ایمیل :   رمز عبور :        فراموشی رمز؟  


آخرین نقدها
نام ارسال کننده : جابر ترمک
درود بر اساتید گرانقدر.... - شعر زیبای استاد و نظرات خوب اساتید را خواندم. تنها چیزی که به نظرم آ   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : ابراهیم حاج محمدی
با سلام و درود. - بر خلاف دیدگاه سرکار خانم بهرامچی بر این باورم که شاعرانگی در بیت بیت این غزل که   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صادق ایزدی گنابادی
سلام - - گرچه حقیر به استقلال بیت در غزل اعتقاد دارم و کلا چالش ایجاد کردن در خصوص عدم تناسب د   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : مهسا مولائی پناه
   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : حنظله ربانی
درود - متنی ساده بود تا شعر - هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا - دور از شعر بود - اشعار   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمد یزدانی جندقی
سلام محمد علی رضا پور عزیز شاعر گرانقدر . - حقیر را به خوانش اشعارتان فرا خوانده اید ؛ از حسن اعتم   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : محمدعلی رضاپور
سلام و درود بر استاد گرانقدرم جناب خادمیان عزیز! - - استادبزرگوار! فرموده تان درست است و حقیر ه   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : صدرالدین انصاری زاده
فرد اعلی نباشیم! - """""""""""""""""""""" - نمی دانم در ادبیات این کشور چه می گذرد. بهتر بگویم:   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : اله یار خادمیان
سلام و درود میلاد مسعود امام زمان بر شما مبارک باد - - جناب رضا پور عزیز بیت ششم مصرع اول   ....    لینک شعر مورد نظر

نام ارسال کننده : رضا محمدصالحی
سلام و عرض ادب - از استاد صفادل همیشه اشعار خوب خوانده ام و این بار نیز ، ضمن احترام به نظر سرکار   ....    لینک شعر مورد نظر


آرشیو کامل



Share



شور زیستن
بازای آفتاب زندگی­ ام! بر تن از لرز پیرهن دارم
گرمِ آغوش خویش را واکن که من آهنگ سوختن دارم
ای نگاهت بهانه­ ی بودن، چتر امنی برای آسودن
واژه­ هایم اگر چه یخ ­زده­ اند، با تو صد مثنوی سخن دارم
غربت آلوده­ ای قفس خویم، همزبانی که نیست می­ جویم
گوش­ ها کور و چشم­ ها لالند، وه! از این قصه­ ای که من دارم
خنده ­ام زهر و گریه­ ام خون ریز، دلم ازدار درد حلق­ آویز
در هجوم مداوم پاییز، حسرت یاس و نسترن دارم!
زیر این آسمان بی ­ایمان، زخمی از تازیانه­ ی توفان
چون دماوند خسته و خاموش، بر تن سرد خود کفن دارم
در بهاری که نیست روییدم، عکس آن را زشوق بوسیدم
زیر باران درد خندیدم، نکند میل گل شدن دارم!
من نشا بورم و زمان تاتار، بر سرم زندگی شده آوار
با چنین حال و روز خود امّا، باز هم شور زیستن دارم!



ctrl/cmd+v
کلمات کلیدی این مطلب :  آفتاب زندگی ، غربت آلوده ، آهنگ سوختن ،

موضوعات :  اجتماعی ،

   تاریخ ارسال  :   1392/1/22 در ساعت : 15:13:46   |  تعداد مشاهده این شعر :  1044


کسانی که این شعر را می پسندند :

ارسال نقد و نظر برای اعضا

   
ارسال نظر برای غیر اعضا







متن های ارسالی برای "نقد" توسط دارنده دفتر شعر قابل مشاهده و تایید نخواهد بود و تنها توسط مسئول بخش نقدها بررسی و تایید خواهند شد. در صورتی که میخواهید نظری را خصوصی برای صاحب اثر ارسال کنید از بخش نظرات استفاده بفرمایید.

عباس خوش عمل کاشانی
1392/1/24 در ساعت : 8:42:36
جای بسی تاسف و مایه ی بسا اندوه است که وقتی به دفتر شعر استاد اقتداری نگاه می کنی می بینی ذیل غزل دل انگیز و استوار و فاخرایشان فقط چهار امضای «خوشم آمد» قرار گرفته اما در دفتر شعر شاعری که از اول هم جایش در این سایت نبوده و در میانسالی چنان مبتدی است که عاجز از رعایت ابتدایی ترین و اصولی ترین قواعد شعری است -که یکی از آنها وزن است -امضاهای گوناگون دیده می شود.من درگذشته دوسه بار انتقادی ازین دست را مطرح کرده ام و به تناوب آنقدر تکرار خواهم کرد تا سرانگشتهای کلیک کننده به خود آیند و ارزش و حرمت خود را حفظ کنند.ای کاش عموصادق فرزانه و ارجمنددراین خصوص نقد جانانه ای می نوشتند.
محمد یزدانی جندقی
1392/1/24 در ساعت : 14:23:12
سلام و درود
در کلیک سرسری روی خوشم امد یا عدم دقت بر روی برخی از اشعار سایت حق با جناب استاد خوش عمل است و همین توجه ایشان مرا به این غزل رساند و حقیر هم برای نقد نیامده ام در واقع به این بهانه ضمن سلام و درود به محضر شاعر استاد لینک دیگری به این غزل بسیار خوب با درونمایه ی اجتماعی و پی رنگ عرفانی می دهم این غزل به ویژه در دوبیت پایانی مرا به لحاظ محتوا با حفظ استقلال کامل بیان و بدون هیچ قصد قیاسی ابیاتی از روانشاد حسین منزوی را به خاطرم اورد که مرور ان خالی از لطف نیست
چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم
تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پریدن بود
اگرچه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما
بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود
عزت الله الماسی
1392/1/22 در ساعت : 22:26:39
درود بر اقتداری عزیز
بسیار زیبا بود
زنده بماند آن شور زیستن ، و شور سرودن !
شاد باشی
علی سعادتخانی
1392/1/24 در ساعت : 9:49:55
غزل نو ترکیبی بود و لذت بخش /دست مریزاد
علی رضا آیت اللهی
1392/2/1 در ساعت : 13:5:37
سلام به شاعر ارجمند و گرامی

کاملا" خصوصی

برای خواندن این شعر بازهم می آیم . اما ذیل یادداشت « شعر ماه - فروردین 1392 » یادداشت متین و گرانباری مرقوم فرموده اید که :
1 - تصور می کنم بیشتر به یادداشت « اظهار نظر » و نه « نقد » مربوط می شود ..
2 - ثانیا" چون در بخش نقد نهاده اید به دست آقای خصلتی و سایر اعضاء آن گروه می رسد و نه به دست بنده که بتوانم پاسخگوی الطافتان باشم .

صمیمانه و باتشکر .

****************************
سلام
من معتقدم که نقد باید از انصاف وبا نگاهی شاعرانه ونه خصمانه صورت بگیرد اگر اهالی شعر که خود دنیا را به دوستی وصلح دعوت می کنند خودشان نتوانند با هم کنار بیایند پس از دیگران چه انتظاری می توان داشت. آن وقت است که عالم بی عمل معنا می یابد
نقد نوعی غربال گری است آن چه در بالای غربال می ماند سره وآن چه از آن فرو می ریزد ناسره است اگر شعری هم در غربال هیچ نماند که نباید زحمت نفد آن را بر خود هموار کرد
ما می خواهیم در این دنیای مجازی دوستان حقیقی هم باشیم نه دشمنان خونی!!!
سید حکیم بینش
1392/1/24 در ساعت : 14:8:33
در بهاری که نیست روییدم، عکس آن را زشوق بوسیدم
زیر باران درد خندیدم، نکند میل گل شدن دارم!
با سلام و درود به شما استاد گرامی!
غزلی پر شوری بود. لذت بردم از بیت بیت آن. پایدار باشید
امین نوراللهی (فریاد)
1392/1/24 در ساعت : 11:20:59
در بهاری که نیست روییدم، عکس آن را زشوق بوسیدم
زیر باران درد خندیدم، نکند میل گل شدن دارم!

سلام استاد.احسنت احسنت.زيبا بود و دردمندانه.بيت ذكر شده بسيار زيباست.ممنونم
دکتر آرزو صفایی
1392/1/24 در ساعت : 1:8:50
درود استاد
بسیار زیبا و فاخر سرودید
ماندگار باشید
ابراهیم حاج محمدی
1392/1/31 در ساعت : 9:49:50
درود جناب اقتداری عزیز
غزلی شیرین و بیاد ماندنی خواندم و بهره ی فراوانبردم . دست مریزاد و فزون باد / یا حق
بازدید امروز : 17,934 | بازدید دیروز : 31,480 | بازدید کل : 123,182,245
logo-samandehi