ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



مرثیه ی زاینده رود
زاینده رود
مرده به رفتار
گرفتار
انبوه گیسوان سفیدش را
بر روی دستهای چروکیده
بر پای زردکوه می ساید
چشمهای گود افتاده اش را
بر بال بادبادکهای کودکان فرارود
تا عمق آسمان
پرواز می دهد
لبهای چاک چاک چروکش را
با اشک چشمهای به کاس افتاد
ناسور می کند
درالتماس آب
آب می شود
***
این خط و این نشان
فردا نه
عصرگاه همین امروز
فرزندهای لامروت لاکردار
خاک تنش به توبره می آرند
تا خشت خشت خانه ی خود را
قالب زنند!
***
دیروز
دریاچه ی ارومیه
قربانی هوا و هوسها شد
و در نمکدانهای بلورین
مهمان سفره های شما شد
امروز زاینده رود
خشت سرای عاریت ماست
***
ما را چه می شود «بل»
ای خدای آبها
نفرین تو
چه فاجعه بار است!

کلمات کلیدی این مطلب :  مرثیه ، ی ، زاینده ، رود ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/2/4 در ساعت : 15:16:34   |  تعداد مشاهده این شعر :  1763


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

وحیده افضلی
1392/2/5 در ساعت : 19:13:43
سلام جناب خوش عمل
مطلبی که درباره ی خوشم آمدها در حیات خلوت نوشته بودید باعث شد که بیایم اینجا و شعرتان را بخوانم و مطلبی هم بنویسم. حرف شما متاسفانه تا حد زیادی صحت دارد. اما مطمئن باشید که شعر شما دیده خواهد شد حتی اگر تعداد خوشم آمدهای زیر آن خیلی کم باشد.
براتون آرزوی موفقیت و سلامت و سعادت دارم
یا علی.
_________________________________
درود بر استاد ارجمندم.متاسفانه بزرگترها حتی به حق در تشویق من و امثال من که یکی شان هم برادر گرامی و با استعداد شما هستند نمی کوشند.یکی مثل استاد قزوه باید بیاید مثلا زیر شعرک من به تشویق امضا بگذارد تا چندنفر دیگرهم بیایند و این شیرین نیست.نمی دانم ملاک ارزشیابی شعرها چیست؟گیج و ویج شده ام و دارم به حرف پدرم می رسم ک ماهها مرا سر دواند و گفت اینجا به دردت نمی خورد ولی من فکرهای دیگری می کردم.
امیر سیاهپوش
1392/2/7 در ساعت : 9:56:9
سلام بر محمد حسین عزیز
شعر خوب و واقعا پر مغزی است. به سهم خودم و با توجه به مسئولیتی که در سایت دارم همه ی اشعار جنابعالی را می خوانم. شکر خدا اهل فضل و تاملید و در کار شما شعر بی مایه و دور از اندیشه ندیدم. هر چند در برخی موارد، مضامین و تعابیر شما را نمی پسندم. در مجموع اشعار سپید جنابعالی، نثر عمودی نیستند. حقیقتا از درون مایه ی شعری قوی و مناسبی برخوردارند.
اما در خصوص مطلبتان در حیات خلوت: بپذیرید که تعامل باید دو سویه باشد. به هر حال در پاره ای از موارد امضای خوشم آمد به نوعی جواب سلامی است که....
هر چند در برخی موارد ممکن است بی معنی باشد و نوعی داد و ستد نازیبا در آن دیده بشود.
فی الجمله اینکه به دیگران باید سر بزنید تا به شما سر بزنند! تحویل بگیرید تا تحویلتان بگیرند! همین الان کسانی هستند که عینا مثل شما فکر می کنند چرا کسی به دفترشان سر نمی زند؟ در حالی که امضای خودشان ذیل هیچ کاری، ضعیف یا قوی، دیده نمی شود. دیگران هم مثل من و شما دوست دارند دیده بشوند و تحسین بشوند. جماعت شعرا اینجوری اند دیگه!
مخلصیم و ارادتمند
علی اصغر اقتداری
1392/2/5 در ساعت : 15:42:42
نفرین به دست هایی که دست های زاینده رود را از آب تهی کردند!
دکتر آرزو صفایی
1392/2/4 در ساعت : 18:36:38
درود بر شما گرامی
حقیقتی است تلخ
نویسا بمانید
م. روحانی (نجوا کاشانی)
1392/2/7 در ساعت : 10:24:57
سلام ، عرض ارادت و دست مریزاد
..........
زاینده رود را به تماشا نشسته ای
فریادت آشناست
فریاد تشنه کامی زاینده رود ها
فریاد مشترک
از درد مشترک
اما هزار درد
گوشی که بشنود سخن اهل دل کجاست ؟
شهاب نجف آبادی
1392/2/16 در ساعت : 10:50:9
نمـی دانم چه پیـش آمد که ناگاه
شدی دلخور ز دست خیلی افراد
الهی هر کسی کرده دلـت ریـش
نگـردد در جهان هــرگز دلش شاد
------------------
سلام حضرت شاعر
نبینم این قدر ناراحت باشی
بیشتر از این ها باید تحمل داشته باشی جوون !
شعرت دلنشین است و واقعی
احساست از این شعر خوب فهمیده می شود
خدا حفظ ات کند
و موفق باشی
شهاب نجف آبادي
منتظر ديدارتان در :
1- www.najafabadi-shahab.blogfa.com
2- www.shahab33.mihanblog.com

بازدید امروز : 48,959 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,213,270
logo-samandehi