به کار می برد اما جناب خوش عمل از این استعاره در بیان یکی از مشکلات دوران پیری که همانا کم سو شدن چشمان است استفاده می کند و از قبل این جابجایی طنز موفقی را تولید می کند
و یا در بیت به لرزش گونه با سیب زنخدان
سرم عاری زمو پوسیده دندان
نیز استفاده از سیب زنخدان چنین کار کردی را در شعر به وجود اورده است البته ار باب شوخی خدمت جناب خوش عمل عرض کنم که دیگر سر بی مو و دندان پوسیده از مشخصات دوران پیری نیست چه جوانان آلفته ای که نرسیده به بیست و هفت و هشت سالگی افتخار شباهت به دکتر علی شریعتی را از جهت داشتن سری طاس به دست می اوردند و جوانان زیادی را می شناسم که در سی و پنج سالگی از دندان قشنگ و ردیف شده مصنوعی استفاده میکنند
و دیگر اینکه استفاده از زبان مردم و محاوره نیز صمیمیت این شاعران را با مخاطب متجلی می سازد ماست را کیسه کردن تشبیه پا به خیکی پر از باد و نمونه های دیگر در شعر های جناب خوش عمل ایمان و اخلاص این شاعر بزرگ را نسبت به مردم و اعتقاد به انها ثابت می کند
جناب خوش عمل بر همان اسلوب گذشتگان شعر می سراید و صادقانه و خارج از هر سر سختی و لج بازی به این اسلوب پایبند است استفاده از الف کثرت در عبوسا استفاده از یک قافیه هنری در بیت امان از دست این قلب شر ایین
که کرده منجمد خون در شرایین
و دهها مثال دیگر نشان دهنده این پایبندی جناب خوش عمل است
داخل پرانتز در خصوص قافیه هنری این شعر عرض کنم که شر ایین و شرایین چون در دو معنای متفاوت یعنی بد ایین و شریان به کار رفته است و چون شر ایین مرکب و شرایین ساده است بر اسلوب گذشتگان هنرکلامی مناسبی را ایجاد کرده است ضمن اینکه نسبت دادن شر ایین به قلب خالی از طنز و لطافت های زبانی نیز نمی باشد
البته ناگفته نماند که جناب خوش عمل فقط در بحث زبان و بیان متکی به اسلوب گذشتگان است و در موضوع و محتوا کاملابروز و امروزی می باشند
در پایان مصراع "از اندوه نداری رنجه بسیار" واقعیت تلخی است که بسیاری از پا به سن گذشته ها ی جامعه امروز ما با آن دست بگریبانند و این وظیفه دولت است که توجه خود را از طریق مختلف به این قشر معطوف دارد
البته امیدوارم که جناب خوش عمل این مصراع را از جهت طرح یک مشکل اجتماعی گفته باشند و خود ایشان از این نظر مشکلی نداشته باشند و اگر جز این باشد واقعا فاجعه است شاعری با چندین سال خدمت به فرهنگ این مملکت خدای ناکرده با مشکلات اقتصادی دست به گریبان باشد
خداوند به جناب خوش عمل عمری همراه باسلامتی و سربلندی عطا کند
شهاب نجف آبادی
1392/2/31 در ساعت : 8:21:48
سلام حضرت استاد
-------------
خدا ناکـرده این گر نا توانی است
ولی شعر تو در حد جوانی است
------------
خوشم آمد خدا قلبت را شاد کند
التماس دعا
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود و فراوان درود.خداوند شما را طول عمر با عزت عنایت فرمایدواز حضورتان سپاسگزارم.
علی‌رضا رضایی (مجنون)
1392/2/30 در ساعت : 23:21:47
سلام استاد
دعای سلامتی ما هماره همراهتان است
امیدوارم سالم باشید و سلامت
شاد و پر از لبخند.
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود بر آقای رضایی عزیز شاعر ارجمند.از لطفتان سپاسگزارم.مسلما دعای جوانان روشن ضمیر آیینه دل در حق پیران پای در گل به اجابت نزدیک است.ان شاءالله.
سارا وفایی زاده
1392/2/31 در ساعت : 13:10:8
سلام بی پایان بر جناب استاد خوش عمل

استاد شما کجا و پیری کجا؟

همیشه شاد و سرحال و سلامت باشید ان شاءالله
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود و فراوان درود.از حضور امیددهنده ی شما سپاسگزارم.
علی‌رضا پیش‌بین
1392/2/31 در ساعت : 10:43:21
با سلام به استاد میانسال ،خوش عمل

که از آغاز پایانش وصال است

یکی درد است و درمانش وصال است.
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود بر عزیز دل.مرگ هم به تعابیری یک نوع وصال استالبته وصالی که همه به زبان طالب آنند اما عملا از آن می گریزند.
مژده ژیان
1392/3/2 در ساعت : 0:54:40
به خاطر دارم دعاي خير مادر بزرگم را كه همواره مي گفت:

پير شي جوون!

روحش شاد كه دعايش مستجاب شدو دريغ نماند تا ببيند..........................................

درود استاد خوش عمل قلم احساستان پاينده
علی اصغر اقتداری
1392/2/31 در ساعت : 0:29:16
در این میدان مبادا کم بیاری
نبینم درد را مشکل شماری
که تو در کوه غم آتش فشانی
غبارش را به دریا می تکانی



مانا وسلامت باشیاستاد !
_________________________
سلام استاد دانا اقتداری
که شاه شاعران سبزواری
تو خود هرچند درمعنا چوشیری
ولی همدرد با این گنده پیری
کم آوردم کو آوردم کم آور...
دم و دیگر چه گویم ای دلاور
قیاس از خودمگیر این پیر کاشی
که پهلوسربداری شرزه باشی
کجا این بنده چون آتش فشانم؟
که خود را هم به زحمت می تکانم...
محسن نقدی
1392/2/31 در ساعت : 11:0:43
با دو طنز انتخاباتی به روزم.
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
به خوانش خواهم نشست.
اشرف گیلانی
1392/2/31 در ساعت : 10:17:57
اصل ، حال دله.
ءءءءءءءءءءءءءء
به سن و سال ارادتمند که برسید خواهید دید که حال دل هم تابع حال جسم آن هم از نوع دردمندش است که البته امیدوارم شما در میانسالی و کهولت دردمند جسمی و روحی نباشید.
محمود کریمی‌نیا (کریما)
1392/2/31 در ساعت : 13:34:9
خو شا پیری که پندارش جوان است

به راه کشف اسرار نهان است

اگر پایش زمین گیر است و تن سست

به پا ی شعر بر فرق جهان است

درود بر استادخوش عمل

شاد باشید.
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
درود بر شاعر فرزانه و ادیب اریب.از حضور فرحبخشتان ممنونم.
بازدید امروز : 32,345 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,196,656
logo-samandehi