ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



با گریه برای استادم

بگو استاد با غم تلخِ
آخر شعرها چه باید کرد؟
عصرهای سه شنبه هم به کنار
صبح هر جمعه را چه باید کرد؟
 
مرگ، ترسید در برابر تو
آخرش ترس مرگ را دیدی
مطمئنم که لحظه ی آخر
تو در آغوش مرگ خندیدی
 
پدر شعرها یتیم شدند
پدرم می رود از این قالب
سال ها که به شوق دیدن او
منتظر مانده حضرت صائب
 
آه ای شاهزاده ی شاعر
پس از این باش تو برای خودت
تو بدون مزاحمت حالا
می نشینی خدی خدای خودت
 
پدر من پس از تو که دیگر
صبحت و جمله نیست با لهجه
گریه ی عادی ام کفاف نداد
به تو باید گریست با لهجه
 
هی بخوان شعر، آسمانی ها
تو که ناراحتی نمی فهمند
تو بخوان هی، فرشته ها اما
لهجه ی تربتی نمی فهمند
 
او که الگوی دیگران بوده
چشم هایش از آسمان بوده
از خودش راضی است آن کس که
همه ی عمر قهرمان بوده...
کلمات کلیدی این مطلب :  استاد قهرمان ، سید علی رضایی ،

موضوعات : 

   تاریخ ارسال  :   1392/2/29 در ساعت : 14:55:5   |  تعداد مشاهده این شعر :  1734


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عبدالرحیم سعیدی راد
1392/2/29 در ساعت : 16:59:5
روح استاد قهرمان شاد
مرضیه عاطفی
1392/2/30 در ساعت : 13:8:11
آفرین به قلم زیبا آفریننتان

روحش شاد و همنشین خوبان عالم باشد انشاءلله!
بی بی سمانه رضایی
1392/2/29 در ساعت : 16:59:28
تو بدون مزاحمت حالا...

می نشینی خِدِی خدای خودت...

رضا محمدصالحی
1392/2/29 در ساعت : 17:29:33
مرگ، ترسید در برابر تو
آخرش ترس مرگ را دیدی
مطمئنم که لحظه ی آخر
تو در آغوش مرگ خندیدی



هی بخوان شعر، آسمانی ها
تو که ناراحتی نمی فهمند
تو بخوان هی، فرشته ها اما
لهجه ی تربتی نمی فهمند


سلام . درود بر روان استاد قهرمان عزیز و درود بر قدر شناسی و ذوق سلیم شما
بازدید امروز : 46,462 | بازدید دیروز : 19,763 | بازدید کل : 124,005,062
logo-samandehi